آدم‌ربایی ساختگی برای دریافت طلب 900 میلیون تومانی

به گزارش جام‌جم، هفته گذشته زنی با حضور در دادسرای جنایی تهران با طرح شکایتی مدعی شد، شوهر30 ساله‌اش ناپدید شده و احتمال می‌دهد از سوی دو نفر که بدهکاران وی هستند، ربوده شده باشد. با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات در دستور کار ماموران پلیس آگاهی پایتخت قرارگرفت. در این مرحله شاکی پرونده به افسر تحقیق گفت: شوهرم در زمینه خرید و فروش برنج با افراد مختلفی در ارتباط کاری بود و با آنها معامله می‌کرد. در جریان این معامله‌ها افرادی به او بدهکار بودند؛ از جمله دو مرد که با هم شراکت داشتند.

این دو شریک 900 میلیون تومان به شوهرم بدهکار بودند و این اواخر با ارسال پیام‌هایی در تلگرام همسرم را تهدید کرده بودند. آن روز شوهرم برای انجام کاری بیرون از خانه رفت و بازنگشت. ساعاتی که سپری شد با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما خاموش بود.

شاکی زن ادامه داد: هر جایی که گمان می‌کردم رفته باشد، سر زدم و سراغ او را از خانواده و اقوامش گرفتم اما کسی ازاوخبری نداشت. گمان می‌کنم در پی تهدیدهای تلگرامی و اختلاف حساب مالی که شوهرم با آن دو مرد بدهکار داشت آنها وی را ربوده و بلایی سرش آورده باشند. با توجه به گفته‌های این زن، ماموران تحقیقات را در این باره ادامه دادند تا این‌که متوجه شدند دو مرد بدهکار نیز خودشان از مرد گمشده چک‌هایی داشته‌اند و در دادگاه رای به نفع آنها صادر شده است.

با گذشت چند روز از این ماجرا ماموران به سرنخی دست یافتند که نشان می‌داد مرد گمشده برای آخرین‌بار حوالی یک نمایشگاه خودرو در یکی از محله‌های غرب تهران دیده شده است. همین سرنخ کافی بود که ماموران صاحب نمایشگاه خودرو را به‌عنوان مظنون پرونده بازداشت کنند. این مرد با انتقال به پلیس آگاهی تهران بازجویی شد و به افسر تحقیق گفت: مرد گمشده آن روز برای خرید خودرو به نمایشگاهم آمدو ساعاتی بعد آنجا را ترک کردو دیگر بازنگشت.

در حالی که این مرد مدعی بود از مرد گمشده خبری ندارد، ماموران به بازبینی دوربین‌های مداربسته محل کار او پرداختند که معلوم شد او دروغ می‌گوید و آن روز همراه وی از نمایشگاه خارج شده و صاحب نمایشگاه بعد از ساعتی تنها بازگشته است. ماموران به تحقیق دوباره از وی پرداختند که این بار مرد جوان گفته‌‌های جدیدی را مطرح کرد و به افسر تحقیق گفت: چند روز قبل از این ماجرا دو مردی که به مرد گمشده بدهکار بودند، سراغم آمدند و گفتند او حاضر به مذاکره با ما در ارتباط با اختلاف مالی‌مان نیست. به همین خاطر از من خواستند به بهانه معامله خودرو مرد طلبکار را به یکی از محله‌های تهران بکشانم. من هم طبق خواسته‌شان عمل کردم و با او رفتم و در محل قرار او سوار خوروی دو بدهکار شد و با هم رفتند و دیگر از آنها خبری ندارم.

ماموران متوجه ضد و نقیض‌گویی در حرف‌های او شدند و به تحقیق دوباره از او پرداختندو این بار مرد جوان زمانی که متوجه شد پلیس به دروغپردازی هایش پی برده است، سکوت خود را شکست و اعتراف کرد آدم‌ربایی در کار نیست و این ماجرا همه‌اش نقشه‌ای از سوی مرد گمشده است. وی به افسر تحقیق گفت: مرد گمشده از دوستانم بود. زمانی که در پرونده قضایی که با دو طلبکارش داشت، شکست خورد و نتوانست طلب 900 میلیون تومانی‌اش را از آن دو دریافت کند، نقشه عجیبی را طراحی کرد. او ناپدید شد تا همه گمان کنند از سوی دو مردی که بدهکارش هستند، ربوده شده است. مرد طلبکار با این ترفند می‌خواست به طلبش برسد و چک‌های بانکی که در پرونده دیگری در دست آن دو مرد داشت را پس بگیرد. بعدهم برای این‌که ردی از او پیدا نشود تماسش را با من قطع کرد. من گرفتار شدم و معلوم نیست در کجا پنهان شده است.

با مشخص شدن ماجرای این آدم‌ربایی ساختگی،‌ مرد گمشده تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.