انقلاب اسلامی ، نهضت احیای قرآن و رسانه ملی

روزی از روزهای ماه رمضان است و از تلویزیون برنامه قرآنی محفل  پخش می شود  این برنامه و معلا، از روز نخست توجه‌ام را جلب کرد و به مرور در سال‌های اخیر به یک برنامه پیشران بدل شد. حضور محترم، قاری مصری در تبببن نقش رسانه ملی ایران و جنبه‌های تخصصی نقش محتشم  رسانه و نیز  برنامه محفل، سخنان دلنشینی را به گوش رساند که بیانگر همین پیشرانی قرآنی محفل بود. دعوت از فرزند آن سید بزرگوار که روح شهید و گواهش بیشتر از حیات جسمانی‌اش دارد مقاومت جهانی علیه کفر را رهبری می‌کند نشان دیگری از پیشرو بودن رسانه و برنامه قرآنی محفل است که  جداگانه باید درباره آن نوشت.

اما هم اکنون من دارم‌ به گسترش انس با قرآن و نقشه زنده آن در هدایت زندگی ما و ارزش این معرفت عرشی در مردم ایران و شیعیان جهان می‌اندیشم. مقصودم معرفت به مرجعیت زنده و معجزه‌آسای قرآن مجید در جامعه مسلمانان است. تلاش یک انقلاب برای آن که ملتی به جای بردگی نسبت به مرجعیت فکری اجنبی و غیر قرآن و عترت، به حقیقت جاودانه یگانه رهبر زنده و معصوم و مصون از هر اشتباه‌ متمسک شود و برای روشنگری مسایلش بدان بیاویزد امری عظیم است. درک این ضرورت رجوع به کلام‌الله و وحی پروردگار یگانه، در همه لحظه‌ها و مسایل کوچک و بزرگ و فردی و اجتماعی و باطنی و ظاهری حیات ما در قرن بیست و یکم و سیطره کفر جهانی، امری براستی‌ در مقیاس پیروی از کار و عمل پیامبر اعظم و خاندان وحی صلوات الله علیهم است. ما همه در سرزمین انقلاب اسلامی، در فضایی از انوار قرآن و عترت نفس می‌کشیم،  پاره‌ای در این آسمان پرواز می‌کنند و گواهانند و عده‌ای در باران آن عاشقانه مشی می‌کنند و به سوی خدا و لقای الهی گام می‌رنند تا دم شهادت و امروز چه فراوان جوانان از گام‌های قرآن و عترت پیروی می‌کنند و نه از خطوات شیطان و شیاطین و از کفر شیطان بزرگ انسی و گروهی هم چون ماهی در دریای آن شناورند و البته توده مردمی که هوای حیات‌بخش را تنفس می‌کنند و به آن زنده‌اند چه بسا هیچ متوجه خود هوا نیستند.

نسبت انقلاب اسلامی و احیای تمسک به قرآن چنین است. از معجزات انقلاب اسلامی نه تنها بیداری نسبت به حق و به امر ولایت الهی بود بلکه به تبع آن، شناخت اصل و ریشه حیات توحیدی و زهدان امامت، را در نور خیره‌کننده قرآن عمومی کرد. حدیث کساء و زیارت عاشورا و جامعه کبیره و دعای ندبه را از محافل محدود و حسینه‌ها و مهدیه‌های معدود فرا برد و در ایران گسترد و‌ معنای زنده تبعیت عملی از آن ببار آورد. در خانه‌ها میلیون‌ها مردم اهل حدیث کسا و زیارت عاشورا و ندبه‌های صبح جمعه و امواج دریایی و اقیانوسی زائران مشهد و نجف و کربلا و کاظمین و سامرا و قم و...  با ریسمان دعا به قرآن راه یافتند و بدان انس گرفتند و در همه بقاع امام زاده‌ها و مساجد و حسینیه‌ها و هیات‌ها که در آن حدیث کسا خوانده می‌شود و  بنا به جایگاه کانونی در حدیث کساء، بیداری و معرفت تازه‌ای نسبت به کوثر تابان و روان عترت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کسب می گردد، در اصل راهی منتهی به قرآن و استقامت بر ولایت الهی پیموده شده است و بدین سان به یمن انقلاب اسلامی که وسیله‌ای در ید قدرت تحقق اراده الهی بوده، سراسر فضای ایران به ملت استقامت فاطمی و حسینی و منتظران موعود موجود و در اصل متمسکان به قرآن بدل شده و نه سینه‌زنان یک ماه محرم و روزه‌داران یک ماه رمضان، که سپس اسیر مدرنیزاسیون پهلوی به هزار ذلت و فساد کشیده می‌شدند و اهل ایمان در انزوای اجتماعی روز به روز کمتر هوا برای تنفس می یافتند و صورتبندی اجتماعی زندگی یکسر از حیات قرآنی منفک و در ظاهر و باطن حکمرانی سر سپرده به شیطان، به صورت نظامی غرق کافری و گسسته از زندگی اهل توحید در آمده بود. این امام خمینی (ره) بود که با تفسیر سوره حمد در همان آغاز پیروزی انقلاب در حقیقت بیانیه انقلاب را معرفی کرد و سپس در هر گام نه تنها در موعظه بلکه در عمل نشان داد برای اداره کشور و سیاست، عینا تابع مرجعیت قرآن است و روشن ضمیری و روشن‌بینی و حکمت و حکمرانی آسمانی‌اش را با رجوع به قرآن و تدبر در آن فراچنگ می‌آورد. وزش شمیمی از رایحه عرشی و زنده محبوبه خداوند در زندگی ما در ایران بعد از انقلاب از امام (ره) شروع شد.  عطف به روشنایی  یکه خورشید وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها، آن اسوه عبودیت و استقامت  و سرچسمه عترت، یعنی  حضرت زهرا سلام الله علیها و فاش‌کردن جایگاه بی‌نظیر آن‌ از امام خمینی (ره) در مقام رهبر بر حکومت و ملت تابیدن گرفت و در وجه امر پیشرانی در مقیاس حکمرانی و استقامت اجتماعی و ساختن یک  فرهنگ همگانی و آگاهی‌بخش در کنون ما نور فاطمی که حضرت جبریل بارها پس از رسول الله (ص) به محضرش بار یافت، به وسیله امام در اذهان، روان شد و این نور معطوف به قرآن ناطق مقوم عطف به قرآن صامت بوده است و باهم  خیزش و رستاخیز قرآنی و جنبش احیای معرفت به حقیقت قرآن حکیم همچون منبع و مرجع بی‌رقیب هدایت در جهان با انقلاب اسلامی احیاء کرده است. قرآن نه تنها همچون مرجعیت عبادی محدود به توضیح المسائل و فقه عبادت و طهارت و نماز و روزه و منش اخلاقی، بلکه مرجعیت قلبی و فکری و هدایت عقلی و علمی  برای حل مسایل حیاتی جامعه ایرانی دستور امام است. تفهیم معنای اقامه صلوه بر بستر همه کنش‌هایی که منجر به برپا داشتن نماز در معنای حقیقی‌اش می‌کند و تمرین استقامت برحق و نیز در اقامه صوم همچون عمل برای برپا داشتن حقیقت صوم و نیز روی کردن اجتماعی استقامت و دعوت به تدبر هر روزه و همیشگی و همگانی دولت و ملت در قرآن حکیم به مثابه مرجعیت  عمل  صالح فردی و اجتماعی، چه در سیاست و چه در اقتصاد و‌ چه در کنش فرهنگی و چه در سبک زندگی ایرانی با امام شروع شد و در مقابل خودباختگی نسبت به مرجعیت اصلی علم مدرن قرار گرفت و هرجا که در سیاست و اقتصاد و فرهنگ از این هدایت جدا شدیم، بحران‌های مرگبار بهره جدایی از قرآن شد.

در همین زندگی ما که در معرض تهاجم نقشه‌مند شیطان و کفر کینه‌توز جهانی بوده، این دستاویز به قرآن سبب نجات از پرتگاه‌های هولناک شد. اگر خوب بنگریم این تابش معرفت قرآنی امام عزیز و رهبری معزز بود که راه حق را برابر هجوم انواع باطل از سلطه آمریکا و کاپیتولاسیون و نظام  سلطه و وابستگی به کفر در قبل از انقلاب تا فریب دموکراسی غربی در مقطع تعیین شیوه حکومت بعد از انقلاب اسلامی، روشن کرد. فریبی که از  نهضت آزادی تا آقایان هاشمی و خاتمی و میرحسین موسوی و روحانی و ظریف کم و بیش به دامش گرفتار شدند و بنی‌صدر و منافقین و چپ‌ها و روشنفکران و رفرمیسم غرب‌گرا و پروتستانیسم دینی قربانی ولایت آن گشتند و حتی فقیه عالیقدر آیت‌الله العظمی منتظری بر سر همین دچار لغزش شدند و جایگزین حکومت قرآن را، دموکراسی لیبرال توهم کردند و به سمت آن سوق یافتند و در باره ولایت فقیه که بدان به اندازه حاصل عمر باور داشتند و همه علم و فقاهت‌شان را صرف اثباتش کردند  تجدید نظر روا داشتند، بدون هیچ سند و برهان قرآنی و عقلی در باره گرویدن یک اهل اسلام به یک سیستم مبتنی به سیاست و انسان‌شناسی اومانیستی و الحادی و گسسته از نقش خدا.

نسبت انقلاب امام (ره) با قرآن نسبت ماه و خورشید است انقلاب ابر سیاه جهان مدرن و تفکر غیر قرآنی و مرجعیت‌های غربی را از خورشید قرآن کنار زد و‌ چون ماه از قرآن نور گرفت و نور انقلاب، مردم و جنبش عدالت‌خواهانه و شهدا را نورانی کرد. انقلاب اسلامی سبب شد تا مسلمانان ارزش نورانی‌بودن کلام خدا در روشن کردن راه زندگی واقعی را در همه امور خرد و کلان و تلاش برای پایان‌دادن به مهجوریت قرآن مجید، را برای نجات درک کنند و بفهمند برای درک راه درست در اقتصاد و در فرهنگ و در کسب علم و دانش مستقل و کسب استقلال و ساختن جامعه سالم راهی جز آویختن به دامان قرآن صامت و قرآن ناطق نداریم. انقلاب حسینی  اسلامی در مقیاس جهانی به تبع خون امام حسین علیه‌السلام، مقابل کفر ایستاد و قرآن را علیه ظلم و ضد توحید درخشاند و معرفی کرد. نتیجه این خیزش، بیداری اسلامی در فلسطین و لبنان و غزه و عراق و یمن و هند و پاکستان و افغانستان بوده است و همه تلاش آمریکا و اسرائیل برای برپاکردن داعش و اسلام آمریکایی با دو چهره متحجر و لیبرال در هنیایکان ایران، به سبب همین هراس هلاکت‌بار از قرآن و عترت است.
☆☆☆☆☆
می‌بینیم که زنده نگاه‌داشتن راه امام و توسعه حقیقت جنبش احیای قرآن در عمل داخلی و جهانب و جاری‌شدن عملی قرآن، در دوره زعامت امام خامنه‌ای دامت برکاته سازمان‌دهی شد و بار و بر داد. پایگاه‌های تعلیم و تربیت قرآنی، رواج حفظ قرآن و استفاده همگانی تربیتی از قرآن آموزی، توجه، رسانه به نشر فرهنگ قرآنی، بهره‌ آشکار از راه حل قرآن و تدبر و تبیین آن در گردنه‌های صعب چالش سیاسی و مسایل اقتصادی و بر حذر داشتن از آن که نگاه اصلی و استراتژیک از غیر  قرآن و عترت اخذ شود و مقاومت برابر استحاله غرب‌گرایانه و کنارنهادن هدایت قرآن و خاندان وحی و... همه و همه در این دوران سه دهه اخیر شکوفا شد.
