«اشک هور»؛ روایت روح سلحشوری و عرق ملی!
مهدی جعفری توانسته با ارائه تصویری نمادین، عمق فاجعه جنگ را از دریچه‌ای انسانی به نمایش بگذارد

«اشک هور»؛ روایت روح سلحشوری و عرق ملی!

فیلم «اشک هور» در اصل یک سریال تلوزیونی است و نسخه سینمایی آن برای نمایش در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
کد خبر: ۱۵۱۱۱۰۶
نویسنده محمدرضا دلیر - منتقد سینما

 داستان این فیلم درباره لحظات آخر زندگی شهید علی هاشمی و بعد از مفقودی ایشان است. مسأله‌ای که این اثر زندگینامه‌ای را از سایر فیلم‌های این ژانر متمایز می‌کند، پرداختن به زندگی خانوادگی و توجه به احوالات مادر شهید است. از همین‌رو این فیلم می‌تواند محصول مناسبی برای تماشا در جمع خانوادگی باشد.

مهدی جعفری با علاقه‌ای که به فیلمسازی درباره سینمای دفاع‌مقدس داشته و با «یدو» و «‌۲۳ نفر» موفقیت‌های قابل‌توجهی در جشنواره فیلم فجر کسب کرده در اشک هور، به ساخت اثری با شباهت‌های محتوایی به شیار ۱۴۳ (به کارگردانی نرگس آبیار) روی آورده و با داستانی که از شهید علی هاشمی روایت کرده سعی در نمایش فرازهایی از زندگی خانوادگی او را دارد. تحریک احساسات مخاطب و ایجاد حس همراهی و همدلی تماشاگر با فیلم صرفا در سکانس‌های سوزناک و احساسی فیلم رخ داده و مانند بسیاری از فیلم‌های این ژانر ضعف در شخصیت‌پردازی به ایراد مهم فیلم بدل گشته است. از این‌رو‌ست که مخاطب در برخی سکانس‌های فیلم به‌شدت تحت تأثیر فضاسازی و بازی بازیگران (به‌ویژه رویا افشار) قرار می‌گیرد و به‌نظر می‌آید همین نتیجه نیز برای فیلم خوشایند و مطلوب است.

اشک هور که از فیلمنامه‌ای غیرخطی برای روایت قصه خود سود جسته، عمده قصه خود را در بازه زمانی تیرماه سال ۱۳۶۷ روایت کرده و گاهی گریزی هم به دهه 80 زده است.

راوی فیلم نیز رزمنده سابق و مرد میانسال امروزی است که هنگام تفحص در هور‌العظیم اینک خشک شده، پیکر علی هاشمی را پیدا کرده و به انتظاری طولانی پایان می‌بخشد. دراماتیک‌ترین بخش اشک هور جایی است که هاشمی همراه گرجی‌پور و پس از راهی کردن افراد خود به راه افتاده اما در مسیر با هلی‌کوپترهای غول‌پیکر دشمن مواجه شده و بر اثر انفجار موشک شلیک شده، ناپدید می‌شود.

جعفری در این بخش عالی عمل کرده و تعلیق خوبی را به‌وجود آورده که روی روحیه فداکارانه هاشمی تاکید می‌کند.
به موازات این بخش و در فلاش‌بک و فلاش‌فورواردها، با جنبه دیگری از شخصیت این شهید و نیز خانواده‌اش آشنا می‌شویم. ایده‌ای آشنا که در اشک هور از آن استفاده شده و با تکیه بر شخصیت مادر به اوج می‌رسد. مفهوم انتظار نیز با تکیه بر این شخصیت وارد بافت قصه شده و به عنصری دراماتیک تبدیل می‌شود.

جعفری در سکانس‌های جنگی فیلم عالی عمل کرده و نوعی شاعرانگی را به آن تزریق کرده که تماشاگر را به یاد فیلم‌های مطرح سینمای جنگ جهانی می‌اندازد. در میان بازیگران فیلم، رویا افشار در نقش مادر درخشان ظاهر شده و تصویری از مادری در انتظار بازگشت فرزند را خلق می‌کند. اشک هور از آن دسته فیلم‌هایی در حوزه دفاع‌مقدس است که قابلیت برقراری ارتباط با مخاطب عام را داشته و روح سلحشوری و عرق ملی در آن موج می‌زند.

فیلم، داستان ننه‌علی، مادری چشم‌انتظار را روایت می‌کند که 22 سال هر شب بر در خانه می‌نشیند و برای بازگشت پسرش دعا می‌کند. در حالی‌که شهر زیر سایه‌ جنگ و صدای آژیرهای قرمز قرار دارد، او هر شب سفره‌ای را برای پسرش می‌چیند که همچنان دست‌نخورده باقی می‌ماند. این تصویر نمادین، عمق فاجعه جنگ را از دریچه‌ای انسانی به نمایش می‌گذارد. برخلاف بسیاری از فیلم‌های دفاع‌مقدس که تمرکز آنها بر صحنه‌های نبرد و قهرمانی‌های خط مقدم است، اشک هور به تأثیرات احساسی جنگ بر بازماندگان می‌پردازد و درد انتظار را به تصویر می‌کشد.

مهدی جعفری که پیشتر فیلم 23 نفر را ساخته، در اشک هور نیز نشان می‌دهد که نگاهش به جنگ فراتر از کلیشه‌های مرسوم است. او با بهره‌گیری از قاب‌بندی‌های دقیق، نورپردازی‌های سرد و فضاسازی مینیمال، احساسی عمیق را در مخاطب برمی‌انگیزد. استفاده از نماهای بلند، سکوت‌های پرمعنا و میزانسن‌های نمادین، این فیلم را از آثار هم‌رده‌اش متمایز کرده است. انتخاب نماهای محدود و استفاده از سایه و نور به‌گونه‌ای انجام شده که حس انتظار و بلاتکلیفی ننه‌علی را برای بیننده ملموس‌تر کند. در عین‌حال، فیلم به‌دلیل ریتم آرام‌‌اش، ممکن است برای برخی مخاطبان کمی طولانی و کشدار به نظر برسد.

بی‌شک یکی از نقاط‌قوت فیلم، بازی درخشان رویا افشار در نقش ننه‌علی است. او با چشمانی که مملو از امید و یأس است، بدون نیاز به دیالوگ‌های طولانی، حس درد و انتظار را به مخاطب منتقل می‌کند. اجرای او در سکوت‌های طولانی و حرکات ظریفش، باعث می‌شود که تماشاگر با او همدلی کند. تورج الوند و میثم رازفر نیز با بازی‌هایی کنترل‌شده و پرجزئیات، شخصیت‌هایی ملموس و قابل‌باور خلق کرده‌اند. این نوع بازیگری که بر احساسات درونی متکی است، به فضای فیلم عمق بیشتری می‌بخشد.

در کنار نقاط‌قوت، فیلم اشک هور در برخی بخش‌ها دچار کندی ریتم است. برخی از سکانس‌ها، به‌ویژه فلاش‌بک‌های احساسی، بیش از حد تکرار می‌شود و می‌توانست با تدوین تندتر، تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. همچنین فیلم در پرداخت شخصیت‌های فرعی چندان موفق عمل نکرده و می‌شد تا به گذشته و انگیزه‌های آنها بیشتر بپردازد. با این حال، کلیت فیلم همچنان اثری قابل‌تأمل و متفاوت در ژانر دفاع‌مقدس محسوب می‌شود.

اشک هور فراتر از یک فیلم جنگی، روایتی شاعرانه و دردناک از فقدان و انتظار است. نگاه انسانی فیلم، به‌جای قهرمان‌سازی‌های معمول، بر تجربه‌های واقعی جنگ و تأثیرات آن بر بازماندگان متمرکز شده است. کارگردانی هنرمندانه، بازی‌های درخشان و فضاسازی عمیق، این فیلم را به یکی از آثار شاخص سینمای دفاع‌مقدس تبدیل کرده است. اگرچه کندی روایت ممکن است برای برخی مخاطبان چالش‌برانگیز باشد، اما این اثر همچنان به‌عنوان یک فیلم احساسی و تأثیرگذار در ذهن بیننده باقی خواهد ماند.

در 20 دقیقه آغازین فیلم که بیشتر، مقاومت همرزمان و یاران سیدعلی هاشمی به تصویر کشیده شده با وجود تشتت در روایت قصه و شخصیت‌پردازی ناقص، نوع فیلمبرداری، جذاب از کار درآمده که این جذابیت البته بی‌ارتباط با سابقه فیلمبردار بودن سازنده اشک هور نیست.

در یکی از سکانس‌های همین بخش، روز چهارم تیر سال 67، یعنی واپسین روز عمر این‌دنیایی سیدعلی، او خطاب به یارانش در داخل سنگر می‌گوید: «حواستون‌ باشه بچه‌ها، جزیره [مجنون] رو خیلی گرون گرفتیم، حیفه که ارزون از دست بدیم.» اما وقتی دستور می‌آید که باید مجنون را تخلیه کنند، همه یارانش را راهی می‌کند و خودش و چند نفر دیگر جزو آخرین نفراتی هستند که قصد خروج از جزیره را دارند که درنهایت گرفتار بالگرد کماندوهای عراقی شده و در صحنه‌های تعقیب‌وگریز، بعد از اصابت یک موشک از بالگرد عراقی دیگر مشخص نیست که سید چه سرنوشتی پیدا می‌کند.

22سال بعد می‌بینیم که با اعلام سردار باقرزاده، مسئول کمیته تفحص شهدای ستادکل نیروهای مسلح، هویت استخوان‌های برجای‌مانده از شهید هاشمی تشخیص داده می‌شود و بدین‌سان حماسه مردم خوزستان در تشییع فرزند قهرمان‌شان شکل می‌گیرد.

مهدی جعفری در اشک هور کوشیده که با روایتی غیرخطی بین زمان مفقودشدن و درواقع هنگام شهادت سردار هاشمی تا زمان پیداشدن پیکر مطهر ایشان، رفت‌وبرگشتی تاریخی به قصه داشته باشد و در این میان برجسته‌کردن نقش مادر این شهید والامقام، به اثر تمی ملودرام بخشیده است.

