داعش بازی آدم ربایان برای انتقام عشقی

به گزارش جام‌جم، چندی پیش مرد جوانی باحضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ازچهارمرد به اتهام آدم‌ربایی، شکنجه و تهدید به قتل شکایت کرد. با دستور بازپرس بخشوده، پرونده‌ای تشکیل وبرای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران ارسال شد.
در این مرحله ماموران به تحقیق ازشاکی پرداختند که وی به افسرتحقیق گفت: دریک شرکت کارمی کنم.شب حادثه با سوار شدن به خودروی پرایدم از محل کارم بیرون آمدم تا به خانه‌ام در غرب تهران بروم که در حوالی مرزداران، خودروی سمندی سد راهم شد و سه مرد که سرنشین آن بودند، مرا از خودرویم پیاده کردند.
وی افزود: آنها سلاح، بی‌سیم و شوکر به دست داشتند و می‌گفتند ما ماموران اداره پلیس امنیت هستیم. می‌گفتند به ما گزارش شده شما عضو داعش هستید و برای انجام عملیاتی به اینجا آمده‌اید. هر چه گفتم اشتباه می‌کنید، من داعشی نیستم و کارمند ساده یک شرکتم توجهی نکردند. خواستم از دست آنها فرار کنم و از مردم کمک بخواهم که نشد. آنها به‌شدت کتکم زدند و مرا سوار خودروی سمندشان کرده و با خود بردند. آنها داخل خودرو دست و پایم را با طنابی که همراه داشتند، بستند.
شاکی ادامه داد: بعداز طی مسافتی خودرو در جاده ساوه توقف کرد. آنها مرا از خودرو بیرون آوردند و دوباره کتکم زدند. نیم ساعت بعد مرد دیگری به آنها اضافه شد و با دستور او دوباره کتکم زدند. می‌گفتند تو داعشی هستی و باید آن‌قدر تو را کتک بزنیم تا بمیری. یکی از آنها گفت؛ تو با زنی ازدواج کردی که مورد علاقه‌ام است. سه شبانه‌روز به تو فرصت می‌دهم از او جدا شوی در غیر این صورت جانت را می‌گیریم. آنها با دستور آن مرد دوباره شکنجه‌ام دادند و زمانی که بیهوش و زخمی بودم به گمان این‌که مرده‌ام رهایم کردند. باورم نمی‌شد زنده بمانم. زمانی که چشمانم را باز کردم دیدم روی تخت بیمارستان هستم. در بیمارستان متوجه شدم خانواده‌ای با خودرویشان در حال عبور از محل بودند که مرا بیهوش و زخمی با دست و پای بسته یافته و با انتقال به بیمارستان نجاتم داده‌اند.
با اطلاعاتی که این مرد در اختیار پلیس قرار داد، تحقیقات پلیسی برای دستگیری چهار مرد آدم‌ربا ادامه داشت. این در حالی بود که ماموران احتمال می‌دادند سرکرده باند آدم‌ربایی با زن موقت شاکی آشنایی داشته باشد .
این زن برای تحقیقات به پلیس آگاهی فراخوانده شد و به افسر تحقیق گفت: سال گذشته با مردی آشنا شده و به عقد موقت او درآمدم، اما بعد از گذشت چندماه عقدمان را تمدید نکردیم و از هم جدا شدیم. دیگر از آن مرد خبری نداشتم تا این‌که با مرد دیگری آشنا شدم و به عقد موقت وی درآمدم و زندگی‌مان شروع شد. اما فکر نمی‌کردم شوهر سابقم دست به انتقام‌گیری
بزند.
با جمع‌بندی این اطلاعات تحقیقات برای دستگیری متهمان فراری ادامه پیدا کرد تا این‌که چند روز پیش طراح این آدم‌ربایی شناسایی و بازداشت شد .
متهم به افسر تحقیق گفت: همسر شاکی مدتی عقدموقت من بود. مهریه آن زن را هم پرداختم. روز تولدش طلا و سکه به او هدیه دادم و حتی برای خانواده‌اش کادوهای گرانقیمت خریدم و او را به سفر خارج کشور بردم. بعد از پایان عقد موقت‌مان از او خواستم دوره صیغه‌نامه‌اش را تمدید کند اما قبول نکرد و ناپدید شد. ماه‌ها در جست‌وجوی او بودم تا این‌که از طریق دفترخانه یکی از دوستانم متوجه شدم با مرد دیگری ازدواج کرده است. من هنوز دلباخته این زن بودم و نمی‌توانستم ببینم او با مرد دیگری ازدواج کرده است.
وی افزود: به همین خاطر تصمیم گرفتم که شوهرش را ربوده و او را شکنجه بدهم تا از زن جوان جدا شود. در ادامه نیز با همکاری سه نفر از دوستان، نقشه آدم‌ربایی را اجرا کردیم.
با اعتراف این مرد، سه همدستش نیز شناسایی و بازداشت شدند. آنها نیز در بازجویی پلیسی به همدستی با طراح آدم‌ربایی اعتراف کردند.