عیاری:

سینما بازیچه من است

کیانوش عیاری می‌گوید: «سینما بازیچه من است و من به حدی این اسباب‌بازی را دوست دارم که حواسم به حاشیه‌ها نیست.» وی آخرین ساخته‌ سینمایی‌اش «بیدار شود آرزو» است که بعد از چند سال هنوز به نمایش درنیامده است و به گفته‌ خودش به دلیل تاثیر هولناکی که این فیلم بر روی مخاطبین می‌گذارد بر اکران عمومی آن مردد است.
کد خبر: ۱۷۴۰۵۶

به گزارش ایسنا ، فردا 23 اردیبهشت ماه همزمان با سال‌روز تولد کارگردان «تنوره دیو» ، «آبادانی‌ها» ، «بیدار شو آرزو» ، «شبح کژدم»، «دو نیمه سیب» و «سفره ایرانی» است.

به قول کیومرث پوراحمد: «درباره کیانوش عیاری حرف زدن سخت است. تعدادی از فیلمهای او بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است.»

عیاری در گفت‌و گویی که چند ماه قبل همزمان با پخش سریال روزگار قریب داشت، درباره‌ سکوت خبری در هنگام ساخت این سریال  گفته بود: «من به چنین مسائلی فکر نمی‌کنم و تنها بلدم کارم را انجام دهم.»

او در عین حال خاطرنشان کرد: «این بدان معنا نیست که حاشیه‌ها که گاهی اوقات بسیار اهمیت هم پیدا می‌کند را جدی نمی‌گیرم؛ بلکه متوجهشان نیستم و آن‌ها را نمی‌بینم؛ البته گاهی ممکن است به خاطر ایجاد حاشیه کارهای افراطی هم انجام دهم. حواسم به حاشیه‌ها نیست و این بدان معنای نیست که اعتقاد دارم حاشیه‌ها در شان یک کار هنری و فرهنگی نیستند.»

او تاکید داشت بر اینکه؛ سینما بازیچه من است و من به حدی این اسباب‌بازی را دوست دارم که حواسم به حاشیه‌ها نیست.

کیانوش عیاری آخرین ساخته‌ سینمایی‌اش « بیدار شود آرزو» است که بعد از چند سال هنوز به نمایش درنیامده است و به گفته‌ خودش به دلیل تاثیر هولناکی که این فیلم بر روی مخاطبین می‌گذارد بر اکران عمومی آن مردد است.

این کارگردان در گفت‌و گویی که دو سال گذشته با تماشاگران فیلمش داشت گفته بود: به عنوان یک فیلم‌ساز ارتباط با تماشاگر برای‌ام اهمیت دارد و از حیث فکر علاقه‌مند هستم ارتباط عاطفی با تماشاگر برقرار کنم، البته مثل تاثیرگذاری عاطفی فیلم  «بیدار شو آرزو» در نظرم نیست، منظورم یکسری عواطف متعادل است.

کارگردان «آبادانی‌ها» تاکید کرده بود: هرگز برای ساخت هیچ فیلمی، موضوعی را فراروی خودم قرار ندادم. یک اتفاق کوچک می‌تواند من را به سمت ساخت یک فیلم هدایت بکند. همان طور که ساخت فیلم «بیدار شو آرزو» از ماجرای کوچکی که در زلزله طبس دیدم، شکل گرفت در عین حال که مطلقا بعد از زلزله طبس، منتظر زلزله دیگری نبودم که بروم فیلم را بسازم ولی به هر حال زلزله بم اتفاق افتاد و من برای اینکه فرصت طلبی نباشد یک مقدار صبر کردم 10 روز از زلزله گذشت و بعد ساخت فیلم را شروع کردم.

اگر مسائل بزرگ انگیز ساخت یک فیلم شود و من بخواهم آن را مطرح کنم به نظرم محدود کردن مضامین است، ولی از هر مورد کوچکی می‌توان صدها منظر پیدا کرد و در همین راستا است که می‌گویند،‌هنر واقعا بی‌انتها است.

