ادبیات کهن ایران، بهویژه شاهنامه فردوسی و دیگر آثار تاریخی و ادبی، نقشی یگانه در بازتولید هویت ملی و تقویت روح وطنپرستی ایفا میکنند، چرا که در شاهنامه فردوسی نام «ایران» بیش از 1400 بار تکرار شده است.
همچنین وطنپرستی بهعنوان ویژگی بارز قهرمانان، پادشاهان و مردم ایران بارها در این اثر سترگ برجسته شده و فردوسی این حس را نهتنها بهعنوان افتخار ملی بلکه بهعنوان وظیفهای اخلاقی و انسانی تلقی کرده است.
در بیشتر بخشهای شاهنامه، به ویژه بههنگام جنگها و آسیبهای واردشده به ایران، فردوسی با احساس شفقت و مهر نسبت به این اتفاقات صحبت میکند و واکنش نشان میدهد. بر کسی پوشیده نیست شاهنامه میراث فرهنگی معنوی ماست که از گذشته برای همه ما به یادگار مانده است. این اثر برجسته نهتنها یادآور شکوه گذشته ایران بلکه سد محکمی در برابر فراموشی و تهاجم فرهنگی خارجی است و میتوانیم بهعنوان ابزاری قدرتمند برای تثبیت و تقویت حس ملیگرایی در دوران معاصر از آن استفاده کنیم.
از رهگذر خواندن این اثر کهن فارسی است که میتوانیم ملیگرایی ایرانی را تقویت کنیم تا شور و احساس تعلق عمیق نسبت به سرزمین، زبان، فرهنگ و تاریخ درونمان شعلهور شود. چندی پیش توجهها به سمت اسطوره آرش کمانگیر که در شاهنامه فردوسی هم آمده معطوف شد. آرش کمانگیر در اسطورههای ایرانی بهعنوان نماد ایثار و تعیین مرزهای وطن شناخته میشود. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که نمودی از تهدیدات مستقیم علیه تمامیت ارضی ایران قلمداد میشد، فرصتی برای تمرکز دوباره بر مفاهیم اسطورهای مثل آرش بود که با تقدیم جان خود، امنیت و مرزهای ایران را تضمین کرد، اسطورهای که در شاهنامه فردوسی هم از آن سخن گفته شده است. بنابراین شاهنامه در این میان نقشی تعیینکننده برای بازتولید هویت ایرانی دارد و پس از آن توجه به دیگر آثار ادبی، بهخصوص آثاری که علاوه بر شعر به بیان داستانها و حکایاتی آموزنده میپردازند، میتواند گنجینه خوبی برای تقویت همبستگی و انسجام مردم باشد. در جهانی که گرایشهای جهانیشدن و فرهنگهای مهاجم، حاکمیت فرهنگی را مورد تهدید قرار میدهند، توجه دوباره به ادبیات باستانی یک ضرورت به شمار میآید. بازخوانی این متون نهتنها به غنای فرهنگی جامعه اضافه میکند؛ بلکه احساس تعلق خاطر نسبت به ایران را در نسلهای جدید زنده نگه میدارد. بهعلاوه، برگزاری همایشهای مختلف درباره میراث باستانشناختی و ادبیات کهن نیز موجب تعمیق بیشتر هویت ملی میشود.
ادبیات کهن ایرانی، بهویژه شاهنامه فردوسی و نثرهای تاریخی مرتبط، ستونهای اصلی تقویت ملیگرایی در ایران هستند. این آثار علاوه بر حفظ و انتقال هویت تاریخی و فرهنگی، موجب تحکیم پیوندهای اجتماعی و اتحاد ملی میشوند. امروز با توجه به چالشهای فرهنگی فراروی ملت ایران، بهرهگیری از این میراث کهن میتواند بهعنوان راهکاری مؤثر برای بازسازی هویت ملی و افزایش غرور میهنی در جامعه ما بهحساب بیاید.