☆☆☆☆☆
ممکن است نگاه کژفهم با تکیه به شیوع زندگی غیر قرآنی در میان غرب‌گرایان و طبقه متوسط مدرن و حضور رفرمیست‌ها و غرب‌گرایان در حکمرانی، با این سخن مخالفت کنند. مشکلاتی چون نگرش توسعه با نگاه به غرب و تکرار نظام پیرامونی و سلطه‌پذیر، نگرش منفعل به متصل‌کردن راه برونشد از مشکلات اقتصادی به سازش و پذیرش وابستگی، درک غلط از مذاکره روش‌های اقتصادی ناعادلانه و فشار بر مستضعفان و رشد تبعیض و اقشار سرمایه‌سالار بهره‌مند از رانت در اقتصاد انگلی و عدم اتکا به نیروی خود و اهمیت نهادن به استقلال و... می‌تواند نشان فقدان نقش قرآن در سیاست‌های کلان و... و حضور بی‌باوران در قرآن در حکمرانی باشد. اما این یک خطای فاحش است. چون‌ مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی، در چهارچوب قانون اساسی‌ به نیروهای گوناگون اجازه مشارکت قانونی می‌دهد. باید دید نیروهای متکی به قرآن و متحد ولی فقیه چه کرده‌اند.

همه استقامت همه عدالت‌خواهی و استقلال‌طلبی و رشد علمی و قدرت نظامی، همه شکوه عمل نجات‌بخش شهیدان و خونشان،  از شهدا مطهری و بهشتی و رجایی تا حاج قاسم و فخری‌زاده و رئیسی و صفی‌الدین و سیدحسن نصراله  و... لشکر نورانی شهدای که شهرت ندارند و شهدای گمنام و... جملگی محصول قرآن است. اهل قرآن بوده‌اند که انقلاب آبرومند در جهان را برپا نگاه داشتند و اهل مغازله با شیطان و نفاق بوده‌اند که باعث تحقیر ملت ایران و بحران‌ها و مسیرهای رنجبار تحمیلی بر مردم به سبب چشم دوختن به غرب و شرق بوده‌اند. عظمت جنبش و نقش قرآن در زندگی مادی با نگاه غرب‌زده‌ها و لیبرال‌مآب‌ها و به زندگی متزلزل غرب‌گرایان‌ درک نمی‌شود، با نگاه به مردم شریف مومن به قرآن و جوانان قرآنی، به تلاش عظیم امام خمینی و امام خامنه‌ای برای انس مردم در زندگی روزمره با قرآن در حکمرانی و شکفتن قرآن در آزادی در فائق‌آمدن بر افکار غیر قرآنی و دیگر سخنرانی‌ها و فعالیت‌های قرآنی‌شان و آفتاب درخشان مروج قرآن عبد خالص خدا آقای بهجت و مفسر بزرگوار علامه طباطبایی و حضرت جوادی آملی و... و در پی آنان تلاش رسانه‌ای کسانی چون آقای قرائتی و...، این سپاه قرآنی را باید نظاره کرد که دیروز را به امروز بدل کردند. دیروز نظام پهلوی که حتی در حوزه‌ها به تعلیم قرآن توجه نمی‌شد تا امروزی که اساسا نگاه به قرآن چنان تحول یافت که جریان قرآنی، از میراث‌دار علامه یعنی آیت الله العظمی جوادی آملی تا روحانی جوان امام جماعت مساجد تا جریان‌های سیاسی با اشتیاق اجرای هدایت قرآنی و عالی‌ترین مرتبه مقام حکمرانی تنها راه حل بنیادین را پذیرش هدایت قرآن در سیاست‌های خرد و‌ کلان و فردی و اجتماعی می‌دانند و در ذیل هدایت قرآن و عترت، همه متخصصان و سیاست‌گذاران را در همه عرصه‌ها به تفکر و راه حل علمی و عقلی استقلال‌طلبانه و پیشرفت خودپو و رها از ربوبیت شیطان فرامی‌خوانند.