حکمرانی و دید طبقاتی نولیبرال ها 

از نمونه های تمایلات ارتجاعی  و بازگشت به جاهلیت  در نظریه حکومت و خطای اصلاح طلبان غربگرا نظیر  بشیریه و شاگردان او ' و دکتر سریع القلم و .....نظریه حاکم برگزیده از طبقه متوسط است که جدیدا بر طبل آن می کوبند و جمهوری اسلامی را محکوم‌می کنند که مانع حکمرانی این افراد شده که از نظر خانوادگی و تربیتی و دارایی آماده حکمرانی درست هستند و بجای آنان اقشار فرودست را فرا رسانده و بر تخت نشانده است و مایه بلبشو و ناتوانی و نادانی در حکمرانی شده است .  این تفکر مدرن گونه  متفلق به قرن هیجدهم بورژوازی در تقابل با فئودالیسم اروپایی امروز  چنان ارتجاعی و کودکانه است که شنونده حیرت می کند متفکران ‌مدعی  پیشرو بودن به چه فضاحتی گرفتار شده اند .

آقای سریع القلم تعریف می کند زمانی که سرگرم‌ پرکردن پرسشنامه برنامه رایانه ای (اپلیکیشن ) دانشگاه آمریکایی جهت دکتری رشته اش بوده ' مواجه شده که آیا اتاق از خود درخانه داشته؟ و پس از سالها  از استادش می پرسد علت گنجاندن ان سوُال برای پذیرش دانشجو چه بوده و او توضیح داده که چرا عنصر دارایی و طبقه متوسط بودن نقش مهمی در زندگی دانشجو  داشته  و امروز  او به تبع استاد طوطی وار آن ایده را تکرار می کند و وانمود می سازد که  به نظریه مضحک فرماندوایی طبقه متوسط دست یافته !!! که البته او واضع ان نیست و صدها نفر غربی قبلا آن را در ذهن مفلوک و مقلد غربزدگان کاشته اند . و نگفته اند جنایات بزرگ حکومتهای قدیم و جدید و هیتلر و استالین و مک کارتی و موسولینی و کلینتون و ریگان  و نتانیاهو و گوربنگ و گوبلز و ژدانف و..... از همین طبقه برآمده است . و یک طبقه ' را باید در واقعیت فرهنگی و تربیتی افرادش فردافر داوری کرد . و اتفاقادر ایران  از بازرگان و بنی صدر و.‌‌‌‌...‌تا روحانی و کزرای کابینه شان و تا اکنون  بخش بزرگی از کارگزاران حکومت از طبقه متوسط ایران بوده که هم نمونه های شریف و هم نمونه های عمل ناشرافتمندانه و ضد مردمی و ضد منافع ملی را ثبت کرده اند.

 نظریه اختصاص طبقاتی حکومت ' محصول عمل حکمرانی طبقاتی است و این عمل و نظر به قدمت تشکیل نظام های حکومت از آغاز پیدایش حکمرانی فرا قبیله ای است  و در شکل انواع  دولت های میراثی  و در ادامه انواع نظام های پلوکراتیک و الیگارشیک و فرمانروایی سلطنتی  و اشرافی  و حتی نظامهای دموکراسی باستانی ظاهر شده است که باز خاندان و افراد برگزیده در آن نظام های مثلا دموکراتیک  از اشرفیت و برگزیدگی طبقاتی نسبی نسبت به مردم عادی برخوردار بودند . و البته مردم عادی از انتخاب شدن محروم مانده اند .

اما اسلام چی؟  ادیان الهی  قبل از اسلام یک شیوه پیشه نکردند و بر اساس مقتضیات زمان و مکان و عصر موضع نصیحت گزارانه نسبت به قالب های موجود برگزیدند و پادشاهان و فراعنه را به  توحید و عدالت و ترک ظلم  فراخواندند . یک تفاوت مهم در دین موسی کلیم الله  و پادشاهی داود و سلیمان (سلام خدا بر آنان ' )  رخ داد و آن عطای فضیلت ملک بودن و مملکت داری به پیامبر بود و نه به قدرت اشراف .

رب العالمین  با اسلام و  با قرآن مجید و حکیم  یک نظام جامع حکمرانی اسلامی برای دین خاتم  با رسالت محمد رسول الله صلوات الله علیه و آله تاسیس فرمود . و بنیانش ایده الهی  اصل اختصاص حکومت به صالحان  است ‌.و این کونه حکمرانی الهی ' بنیان همه انواع حکومت های  طبقاتی و اشرافی و انحصاری و مبتنی بر ثروت و  شرف خاندانی  چه سلطنتی و چه جمهوری و....  را منحل کرد و بنای نویی برافراشت . 

اوصیای رسول الله   (ص )همچون امر الهی ' بر اساس ویژگی خلیفه اللهی و عصمت و صالح بودن و نظریه امامت ' برگزیده شدند و در دوران غیبت امر ناگزیر حکم  و حکمرانی به دست عالمان ربانی و در واقع صالحان غیر معصوم  علیهم السلام  سپرده شد . و حکمت های طبقاتی و سلطنتی  و خلافت غصبی مردود  بشمار آمد . و در حقیقت در جهان اسلام شیعیان اسلام ناب محمدی یک حکمرانی نامتمرکز چند کانونی نظیر ایالات جداگانه ی پنهان  بوسیله  فقیهان صالح و عالمان ‌و مرجعیت دینی پدیدار شد . و شیعه امکان حکمرانی تحت رهبری عالم ربانی  جز در مقطعی با واسطه سلاطین پیرو علمای دینی  نیافت.  اما اولین نظام  یکپارچه تحت رهبری ولی فقیه که مردم خواهان حکمرانی او باشند با نظریه امام خمینی ره در ایران تحقق یافت این حکومت اسلامی عصر غیبت   تنها با  گرد آمدن اسلام و گزینش مردم می تواند تحقق یابد و با حکومت معصوم تفاوت ماهوی دارد . از سوی دیگر این نظام عمیقا با خرافه های باستانی و نیز عقل مدرن و گسسته از وحی و تجربه پر اشتباه بشریت فاقد پیوند با هدایت الهی و وحی و هدایت قران و عترت فرق دارد .