در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
باورهای غلط را دور بریزید
در ابتدای تقبل این مسؤولیت خطیر، نه تنها والدین صوری این کودکان بلکه اطرافیان نیز به اشتباه گمان میکنند کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند شرایط خاص یا بحرانی دارند که آنان را از سایر کودکان مجزا و تفکیک میکند و حتی گاهی پیرو همین اندیشه است که به نظر میرسد روا داشتن محبت افراطی یا اِعمال ترحم و دلسوزی نسبت به این کودکان بسیار حائزاهمیت است. گرچه گاهی این وضعیت، اثری معکوس دارد یعنی برخی والدین بهرغم پذیرش کودکی به فرزندخواندگی، بهخاطر چالشهای خاص این فرآیند، دچار ترس و واهمه همیشگی هستند و حتی ممکن است بهدلیل فشار روانی زیاد، مرتکب رفتارهای مقابلهای و تدافعی شوند که بیتردید اثرات آشکار و پنهان آن، هم برای والدین و هم برای فرزندخواندهشان بسیار مضر و آسیبزا خواهد بود. روانشناسان علت اصلی این واقعیت متناقض و دوگانه را در افکار، باورها و کلیشههای ذهنی میدانند که در جامعه مرسوم است. آنان معتقدند شباهتهای این کودکان با دیگر کودکان بیش از تفاوتهایشان است و اگر والدین صوری در تعلیم و تربیت فرزندخواندهشان دچار افراط و تفریطی میشوند علت آن را بیچون و چرا باید در افکار و دفاعهای سرکوبگرایانه یا وارونهای جستوجو کرد که منبع اصلی رفتارها و اعمال آنهاست، به همین دلیل در اولین گام توصیه میکنیم پیش از پذیرش سرپرستی، حتما آماده و مهیای فرزندخواندگی باشید. بهتر است خود را از باورهای غلط و کلیشههایی که درباره کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند، رها کنید؛ باورهای غلطی چون «تربیت کودک فرزندخوانده، در نهایت، کار بیهودهای است»، «فرزندخوانده هرگز مثل بچه خودِ آدم نمیشود»، «والدین حقیقی کودک، روزی فرزند خود را پس میگیرند» و... اغلب عامل ترس و مانع عمل درست والدینی میشوند که فرزندخوانده دارند؛ پس پیش از هر اقدامی این باورها را شناسایی کرده و بدون رودربایستی تکلیف خودتان را با آنها مشخص کنید.
آماده سختیها باشید
چه بخواهید چه نخواهید شما و فرزندخواندهتان همیشه با یک واقعیت روبهرو خواهید بود و حقیقت این است که کودک شما، فرزند حقیقیتان نیست و او نیز ممکن است بداند شما، پدر و مادر اصلیاش نیستید! پس بیتردید لحظات سخت و دشواری در پیش دارید، صبوری، قدرت تامل و رفتار درست کلید طلایی موفقیت در عبور از مسیری خواهد بود که تصمیم گرفتهاید در آن گام بردارید. بپذیرید ممکن است روزی فرزند خوانده تان، شما را متهم به خودخواهی و نامهربانی کند؛ یا ممکن است کودکی که به فرزندخواندگی پذیرفتهاید، فرزندی نباشد که شما آرزویش را داشتید؛ یا ممکن است بهخاطر تصمیمی که گرفتهاید مورد سرزنش اطرافیان تان قرار گیرید یا حتی پشیمان شوید. بهخاطر داشته باشید همه این اتفاقات بسیار طبیعی و عادی بوده و احتمال وقوع آن برای هر والدینی وجود دارد پس بر وضعیت هیجانی خود مسلط باشید و از واکنشهای افراطی که اغلب موقت هستند اجتناب کنید. برای مدیریت و کنترل بهتر شرایط، بهتر است در آن لحظات خاص و بحرانی، دیدگاه و نگرش خود را بازنگری کنید؛ ببینید آیا این اتفاقات را گذرا و طبیعی میدانید و توان گذر از آنها را دارید یا اینکه به شدت احساس ندامت و ناراحتی میکنید؟ فراگیری شیوههای مواجهه با افکار خود تخریبگر یا شناخت و اصلاح خطاهای شناختی، در حل این مساله کمک شایانی به شما میکند.
زمان مناسب برای بیان واقعیت
بیان واقعیت به فرزند یکی از مهمترین چالشهای این دسته از والدین است؛ برخی ترجیح میدهند این واقعیت را برای همیشه پنهان نگه دارند اما برخی دیگر بنابر شرایط، بازگو کردن این راز را بهترین کار میدانند؛ اگر قصد بیان این حقیقت را به کودک دارید بهتر است خود، این موضوع را در زمان و مکانی مناسب، به کودک اطلاع دهید؛ به همین منظور توصیه میکنیم از سنین پایین، با خواندن قصهها و یا نمایشنامههای مرتبط، ذهن کودک را آماده بر این امر کنید و در سنین دبستان یعنی حدود هفت تا 12سالگی، با توجه به شرایط روحی و عاطفی کودک، متناسب با سن کودک این واقعیت را با تعریف از فرزندخواندگی آغاز کرده و حقیقت و علت این امر را البته نه تمام حقیقت، بخصوص اگر مسائلی اخلاقی و... مطرح است، برای کودک بازگو کنید. احتمالا پس از افشای راز با سوالات متعددی از جانب کودک مواجه خواهید شد که در برابر آنها باید صبوری کنید و در صورت لزوم نیز از مشاوری مجرب برای دریافت کمکهای حرفهای یاری بطلبید. اگر بعد از افشای راز، کودک خواهان ملاقات با والد اولیهاش شد مانع این کار او نشوید؛ اگر امکان این دیدار میسر نبود علت را برای او توضیح دهید و در صورت احتمال دیدار در آینده، این اطمینان را به او بدهید حتما به او کمک خواهید کرد با والدینش دیدار کند.
شیوههای صحیح فرزندپروری را بهکار بگیرید
فرزندخواندهها مانند دیگر کودکان نیازمند حضور پررنگ والدین در کنارشان هستند که در عین انضباط و اقتدار مناسب، با عشق و محبت بیقید و شرط آنها را بپذیرند و مراقبتشان باشند. اغلب والدینی که کودکی را به فرزندخواندگی قبول میکنند نگرشهای خاصی درباره فرزندپروری دارند که باعث میشود تعلیم و تربیت در مورد این کودکان با چالشهایی روبهرو باشد؛ مثلا بهخاطر شرایط خاص این کودکان و متحمل شدن سختیهای زیاد در گذشته، کودک را بسیار مورد توجه و محبت افراطی قرار میدهند. مهر و محبتی که اغلب از روی ترحم و دلسوزی است معمولا توام با تامین همهجانبه شرایطی پیش میرود که زندگی کودک را کاملا عاری از هرگونه ناکامی یا ناملایمات میکند. بیتردید نتیجه چنین مراقبتهای افراطی و باجدهیهای عاطفی، چیزی جز تربیت کودکی لوس و متوقع نخواهد بود؛ بنابراین برای پرهیز از این خطای فرزندپروری توصیه میکنیم تربیتی قاطع و اصولی داشته باشید؛ یعنی در کنار ابراز محبت و دوست داشتن به اندازه، قوانین رفتاری و محدودیتهای سالم و منطقی را برای کودک لحاظ کنید که ضمن دادن آزادی عمل و حق انتخاب، برای او امنیت نیز ایجاد کند. برای مثال برای فرزندخوانده تان توضیح دهید انجام چه کارهایی برای او ممنوع است و در اجرای آن نیز کاملا قاطع و جدی باشید. اگر فرزندتان مجاز به تماشای برنامه خاصی از تلویزیون نیست، کوتاه نیایید و قانون مقرر را اجرا کنید.
ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن یا کوتاهی در حق کودک یا مقایسه شدن با والدین اولیه از جمله دلایلی است که باعث میشود والدین صوری از وضع کردن محدودیت برای این کودکان اجتناب کنند، اما باید خاطر نشان کنیم این نگاه، کاملا سطحی و ناشی از یک خطای فرزندپروری است، پس لطفا این خطا را جدی بگیرید. برای موفقیت در فرزند پروری، والدین باید کنترل شرایط را بهعهده بگیرند و هرگز این کنترل را به دست کودک نسپارند.
نسرین صفری / روانشناس بالینی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: