افزايش بحران براي رهايي از بحران!

چندي قبل نيز با خرابکاري و انفجار پيجر و بيسيمهاي مورداستفاده در لبنان که به کشته و زخميشدن افراد بسياري منجر شده بود، ميشد به انگيزه بالاي ماشين جنگي رژيم صهيونيستي براي تداوم جنگ غزه و تسري آن به ديگر نقاط منطقه پي برد. با گذشت نزديک به يکسال از شروع جنگ در نوار غزه، رژيم صهيونيستي بهطور آشکاري کوشيده است محور مقاومت را به جنگ بکشاند؛ آنها همزمان به حمله نظامي، ترور، خرابکاري و ديگر اقدامات تحريکآميز عليه نيروهاي مقاومت در عراق، يمن، لبنان و ايران اقدام کردند تا بلکه دامنه جنگ را گسترش دهند و حمايت غرب و آمريکا را در قالب ورود به منازعه جلب کنند. پس از پاسخ جمهوري اسلامي ايران در قالب عمليات «وعده صادق»، رژيم صهيونيستي از همراهکردن آمريکا در جنگ منطقهاي گسترده ناکام ماند و آمريکاييها اين پيام را به بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم صهيونيستي، ارسال کردند که در دفاع از اين رژيم مشارکت ميکنند، اما در حمله نظامي به کشوري ديگر همراه نخواهند بود. در شرايط اقتصادي جهان و در آستانه انتخابات آمريکا، انتظار رژيم صهيونيستي براي جنگ ائتلافي در منطقه گزافه است. با وجود اين، ترور اسماعيل هنيه رئيس دفتر سياسي سابق حماس در تهران که همزمان با عملياتهاي تروريستي و نظامي عليه ديگر نيروهاي مقاومت انجام شد، تلاش دوباره رژيم صهيونيستي براي گسترش جنگ و به بنبست کشاندن مذاکرات آتشبس بود. احتمال دارد نتانياهو و کابينه جنگياش درصدد باشند بعد از راهانداختن جنگي همهجانبه، آمريکا و اروپا را براي حمايت از خود در عمل انجامشده قرار دهند يا اينکه بحران را تا نوامبر و انتخابات آمريکا زنده نگه دارد. اينک بهنظر ميآيد صبر راهبردي جمهوري اسلامي ايران در پاسخ به رژيم صهيونيستي، آنها را دوباره به جنوب لبنان و حزبا... سوق داده باشد. جنوب لبنان منطقهاي است که در فاصله سالهاي ۱۹۸۲ ميلادي تاکنون مورد تعدي رژيم صهيونيستي براي توسعهطلبي ارضي در بخش شمالي خود قرار گرفته. در اين 40 سال رژيم صهيونيستي از تصرف جنوب لبنان ناکام مانده است و حزبا... بهعنوان خط مقدم جبهه مقاومت براي سد نفوذ صهيونيسم از سمت شمال، بهخوبي قادر به مهار توسعهطلبي ارضي اين رژيم شده است. با علم به اين سابقه تاريخي است که هنوز رژيم صهيونيستي خود را به مهلکه جنگ با حزب الله در مياندازد، درحاليکه هنوز جنگ غزه بدون نتيجهاي که مدنظر تندروهاي ليکود باشد، درجريان است. درعينحال حزبا... گزينهاي جز پاسخدادن به وحشيگري صهيونيستها ندارد و بيآنکه بخواهد در نقشه رژيم صهيونيستي بازي کند، در روزهاي اخير اراضي اشغالي را موشکباران کرده است. نتانياهو مانند کودکي ميماند که براي جلب توجه آمريکا خود را به دردسر مياندازد. تحليل اين اشتها براي جنگافروزي در منطقه بدون درنظرگرفتن جنگ قدرت در حاکميت رژيم صهيونيستي دقيق نخواهد بود. نتانياهو به بحران کنوني در فلسطين اشغالي به چشم ظرفيتي براي احياي روحيه خود و بقاي تندرويهاي صهيونيستی نگاه ميکند. اما در همين راستا نبايد از متغير تأثيرگذار ديگر نيز غافل شد و آن نارضايتي افکار عمومي و گسترش اعتراضات در سرزمينهاي اشغالي است؛ حربهاي که معمولا در ساليان گذشته بهوسيله غرب براي زير فشار قراردادن رژيمهاي ناهمسو با آن استفاده ميشد و اينک گريبان متحد اصلياش را در غرب آسيا گرفته است. بهويژه پس از پيداشدن جسد 6 گروگان حماس در هفتههاي گذشته، صدها هزار تن از جمله ۳۰۰ هزار نفر در تلآويو عليه تأخير در آتشبس به خيابانها آمدند. براي نتانياهو معضل ديگري نيز وجود دارد و آن اختلاف نظر با اطرافيانش است؛ ازجمله اختلافي که با يواو گالانت، وزير جنگ کابينه بروز يافته بود؛ گالانت نيز همچون ديگر سران امنيتي و نظامي رژيم صهيونيستي خواستار توافق آتشبس در ازاي آزادي اسيران بود و از نتانياهو درخواست کرد خروج نيروهاي نظامي صهيونيست را از محور فيلادلفيا بپذيرد، ولي نتانياهو با بيان اينکه اين محور رگ حياتي حماس است و خروج از آن به حماس فرصت بازسازي و حمله مجدد به سرزمين هاي اشغالي ميدهد، ماندن در فيلادلفيا را اولويت امنيتي اصلي رژيم صهيونيستي دانست. اينک در حالي رژيم صهيونيستي اصرار به گشودن جبهه شمال دارد که با کوهي از معضلات و مشکلات دستبهگريبان است و گويي نتانياهو سياست افزايش بحران براي رهايي از آن را درپيش گرفته.