فرار دزدان با کمک دختر رالی‌باز

به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، زمستان سال گذشته مردی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران شکایتی مطرح کرد، مبنی براین‌که از خانه‌شان در شرق تهران، طلا، پول و دلار و لپ‌تاپ سرقت شده است.
همزمان با دستور بازپرس علی ایرد‌موسی، تحقیقات پلیسی آغاز شد. این در حالی بود که افراد دیگری که ساکن محله‌های شرق و شمال‌شرق تهران بودند نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایت‌های مشابهی را مطرح کردند. در تحقیقات پلیسی معلوم شد، در آپارتمان‌های طبقه اول و دوم ساختمان‌ها تخریب‌شده و دزدان با ورود به خانه اموال با ارزش را سرقت کرده‌اند.
جست‌وجوها ادامه داشت تا این‌که چند روز پیش یکی از شاکیان با حضور در پلیس آگاهی اعلام کرد هنگام رصد در یک کانال تلگرامی متوجه شده که بخشی از طلاها و حتی تبلت سرقت‌شده از خانه‌اش در آنجا برای فروش آگهی شده است. ماموران در این باره تحقیق کردند که معلوم شد در این کانال تلگرامی اموال مالباختگان این پرونده در حال فروش است. بهرام که مدیر این کانال تلگرامی بود شناسایی و بازداشت شد. او در بازجویی منکر جرایمش شد، اما ماموران در بررسی سوابق کیفری او متوجه شدند که معتاد به شیشه بوده و دزدی سابقه‌دار در زمینه سرقت خانه‌هاست و یک‌سال و نیم پیش از زندان آزاد شده است.
با افشای این موضوع، متهم اعتراف کرد که با همدستی دختر شیشه‌ای به نام بهار که دختر مورد علاقه‌اش بوده و مرد دیگری به نام شهروز مرتکب سرقت‌های سریالی شده‌اند. بعد از سرقت با راه‌اندازی کانالی تلگرامی اموال دزدی را برای فروش آگهی می‌کردند.
با اعتراف وی همدستانش تحت تعقیب پلیس قرار‌گرفتند تا این‌که شهروز که به اتهام سرقت و زورگیری در زندان بود، شناسایی شد.در ادامه بهار 27 ساله را نیز دستگیر کردند وبرای ادامه تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل کردند.
بهار در بازجویی‌ها گفت: سال‌ها پیش مادرم فوت شد و با پدرم که معتاد و سارق سابقه‌دار است، زندگی می‌کردم. شش سال پیش پسر مورد علاقه‌ام مرا فریب داد و گرفتار اعتیاد کرد و رفت. از آن موقع معتاد به شیشه شدم. یک سال و نیم پیش برای مصرف شیشه به خانه‌ای که پاتوق معتادان بود رفتم و آنجا با بهرام که دزد سابقه‌داری بود آشنا شدم که تازه از زندان خلاص شده بود. من و او شش ماه با هم در کمپی در شمال کشور بستری شدیم، اما چند روز بعد از ترک دوباره اعتیادمان شروع شد. از یک سال پیش چون من تبحر زیادی در رانندگی داشتم و گاهی هم به پیست مسابقات می‌رفتم، قبول کردم با بهرام و دوستش در سرقت از خانه‌ها همراه شوم.
دختر جوان ادامه داد: من وظیفه رانندگی و کشیک داشتم و بعد از هر سرقت، همدستانم را از محل دور می‌کردم. در برابر این کار، بهرام روزی نیم سوت به من شیشه می‌داد. پس از تحقیقات از متهمان برای آنها قرار قانونی صادر و برای شناسایی محل‌های سرقت تحویل پلیس آگاهی شدند.