در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
چنین رویهای مختص فوتبال پر ایراد و اشکال ایران نیست و در کشورهایی که به لحاظ تشکیلاتی و انسجام و سازماندهی به مراتب قویتر از کشورمان عمل میکنند هم کمابیش به چشم میخورد، با این تفاوت که آنجا تنها در زمانی مربیان کار خود را به دیگران میسپارند که ناکامیهای یک باشگاه به شرایط فردی سرمربی تیم مربوط میشود و تنها چاره کار، ایجاد شوکی در کادر فنی است. با این وصف، تغییر مربیان در کشورهایی که بازیکنانشان دارای شرایط روحی احساسیتر هستند (مثل کشورهای آمریکای لاتین و عربی) کاملا رایجتر از کشورهای دارای افراد خونسردتر و برخوردار از روابط تشکلمندتر (مثل غرب و شمال اروپا، آمریکای شمالی، ژاپن و کره جنوبی) است.
الزامی به نام امنیت شغلی
فراهم شدن امنیت و بستر کاری مناسب، یکی از ملزومات موفقیت برای هر سرمربی محسوب میشود. به همین دلیل، تا جای ممکن باید پس از بررسی دانش و توانایی و تطابق شرایط یک مربی با شرایط تیم، او را به این سمت منصوب کرد و در ادامه و پس از ارزیابیهای مستمر و در صورت قرار داشتن در شرایط برنامهریزی شده، از او حمایت کرد. بر همین اساس است که به عنوان نمونه، فردی مثل سرالکس فرگوسن بیش از 23 سال پیاپی در تیم مطرحی چون منچستریونایتد به فعالیت خود ادامه میدهد و در این مدت دهها جام و افتخار برای این باشگاه به ارمغان میآورد، حال آن که فرگوسن در ماهها و حتی سالهای اولیه مربیگری در تیم بزرگ خود حتی موفق به کسب یک جام هم نشده بود.
سوپاپی برای دفاع، التهاب مهار نشده
نگاهی به وضعیت مربیان باشگاهی در کشورمان نشانگر التهاب مهار نشدهای است که سرانجام نیمکت مربیگری را به عنوان سوپاپی برای تخلیه هدف میگیرد و در این مسیر، مدیرانی که به نحوی توانستهاند با فشارهای موجود مدارا و آنها را مدیریت کنند، اغلب در نتیجهگیری نیز موفقتر بودهاند.
در میان 18 تیم حاضر در لیگ برتر، تنها 8 تیم ذوبآهن، استقلال، صبا، فولاد، مقاومت سپاسی، پاس، ملوان و مس کرمان، مربیان ابتدای فصل خود را تا به آخر هم حفظ کردهاند و جالب اینجاست که همین تیمها با توجه به شرایط خود، کارنامه کمابیش موفق و قابل قبولی هم ارائه کردهاند.
نگرش به این موضوع از زاویه دیگری نیز امکانپذیر است و آن این که تیمهایی که در نتیجهگیری با التهاب و مشکلات بیشتری روبهرو بودهاند ناچار به تغییراتی در کادر هدایت فنی خود شدهاند. به عنوان نمونه، 5 تیم قعرنشین جدول ردهبندی که مجموعا 21 سرمربی روی نیمکت خود نشاندهاند برای فرار از سقوط به دسته پایینتر ناچار به انجام چنین تغییراتی بودهاند، حال آن که نگاهی به 6 تیم پایینی جدول و پیشینه کاری اغلب مربیان آنها نشانگر عمق و وسعت مشکلات ساختاری، سختافزاری و نرمافزاری آنهاست، آنچنان که بیشتر سرمربیان کمابیش خوشپیشینهای چون یاوری، استانکو، کربکندی، ذوالفقارنسب، میثاقیان، عزیزی، بوستانی، غیاثیان، عباسی و برگیزر نیز در برابر این مشکلات نتوانستهاند کار چندانی از پیش ببرند.
سرگشتگی
تیمهایی که در تعیین هویت خود (دولتی بودن یا خصوصیسازی)، استراتژی، تامین منابع مالی، زمین تمرینی، فرهنگ مسوولان و هواداران با معضلات فراوانی روبهرو بودهاند قصد تغییر و بهبود نتایج با تغییر مسوولان فنی تیم خود داشتهاند که در این راه نیز کمابیش ناموفق بودهاند.
