سوژه یادداشت این هفته را مدیون مریلا زارعی، بازیگر فیلم «شیار 143» هستیم که چندی پیش گفت: «سهم من از جنگ فقط پر کردن قلک‌هایی بود که مدرسه به ما می‌داد». او نقش مادر شهید را بازی کرد، در حالی که خودش تصور ملموسی از سال های حماسه و انتظار مقدس نداشت. این جمله ذهنمان را می برد به بیست و چند سال پیش.
کد خبر: ۷۳۳۴۳۴

زمانی که سکه‌ها و اسکناس‌هایمان را با اشتیاق به قلک‌ سبزرنگ تقدیم می‌کردیم. قلک‌های پلاستیکی که شبیه خمپاره و کشتی بودند و رویشان شعارهایی چون «جنگ، جنگ تا پیروزی» نقش بسته بود. در سال‌های خون و آتش، بچه‌های قلک به دست می‌خواستند قطره‌ای از دریای خروشان دفاع مقدس باشند. پول توجیبی‌شان را داخل قلک‌ها می‌ریختند تا دینشان را به جبهه و جنگ ادا کنند. آن زمان قلک یکی از وسایل آشنا و ثابت اتاق کودکان و نوجوانان بود. فرقی نمی‌کرد جنسش پلاستیکی باشد یا سفالی و سرامیکی و فلزی. در هر صورت بچه‌ها بخشی از پول‌های عیدی و توجیبی و پس‌اندازشان را داخل قلک‌ها می‌ریختند. هیجان بچه‌ها در لحظه شکستن قلک و شمردن سکه‌ها و اسکناس‌ها به اوج خودش می‌رسید. در ذهنشان هزار نقشه می‌کشیدند که با این پول چه چیزهایی می‌شود خرید. اما استفاده از قلک برای بچه‌های امروزی توجیهی ندارد. ارزش پول روز به روز کمتر می‌شود و در این شرایط آدم زرنگ کسی است که نقد را بچسبد و دنبال نسیه نباشد. امروزی‌ها با پولی که به دستشان رسیده بلافاصله به بازار می‌روند و دوچرخه مورد علاقه‌شان را می‌خرند. چون اگر دیر بجنبند قیمت دوچرخه اوج می‌گیرد و دست‌نیافتنی می‌شود. بچه‌های دیروز قلک‌های سفالی شکستند و خرده‌سفال‌ها را روانه سطل زباله کردند. بعد از آن دیگر قلک جدیدی جای قلک شکسته شده را نگرفت.

سروش امیدوار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها