جام جم آنلاین گزارش میدهد
اهمیت رادیو و تلویزیون در دفاع مقدس
رسانه ملی، آن روزها با همه کاستیهای فنی و مشکلات، روزهای سختی را پشت سر میگذاشت. رژیم بعث عراق بارها به قصد هدف قرار دادن رادیوی پایتخت و فلج کردن ارتباطات جمعی، اقدام به پرتاب موشک کرد که با شکست مواجه شد و برخی مردم تهران که حوالی خیابان ناصرخسرو زندگی میکردند بمباران این منطقه را که به قصد زیرآتش گرفتن ساختمان اصلی رادیو بود، بهخاطر دارند. ساختمان جامجم را هم چندین بار مورد هدف قرار داد، اما موشکهای صدام به هدف اصابت نکرد. با این توصیف، آنانی که در دو ساختمان اصلی جامجم (یعنی تولید و پخش) و میدان ارگ فعالیت میکردند جانشان را کف دستشان میگذاشتند و همدوش و همپای رزمندگان پا به میدان مجاهدت رسانهای میگذاشتند.
وقتی مردم بیش از پیش به سرگرمی نیاز دارند
مهمترین اتفاقی که برای مردم یک کشور هنگام جنگ میافتد این است که فضای حاکم بر جامعه غمگینشان میکند. از طرفی هم چون تمام اخبار به جنگ ختم میشود مردم در این زمان نیاز دارند برای ساعاتی از روز به این مقوله فکر نکنند. تلویزیون و رادیو وظیفه دارد حتی برای دقایقی هم شده ذهن مردم را از بحث جنگ و درگیری دور کند و با برنامههای سرگرمکننده از غمشان بکاهد. به عنوان مثال در زمان جنگ ایران و عراق یکی از برنامههایی که مردم بدون استثنا صبحهای جمعه به آن گوش میدادند «صبح جمعه با شما» بود. در روزهایی که جنگ بود و ویرانی و خبرها به بمب، موشک، حمله و... ختم میشد، این برنامه رادیویی برای ساعاتی خنده را به لب مردم میآورد و آنها را از حال و هوای غم و غصه خارج میکرد و میخنداند. البته این برنامه فقط مختص مردم عادی جامعه نبود. بسیاری از رزمندگان هم صبحهای جمعه را با این برنامه آغاز میکردند و اتفاقا کلی از آن برای ادامه جنگ روحیه میگرفتند.
نقشرسانه تنها به حضور موثر در دوران جنگ محدود نمیشود. اتفاقا بعد از جنگ مردم یک کشور بیشتر به سرگرمی نیاز دارند تا بتوانند کمکم تجربه تلخ جنگ را فراموش کنند. به عنوان مثال یکی از اتفاقات جالب و ماندگاری که بعد از اتمام جنگ جهانی دوم افتاد این بود که رادیو و تلویزیونهای اروپایی برای کاهش نتایج و تاثیرات این جنگ، دنبال ایدهای میگشتند تا بتواند دوباره کشورهای اروپایی را دور هم جمع کند تا هم کشورها دوباره به هم نزدیکتر شوند و هم مردم از حال و هوای جنگ بیرون بیایند. همین ایده هم باعث شد مسابقه استعدادیابی موسیقی به نام «یوروویژن» راهاندازی شود.
|
بچهها نباید نادیده گرفته شوند
روزهای پر فشار جنگ علاوه بر بزرگترها روی بچهها هم تاثیر فراوانی دارد به همین دلیل هم علاوه بر تقویت روحیه کودکان نباید از نقش بچهها در نشاط بخشی به خانوادهها غافل شد. کودکان هم در این زمان بیش از پیش به برنامههای مفرح و شاد نیاز دارند. همچنین کودکان بدون ترس باید شرایط جنگی را درک کنند تا بتوانند به بهتر شدن اوضاع کمی کمک کرده باشند. به عنوان مثال در هشت سال جنگ تحمیلی گروه کودک موظف بوده برای بچهها برنامههای شاد بسازد و روحیه کمک رسانی را هم در آنها تقویت کند. این بود که بچههای دهه 60 پول توجیبیهایشان را در قلکهایی که شبیه نارنجک بود پسانداز میکردند و قلکها را همراه با نقاشی به جبههها میفرستادند.
مردم نیاز دارند در جریان اخبار جنگ قرار بگیرند
همه ما هر روز نیاز داریم در جریان اخبار روز کشورمان قرار بگیریم. حالا اگر کشور در حال جنگ باشد این موضوع برایمان مهمتر میشود و رصد اخبار دقیقتر و جزئیتر انجام میشود. در ابتدای جنگ برنامهای به نام «رادیو سپاه» راهاندازی شد که اخبار جنگ را منعکس میکرد. به مرور که جنگ گسترش پیدا کرد طبیعتا نیاز بود که حجم برنامهها هم بالا برود. به همین خاطر گروهی به نام «گروه دفاع مقدس» از دل رادیو سپاه بیرون آمد و برنامههایی مثل در جبههها چه میگذرد، پیام جبهه و صدای جبهه پخش شد. وقتی برنامهها گسترش پیدا کردند نیاز بود به صورت یک برنامه جداگانه پخش شوند. به همین خاطر هم در اواسط جنگ شبکهای رادیویی ایجاد شد به نام «رادیو جبهه» که حدودا 12 ساعت روی یک موج جداگانه برنامه داشت. رادیو جبهه به طور مستقل مربوط به جنگ بود و اصل و حاشیه جنگ را بیان میکرد. کمکم تنوع و فضای بیشتری ایجاد شد و برنامهها متنوعتر شدند: هنر در جنگ، اقتصاد در جنگ، مردم در جنگ و... اینها شدند سرفصلهای رادیو جبهه. اخبار جبههها از ابتدا از رادیو پخش میشد که آن را معاونت سیاسی صدا وسیما مدیریت میکرد، اما اینجا بیشتر برنامهها جنبه تولیدی داشت. نمایش، سرود، گزارشهایی از منطقه، مصاحبه، گفتوگو و هر چیزی که مرتبط با جنگ بود.
«امید»؛ چیزی که در معرض خطر است
عاقبت جنگ چه میشود؟ چه چیزی در آینده در انتظار مردم کشور است؟ جنگ چند سال قرار است طول بکشد و هزاران سؤال دیگر مسائلی است که مردم یک کشور در حال جنگ را درگیر خود خواهد کرد. در این میان این رسانه است که باید با نشان دادن شرایط مشابه در کشورهای دیگر بار دیگر «امید» را به شریانهای جامعه تزریق کند. مثلا در زمان جنگ سریالهای سالهای دور از خانه، سلطان و شبان، آینه و... پخش میشد که نشان میداد هیچ سختیای پایدار نیست و فشارها تاریخ پایان دارند. این سریالها آنقدر در دل مردم جا باز کرده بود که حتی خانوادههایی که تلویزیون نداشتند یا شبهایی که بر اثر بمباران برق خانهشان قطع میشد، بهانهای برای دور هم جمع شدن و شبنشینی پیدا کنند و برای ساعاتی هم شده از جنگ و دغدغههایش رها شوند.
الهام فیروزبخت
خبرنگار
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان