پای صنعتگران به محافل علمی باز شد

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم؛ تاکنون به کرات در طول دوره زندگی از واژه «مدیریت» و «مدیر» استفاده کرده و به همان میزان با این مقوله که در وهله اول تداعی کننده شخصیتی مقتدر و مصمم در ذهن است که راهبری امور را برعهده دارد، برخورد کرده‌ایم.

در دروس آکادمیک و تخصصی نیز با تعاریف مختلفی از دیدگاه صاحب‌نظران پیراموان این عبارت نظیر «فرآیند به‌کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل که برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می‌گیرد» یا «هنر انجام امور به وسیله دیگران» و... مواجه شده‌ایم که به واسطه غلظت علمی بودن فحوای کلام خیلی ساده و سرسری از کنار این مقوله استراتژیک که امروزه به نیاز ضروری هر فردی برای یادگیری اصول و مبانی تبدیل شده است، گذشته‌ایم.

همانطور که از عنوان مدیریت و تعاریف ارائه شده بر می‌آید، سیطره آن می‌تواند از راهبری یک جمع دو نفره آغاز و به خیل عظیمی منتهی شود؛ کما اینکه ممکن است مدیریت سیستمی تلقی شود و بر نوع کیفیت کار تأثیرگذار باشد.

این روزها در جوامع جهانی بیش از آنکه مانند گذشته بر فنون مهندسی و پزشکی تأکید شود یا حداقل به همان میزان، سرمایه‌گذاریها به سمت آموزش و ارائه مبانی اصول مدیریتی سوق داده شده است.

در دنیایی که ماهیت کسب‌وکارها استارتاپی و مبتنی بر نوآوری شده است، بیزینسهای سنتی بیش از هر بخشی با چالشهای مدیریتی و ضعف ریشه‌ای در این زمینه مواجه می‌شوند؛ دنیای امروز که متکی بر پایه‌های علم و فناوری است به همگان فهمانده که تنها راه بقا، آشنایی با اصول مدیریتی برای اشراف نظر بر تمامی ابعاد زندگی و به‌خصوص کسب‌وکار است.

اصلا شاید به همین خاطر است که امروز توجه به رشته‌های دانشگاهی که تا سالها پیش مورد توجه اکثریت متقاضیان ورود به دانشگاه بود، امروزه رنگ باخته و با جوانان خوش فکر که مواجه می‌شویم یا سخن از مدیریت اجرایی (MBA) می‌کنند یا در نظر دارند این دوره‌ها را در کنار دروس آکادمیک یا کار، بگذرانند.

هدف این رشته که از آن با عنوان دوره عالی مدیریت کسب‌وکار نیز یاد می‌شود، تربیت مدیران ارشد و آماده‌سازی کارآفرینان برای ورود به دنیای کسب‌وکار است و نخستین بار در آمریکا چارت تدریس آن بسته شد و رفته رفته جای خود را در میان رشته‌های تحصیلی دیگر کشورها نیز باز کرد و به تدریج به یکی از محبوب‌ترین رشته‌های دانشگاهی در سطح تحصیلات تکمیلی در سراسر دنیا تبدیل شد.

به تبعیت از این رویه جهانی و البته با تأخیر چشم‌گیری به نسبت کشورهای صنعتی، این روزها پای رشته مدیریت اجرایی به دانشگاه‌ها و اغلب در سطح تحصیلات تکمیلی و همچنین مؤسسات آموزش خصوصی باز شده است و تبلیغات محیطی و رسانه‌ای بسیاری از آنها را شاهد هستیم.

معمولا افرادی که تجربه کاری دارند در این دوره‌ها شرکت می‌کنند و طراحی دوره‌ها به گونه‌ای است که فرد در مدت زمان کوتاهی بتواند به کسب‌وکار خود برسد.

بنابراین همانطور که گفته شد مخاطبان این دوره مدیران، کارآفرینان و کسانی هستند که «حرفه مدیریت» را انتخاب کرده‌اند یا می‌خواهند در آینده کارآفرینی کرده و کسب‌وکار شخصی خود را راه‌اندازی کنند.

اقدامی که دانشگاه شهید بهشتی به عنوان یکی از دانشگاه‌های سطح بالای کشور انجام داده، تجمیع تمامی ظرفیت‌های خود در راستای برگزاری این دوره‌ها به شکل کنکور و آزاد است.

این دوره‌ها که در قالب رسالت بخش مدیریت حرفه‌ای مرکز آموزشهای تخصصی این دانشگاه برگزار می‌شود، با ابتکاری جالب موجب استفاده بهینه از تمامی ظرفیتهای دانشگاهی شده و راه را برای ورود صاحبان صنعت به دل دانشگاه باز گذاشته است.

شاید این اقدام که گام مؤثری در پیوند صنعت و دانشگاه است، فتح بابی برای تعامل هر چه بیشتر صاحبان کسب‌وکار، مشاغل و صنایع با مراکز و قطبهای علمی کشور باشد.

این دانشگاه با علم بر اینکه صنعتگر هیچگاه به دنبال یافتن پاسخ برای سؤالات خود از راه ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه از طریق کنکور نیست زیرا مدرک‌گرایی در این قشر بی‌معناست، راهی را گشوده تا این قبیل افراد بتوانند در تعامل با اساتید و متخصصان علمی کشور که هر کدام سوابق اجرایی و تجارب ارزنده‌ای دارند، به پاسخ‌های خود رسیده و چرخ اقتصاد کشور را بچرخانند.

برخلاف تصورات ذهنی، استقبال از این دوره‌ها و برقراری پیوند بین اعضای شرکت کننده به حدی است که در نخستین جشن دوره دانش‌آموختگی این دانشگاه برای فارغ‌التحصیلان رشته MBA شاهد حضور چهره‌های مختلفی با سن و سال‌های کاملا متفاوت از بخش‌های گوناگون اقتصادی کشور بودیم.

ضرورت تشکیل کانون دانش‌آموختگان

با اینکه این جشن برای دانش‌آموخته‌های بین سال‌های 92 تا 95 در نظر گرفته شده بود اما استقبال به اندازه‌ای بود که امیر شاهرخی؛ مدرس «مدیریت استراتژیک و تحول» در دانشگاه شهید بهشتی نسبت به چنین حضوری ابراز تعجب کرد و آهنگ تشکیل هسته کانون دانش‌آموختگان این رشته را زد.

وی که ریاست هیئت مدیره موسسه معنا به عنوان بازوی اجرایی این دپارتمان آموزشی را نیز برعهده دارد، با اشاره به اینکه از دانش مدیریت کسب‌وکار باید برای مدیریت شبکه ارتباطی استفاده کنیم، گفت: هسته کانون دانش‌آموختگان این رشته در دانشگاه شهید بهشتی باید شکل گیرد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه ضرورت دارد کسب‌وکارهای نوپا به سمت فراگیری اصول مدیریتی بیایند تا بتوانند بیزینس خود را در عرصه اقتصاد رقابتی مدیریت کنند، گفت: اغلب کسب‌وکارهای نوینی که با تکیه بر حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات شکل می‌گیرند، به دور از مباحث مدیریتی و اصول راهبری کسب‌وکار هستند که باید این ضعف و خلأ را در خود مرتفع کنند.

علی منافی؛ مسئول برگزاری این دوره‌ها هم در این مراسم با بیان اینکه زمان آغاز به کار این دوره یک ساله با محدودیتهایی از سمت دانشگاه مواجه شد و اساسا برخی از همکاران دانشگاهی موافق برگزاری این دوره‌ها نبودند، اظهار کرد: دسته‌ای از همکاران دانشگاه معتقد بودند اگر قرار باشد از مجرایی غیر از کنکور اقدام به پذیرش دانشجو یا دانش‌پذیر شود ، ممکن است به برند دانشگاه لطمه وارد شود اما ریاست محترم دانشگاه وکسانیکه ماهیت این رشته را می‌دانستند و از تجارب دنیا بهره‌مند بودند، اعتقادشان این بود که برای پیوند صنعت و دانشگاه راهی جز فعال کردن مرکز آموزش‌های تخصصی نیست.

وی افزود: اکنون بعد از گذشت چهار سال شاهد ثمرات این اتفاق در بعد مدیریتی کشور و حتی رشد برند دانشگاه هستیم؛ خروجی این دوره‌ها از بُعد مهارتی به هیچ عنوان قابل قیاس با دوره‌های آموزش آکادمیک نیست.

مسئول بخش (دپارتمان) مذکور درباره معیار گزینش اساتید آموزشی در این دوره‌های یک ساله گفت: این دانشگاه «مرکز آموزش‌های تخصصی» را دارد و از طرفی با توجه به اینکه دوره‌های MBA در راستای رسالت دانشکده مدیریت و حسابداری تعریف شده است، انتخاب اساتید دوره‌های یک ساله MBA زیرنظر این دو بخش صورت می‌گیرد و در گروه راهبری که برای انجام این کار تعیین شده، افرادی هم از مؤسسه مذکور نیز حضور دارند.

به گفته او به جز روال رسمی گزینش اساتید، نوع دیگری از گزینش که به شکل غیرمستقیم صورت می‌گیرد نیز وجود دارد که به واسطه آراء دانش‌پذیران صورت می‌گیرد و اساتید از دید آنان مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

به اعتقاد منافی نیز ایجاد هسته یا کانونی برای دانش‌آموختگان این حوزه می‌تواند بستر مناسبی فراهم نماید تا تجارب مدیریتی و هم‌افزا همواره در گروه فعالان عرصه صنعتی کشور به اشتراک و چرخش درآید.

اکثر مسئولان این بخش آموزشی که در دل دانشگاه رشد یافته‌اند، نظر واحدی در ارتباط با شکل‌گیری کانون دانش‌آموختگان دارند و معتقدند دانشگاه که از بودجه دولت ارتزاق می‌کند در راستای سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام نباید به فکر بزرگ کردن دست و پای خود باشد و باید تصدی‌گریهای خود را به بخش خصوصی واگذار کرده و با راهبری و نظارت دقیق‌تر برای تحقق اهداف و آرمانهای بلند خود بکوشد.