از مهمترین مشکلات فصل اخیر لیگ برتر مشکل فراباشگاهی تراکم بیسابقه مسابقهها بود که به طوری غیرهمگن روی بازیکنان تیمها فشار میآورد. طولانی شدن رقابتهای سال گذشته لیگ و جام حذفی آن هم بلافاصله پس از خاتمه بازیهای فرسایشی جام ملتهای آسیا و درگیری ملیپوشان با اردوها و رقابتهای مختلف رسمی و غیررسمی، ازجمله مقدماتی جام جهانی و مقدماتی جام ملتهای آسیا، همچنین حضور تعدادی باشگاهها در لیگ قهرمانان آسیا موجب شد لیگ برتر امسال دائما یا تعطیل باشد یا با ضرباهنگی بسیار شتابزدهتر از هر لیگی در دنیا به کار خود ادامه دهد؛ روندی که شرایط نسبتا نابرابری را برای باشگاههای مختلف فراهم آورد آنچنان که نه با قاطعیت کامل میتوان گفت تیمهای موفقتر واقعا قویترینهای لیگ بودند و نه این که ناموفقترها واقعا ضعیفترینها بودند. این مشکلات، خود را در لیگ حرفهای آسیا هم نشان داد و تیمهای ایرانی در سالی که هیچ اثری از تیمهای خطرناک عراقی، کویتی و سوریهای در این مسابقهها نبود، نهتنها نتوانستند از این فرصت بادآورده استفاده بهینهای کنند، بلکه متاسفانه ضعیفترین حضورشان در سالیان اخیر را نیز به تصویر کشیدند.
یک دغدغه و 2 نوع برخورد
دغدغه حضور موفق در لیگ قهرمانان آسیا هم انگیزه دیگری بود که به برخی جابهجاییهای مربیان در فوتبال کشورمان انجامید؛ جایی که 2 تیم استقلال و صبا بدرستی دست به تغییری نزدند، ولی شاهد حضور 6 سرمربی روی نیمکت پرسپولیس و سپاهان بودیم. صباییها با اطلاع از این حقیقت تلخ که فصل آمادهسازی تیمشان به جای 2 تا 3 ماه، تنها یک هفته پیش از شروع لیگ برتر آغاز شده بود، هرگونه تغییری در سکانداری فنی را بیفایده میدیدند و حتی در افت مشهود هفتههای پایانی لیگ که دستشان را هم از لیگ حرفهای امسال آسیا و هم سال بعد کوتاه شده دیدند، با فیروز کریمی به کار ادامه دادند.
استقلال هم برخلاف لیگ حرفهای آسیا در لیگ برتر چهرهای خوب از خود ارائه کرد و به لطف تعداد بیشتر بازیهای لیگ 18 تیمی امسال به نسبت لیگهای کوتاهتر سالهای قبل به رکوردهای خوبی دست یافت تا جای هرگونه بهانهای برای اخراج قلعهنویی پرطرفدار را از بین ببرد.
اما سپاهان که در شروع فصل، به طرز پرسشبرانگیزی سکان خود را به انگین فیرات فاقد هرگونه پیشینه سرمربیگری سپرده بود، پس از چندین هفته به اشتباه خود پی برد و متوجه شد شرایط این تیم با پرسپولیس 86 که کار مشابهی با افشین قطبی بیتجربه در سرمربیگری کرده بود کاملا متفاوت است و شاخصه هواداران میلیونی پرسپولیس نقشی عجیب در موفقیتهای این تیم اعمال میکند و ابدا قابل چشمپوشی نیست، به همین دلیل حسین چرخابی کهنهکار به عنوان سکانداری موقت، هدایت سپاهانیها را با موفقیتی قابل قبول در دست گرفت، ولی در فصل آمادهسازی نیمفصل بود که فرهاد کاظمی، نیمکت را از چرخابی گرفت و به کار ادامه داد.
پرسپولیس پرطرفدار هم که امسال میخواست به خوشیمنی پولهای میلیاردی رئیس جدید هیات مدیره خود یکهتازی کند، در خواب تابستانی باقی ماند و دوران آمادهسازی پیشفصل را از دست داد تا در آخرین روزهای پیش از شروع لیگ، افشین قطبی را با عقد قراردادی که بیشباهت به ترکمنچای نبود، با سلام و صلوات و التماس به ایران برگرداند.
قطبی پس از اینکه مدتی با ناکامی به کار خود ادامه داد و پس از چندین بار اختلاف و منازعه با مدیران پرسپولیس به یکباره شبانه از همکاری با آنان گریخت تا جا برای ادامه کار با نزدیکترین مربی، یعنی افشین پیروانی مهیا شود. پیروانی هم که با تیمی فرسوده و بیبهره از نعمت دوران آمادهسازی روبهرو بود نتوانست نتایج چندان درخشان و متناسبی با سطح بالای انتظارهای هواداران کسب کند و پس از چند هفته پذیرفت به عنوان دستیار نلو ادواردو وینگادای پرتغالی به کار در پرسپولیس ادامه دهد.
وینگادا هم با همه پیشینه و اعتبارش نتوانست کار چندان درخشانتری نسبت به قطبی و پیروانی پیش ببرد تا پرسپولیس در سالی که بیشترین هزینه و خرج را متحمل شده بود با رتبه پنجم لیگ برتر به کار خود پایان دهد.
مدعی بیبهره
دیگر تیمی که در فصل اخیر، نیمکت غیرلغزانی نداشت، تیم پرمهره و امکانات سایپا بود که با پیر لیتبارسکی آلمانی آغاز کرد. لیتبارسکی که برخلاف دوران بازیکنی خود هیچ افتخار و موفقیتی در مربیگری کسب نکرده بود جز شهرت هیچ دستاوردی برای نارنجیپوشان کرج نداشت. او پس از چند هفته ناکامی در لیگ برتر و پذیرش باخت پرگل از بنیادکار در لیگ قهرمانان آسیا، جای خود را به رضا فروزانی دستیار اخراجی خود داد. فروزانی هم هرچند سایپا را از قعر جدول ردهبندی لیگ جدا کرد، ولی آنچنان اقتداری از این تیم پرمهره نشان نداد و دغدغههای سقوط را از بین نبرد.
محمد مایلیکهن، سومین سرمربی این فصل سایپا بود که با این تیم نتایج قابل قبولی به دست آورد و آن را به اواسط جدول رهنمون کرد؛ مکانی که در عین حال اصلا درخور تیم مدعی ابتدای فصل لیگ برتر نبود.
بیاعتمادی
مدیران راهآهن هم اعتماد چندانی به مربیان خود ندارند. آنها امسال هم 3 سرمربی روی نیمکت تیمشان نشاندند. ابتدا از داوود مهابادی، جوان موفق هفتههای پایانی فصل گذشته استفاده کردند، ولی بعد از این که با مهابادی تیمشان را در نزدیکیهای خط سقوط پیدا کردند، دست به دامان محمود یاوری کهنهکار شدند تا با چند نتیجه خوب، تیم را به نقطه ثبات و اطمینان برسانند. در ادامه، یاوری که تیمش را به هیچوجه دارای احتمال قهرمانی یا کسب سهمیه آسیایی نمیدید و در عین حال با خطر سقوط هم روبهرو نبود، تلاشی برای کسب نتایج آنچنانی نکرد و همین موجب شد به فاصله تنها 2 هفته به پایان رقابتها، عذر سرمربی کهنهکار و پراعتبار هم خواسته شود و تیم در اختیار مهدی تارتار، بازیکن کهنهکار راهآهن قرار گیرد.
دم دستترین گزینه
به هر حال در لیگ برتر امسال بدون وجود ضوابط چندانی و اغلب در زمانهای درگیری تیمها با هر بحران و به هر علتی دم دستترین برخورد، اخراج سرمربی تیم بود و در همین مسیر تعداد زیادی از مربیان جابهجا شدند، آنقدر که با ادامه چنین روندی میتوان انتظار داشت وقتی یک مربی در پایان یک مسابقه جای خود را به مربی دیگر میدهد چرا نتوان تصور کرد در بین 2 نیمه یک بازی مدیران دست به تعویض (تغییر) مربیان خود نزنند؟!
مجید عباسقلی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی جامجم با هاشم بیگزاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین در خصوص پیامدهای حذف ارز دارو هشدار داد
در گفتوگو با راحله امینیان، مجری سیما که عشق و ایثار را از نمای نزدیک دیده است، بررسی شد