به اذعان درست برخی از منتقدان و کارشناسان سینما، فیلم، دوپاره به نظر می‌رسد و باید در اینجا گفت اشک هور بیش از آن‌که روایتگر شهید علی هاشمی باشد، نشان‌دهنده بخش‌هایی از سبک زندگی منتظرانه مادر ایشان است و از این حیث باید گفت گویا سازندگان تا حدی متأثر از نوع روایت فیلم درخشان «شیار 143» با بازی کم‌نظیر و ماندگار مریلا زارعی بوده‌اند و این مفهوم انتظار به‌راستی چه کشش عجیبی در دراماتیزه‌کردن فیلم دارد که همچنان برای درگیرکردن حس و حال مخاطب، عنصری سازنده و پیش‌برنده به شمار می‌رود.

درخصوص بازی‌ها، آنچه قابل توجه است این‌که نقش فرعی شخصیت بدران با بازی تورج الوند که در بسیاری از بخش‌های فیلم، روایتگر ماجراست، به‌مراتب بهتر از بازی رضا ثامری در نقش سیدعلی هاشمی است.

ازجمله ویژگی‌های خوب فیلم به‌جز فیلمبرداری درست و جذاب باید به استفاده صحیح از قدرت موسیقی به‌خصوص در صحنه‌های تعقیب‌وگریز نیروهای ایرانی و عراقی اشاره کرد، ضمن آن‌که نباید از موسیقی اثرگذار سکانس‌هایی که احساس مخاطب را در انتظار طولانی‌مدت یک مادر به تصویر می‌کشد، به‌راحتی گذشت.

همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، یکی از مشکلات جدی سینمای ایران، به‌ویژه در سال‌های اخیر و در آثار به‌نمایش‌درآمده در جشنواره فجر، ضعف در فیلمنامه و در نتیجه نقص در شخصیت‌پردازی است. این موضوع در این فیلم نیز تا حدی مشهود است، به‌گونه‌ای که در بسیاری از قسمت‌های اثر، مخاطب عام ارتباط لازم را با شخصیت‌های داستان برقرار نمی‌کند. حتی درباره شهید هاشمی، شخصیت به‌طور کامل شکل نمی‌گیرد که در نتیجه، باورپذیری دقیق و کامل اثر در مدیوم سینما کاهش می‌یابد.

از آنجا که فیلم متعهدانه قصد دارد زندگی علی هاشمی را به تصویر بکشد به‌هیچ‌وجه قادر نیست جهانی دراماتیک را تصویر کند. علی هاشمی قهرمانی بدون‌عیب‌ونقص است که مادرش انتظار آمدن او را می‌کشد.

فیلم به‌اشتباه یکی از همرزمان علی هاشمی را به‌عنوان راوی انتخاب می‌کند؛ امری که موجب می‌شود جهان مادری که ۲۲ سال در انتظار خبری از فرزندش است، به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده شود. اشک هور آن‌قدر اعتمادبه‌نفس ندارد که مادر را به‌عنوان مرکزیت فیلم انتخاب کند.

فیلم تنها در دقایقی محدود، بعدی دراماتیک پیدا می‌کند که البته در نطفه نیز خفه می‌شود. جایی که پیکر علی هاشمی یافت شده اما مادر قصد ندارد برای دادن آزمایش‌خون اقدام کند. اما این فرصت در فیلمنامه به‌طور کل نادیده گرفته می‌شود. در این میان اشک هور تصمیم می‌گیرد به‌واسطه موسیقی و نشان‌دادن احساسات مادر یک شهید، با مخاطب ارتباط برقرار کند. فیلم با اتکا بر صحنه‌هایی که بار احساسی دارند به دنبال این است که مشکلات فیلمنامه را پوشش دهد.

در کنار این تصاویر که احساسات مخاطب را نشانه گرفته، اشک هور درصدد آن است تا نادیده‌گرفتن علی هاشمی در این سال‌ها را زیر سؤال ببرد. اما درعین‌حال تلاش می‌کند به دلایل این نادیده‌گرفتن‌شدن نیز پاسخ دهد. بنابراین حتی نمی‌تواند بعد انتقادی خود را نیز به‌درستی پرورش دهد.

رویا افشار در نقش مادر علی هاشمی اجرایی متاثرکننده از خود ارائه می‌دهد. مادری که در پی کشمکشی درونی درنهایت شهادت پسرش را می‌پذیرد. رویا افشار بار احساسی این فیلم را بر دوش می‌کشد و در آن نیز موفق می‌شود. رضا ثامری نیز در نقش علی هاشمی اجرایی روان و قابل قبول ارائه می‌دهد.

درمجموع اگرچه اشک هور از آن دسته فیلم‌هایی در حوزه دفاع‌مقدس است که روح سلحشوری و عرق ملی در آن موج می‌زند اما به نظر نمی‌رسد که بتواند در اکران عموم قابلیت جذب مخاطب عام را داشته باشد. بااین‌حال باید نام فیلم را در ردیف یکی از آثار ارزشمند و قابل اعتنای سینمای ایران به ثبت رساند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