کیانوش‌ عیاری فیلم‌نامه‌نویس، کارگردان، تدوینگر و تهیه‌کننده سینمای ایران شروع فعالیت در سینما را با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی «تنوره دیو» در سال 64 آغاز کرده است. او که دهه پنجاه سالگی را سپری می‌کند، بیش از ده فیلم سینمایی ساخته و چندین مجموعه تلویزیونی کارگردانی و تعدادی فیلم نیز تهیه کرده است.

این کارگردان و تهیه‌کننده، تاثیرگذار اجتماعی پس از ساخت «تنوره دیو» در سال 64 سال بعد دو فیلم «آن سوی آتش» و «شبح کژدم» را جلوی دوربین می‌برد که فیلم «آن سوی آتش» ، جوایز بزرگ بین‌المللی همچون جشنواره بلژیک و جایزه بزرگ فیلمهای تلویزیونی توکیو را از آن خود می‌کند.

وی برای فیلم اولش «تنوره دیو» هم جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را گرفت و برای فیلم بعدیش نیز همچنین این جایزه را دریافت کرد.

 هرگز برای ساخت هیچ فیلمی، موضوعی را فراروی خودم قرار ندادم. یک اتفاق کوچک می‌تواند من را به سمت ساخت یک فیلم هدایت بکند.

عیاری که کمتر اهل گفتگو مصاحبه است طی صحبتی چند سال قبل مطرح کرده بود: حتی یک فیلم فانتزی با روایت متخیل هم اگر چه یک اثر مستقیم اجتماعی نیست، اما نشانه‌های فراوانی از تاثیرات جامعه را در درون خود دارد. فیلم اجتماعی را نباید فقط در کوچه و خیابان دید در یک آپارتمان با در و پنجره بسته که تلفن هم نداشته باشد می‌توان اثرات جامعه را دید.

عیاری همچنین در صحبتهای دیگری که همزمان با جشنواره فیلم فجر سالهای گذشته انجام می‌دهد، می‌گوید: برای هیچ اثر هنری نمی‌توان فضای بدون مخاطب تصور کرد هر فیلم سینمایی آبشخور مجدد جامعه‌ای است که از آن نشات گرفته است و نمی‌توان اثری کاملا مستقل و در خلاء انسانی آفرید.

وی تاکید کرده بود: سینمای سفارشی چندان تاثیرگذار نیست، اگر چه سفارشی دولتی را نمی‌توان با نفی ارزش‌های یک اثر مساوی دانست اما معمولا زبان غیر مستقیم و واقع‌گرا می‌تواند یک مفهوم ملی را نهادینه کند.

عیاری که متولد 1330 است، چهارمین ساخته سینمایی‌اش را در سال 67 به نام «روزه با شکوه» می‌سازد و تا سال 70 فیلم سینمایی را جلوی دوربین نمی‌برد و سرانجام «دو نیمه سیب» را می‌سازد.

سال بعد نیز «آبادانی‌ها» را کار کرد و سه سال بعد «شاخ گاو»، وی سال 76 «بودن یا نبودن» را جلوی دوربین برد و سال 80 «سفره ایرانی» وسرانجام سال 82 «بیدارشو آرزو» را کار کرد.

«بیدارشو آرزو» که در سال 82 پس از زلزله بم ساخته می‌شود، درباره معلم جوانی است که در یکی از روستاهای نزدیک بم زندگی می‌کند، صبح زلزله خود را از زیر آوار بیرون می‌کشد و می‌بیند همه اهالی روستا زیر آوار مانده‌اند، پس پای پیاده به سمت بم راه می‌افتد، اما در بم با صحنه‌های مهیب‌تری برخورد می‌کند و ناچار برای کمک در شهر می‌ماند.

«بیدار شو آرزو» که یکی از فیلمهای تاثیرگذاری بود که در جشنواره فجر چهار سال قبل به نمایش درآمد.توانست برای این کارگردان سیمرغ بهترین دستاوردهای فنی و هنری را به ارمغان آورد.

حال پنج سال از ساخت، «بیدار شو آرزو» در سینما می‌گذرد، او در این سالهای سپری شده سریال «روزگار قریب» را ساخت. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها