طراحی سناریوی قتل در شبکه اجتماعی

به گزارش جام‌جم، 12 مهرامسال کارمند یکی از بانک‌های خصوصی در محله هفت تیر شهرستان کرج با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 این شهر تماس گرفت و عنوان کرد؛ مردی 35 ساله برای برداشت پول از حساب بانکی فردی مراجعه کرده، اما هیچ گونه مدارک شناسایی همراه ندارد وحتی پیشنهاد رشوه 30 میلیون تومانی به من داده تا رمز کارت‌های بانکی را به وی بدهم. به نظر می‌رسد کارت‌هایی که مرد مشتری به همراه دارد، سرقتی باشد.

همزمان با این تماس، ماموران انتظامی کلانتری 17 مهرویلا با اعزام به محل حادثه، مانع فرار مرد جوان از بانک شدند. این در حالی بود که در بازرسی از این فردچند کارت بانکی متعلق به فرد دیگری، کشف شد. متهم جوان دربازجویی پلیسی مدعی شد مرد مشتری را نمی‌شناسد و این کارت‌ها را هنگام پرسه زدن در خیابان پیدا کرده است. با توجه به این که رمزی کنار کارت‌ها نبوده، تصمیم گرفتم با جا زدن خود به جای صاحب حساب به بانک بروم و رمز جدید بگیرم. ماموران به تحقیقات ادامه دادند تا این که با شماره تلفن صاحب کارت‌های بانکی تماس گرفتند که مشخص شد او پاسخگوی تلفن نیست.

در ادامه ماموران به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد صاحب کارت‌های بانکی فردی به نام محسن و اهل یکی از شهرهای استان فارس است که در زمینه احداث مجتمع‌های مسکونی و خرید و فروش ملک فعالیت می‌کند.

با شناسایی خانواده صاحب حساب، آنها در جریان تحقیقات مدعی شدند محسن برای بررسی یک پروژه ساختمانی راهی کرج شد و پس از یک روز ارتباطش با ما قطع شد.

همین سرنخ کافی بود که پلیس احتمال دهد بلایی بر سر این مرد آمده باشد؛ بنابراین به تحقیق از متهم ادامه دادند تا این که او بعد از ظهر همان روز اعتراف کرد مرد بنگاهدار را کشته و کارت‌های بانکی‌اش را سرقت کرده است.

با اعتراف متهم به جنایت، او برای ادامه تحقیقات و مشخص شدن صحت گفته‌هایش در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفت.

قتل با انگیزه سرقت

متهم جوان در اظهاراتش گفت: چندی پیش با مقتول در شبکه اجتماعی آشنا شدم و ارتباطمان شکل گرفت. زمانی که متوجه شدم او وضع مالی خوبی دارد تصمیم گرفتم او را به بهانه‌ای فریب داده و پول‌هایش را سرقت کنم. قرار ملاقات‌هایی با او گذاشتم و در این دیدارها وانمود کردم در زمینه احداث پروژه‌های تجاری فعالیت دارم و به دنبال یک شریک تجاری هستم.

وی اضافه کرد: آن قدر با او حرف زدم که سرانجام قبول کرد برای مشاهده زمینی که قرار بود در آن پروژه تجاری احداث شود، به کرج بیاید. ششم مهر با هم به تفرجگاه آتشگاه در اطراف باغستان کرج رفتیم تا در آنجا صحبت کنیم و زمین خیالی را به او نشان دهم. می‌دانستم او کارت‌های بانکی‌اش را همراه دارد و در هر کدام ازآنها باید پول کلانی باشد. زمانی که محسن کنار تخته سنگی نشسته بود، به بهانه خریدن نوشیدنی چند قدمی از او فاصله گرفتم و بعد با چاقوی آشپزخانه‌ای که همراهم بود، به وی حمله کرده و او را مجروح کردم. وقتی نیمه جان شد، با سنگ ضربه‌ای به سرش زدم. کارت‌های بانکی را برداشتم و جسد غرق در خون را به دره‌ای به عمق صد متر پرت کردم.

جا زدن قاتل به جای مقتول

متهم به قتل اضافه کرد: تصمیم گرفتم خود را به جای مقتول جا بزنم و به بانک‌هایی که این کارت‌های اعتباری را برای وی صادر کرده بودند، بروم و ادعا کنم صاحب حساب هستم و رمزکارتم را گم کرده‌ام تا شاید با این ترفند بتوانم رمز کارت‌ها را به دست بیاورم. به چند بانک رفتم، اما همه آنها از من کارت ملی خواستند. به آخرین بانک که رفتم می‌خواستم به کارمند آنجا رشوه دهم تا رمز کارت را به دست بیاورم که کارمند بانک به من شک کرد و پیش از آن که فرصتی برای فرار پیدا کنم، دستگیر شدم.

تحقیقات بعدی پلیس مشخص کرد 6مهر، جسدی در دره کشف و به عنوان مجهول‌الهویه به پزشکی قانونی منتقل شده بود.

با اعتراف متهم به قتل، وی با دستور بازپرس شعبه 22 دادسرای عمومی و انقلاب کرج، روانه زندان شد.