پسر ۱۳ساله از حادثه سقوط به چاه ۱۵متری جان سالم به در برد

معجزه در عمق‌چاه

چاه قاتل

مرد میانسال و پسر ۱۷ساله‌اش وقتی برای نجات دو کارگر افغان وارد چاه فاضلاب شدند، خود گرفتار گازهای سمی شده و جان باختند. آتش‌نشانان پس از دو ساعت عملیات، جسد چهار مرد را از عمق شش متری چاه خارج کردند.

کد خبر: ۱۳۸۱۱۰۵

نویسنده معصومه ملکی - گروه حوادث

به گزارش جام جم آنلاین ، این روز‌ها نام پدر و پسر اهل بافق استان یزد و فداکاری آن‌ها نقل محافل شده است. پدر و پسری که برای نجات دو کارگر افغان وارد چاه شدند، اما خودشان گرفتار گاز سمی شده و جان باختند. نیرو‌های آتش‌نشانی بافق یزد در تماس شهروندی متوجه گرفتاری افرادی در در عمق شش‌متری چاه فاضلاب شدند. آتش‌نشانان سریع خود را به محل رسانده و با تجهیزات ایمنی وارد چاه شدند، اما افراد گرفتار در چاه جان باخته بودند و بعد از دو ساعت، جسد چهار نفر از عمق چاه خارج شد.

بررسی‌ها نشان داد، جانباختگان با یک شرکت پیمانکاری کار می‌کردند و برای لایروبی کانال جمع‌آوری و هدایت فاضلاب به بلوار انقلاب رفته بودند که همگی براثر گازگرفتگی فوت شدند.

یکی از شاهدان ماجرا به خبرنگار جام‌جم گفت: آن روز صبح راهی محل کارم بودم که دیدم دو کارگر مشغول لایروبی فاضلاب در بلوار انقلاب بافق هستند. بعدازظهر که بازگشتم از کارگران خبری نبود، اما وسایل و تجهیزات کارشان در کنار دهانه چاه قرار داشت. به خانه رفتم که ساعت ۸ شب صدای فریاد و کمک‌خواهی شنیده و از خانه بیرون زدم. پسری ۱۷ساله را دیدم که همراه مرد رهگذری مدام به آتش‌نشانی و اورژانس زنگ می‌زدند و درخواست کمک داشتند. پسر نوجوان فریاد می‌زد پدرم و دو نفر در چاه گیر افتاده‌اند. او نتوانست منتظر آتش‌نشان‌ها باشد، خودش وارد چاه شد و مثل سه‌نفردیگر براثر گازگرفتگی فوت شد.

خانمی که از اقوام این خانواده است به خبرنگار جام‌جم گفت: مادر خانواده سال‌ها خبرنگار بوده و غم و درد مردم را می‌نوشته تا احقاق حقی برای آن‌ها شود، اما حالا خودش حق دو عزیز ازدست‌رفته‌اش را چگونه بگیرد. محمدصالح، ۱۷ساله و تنها پسرش بود. همسرش حمید، صبح‌ها در اداره آب و فاضلاب و بعدازظهر‌ها در فاضلاب شهری مشغول به کار بود. آن روز هم پدر خانواده برای سرکشی به کارگران به آن محل رفته بود.

وی ادامه داد: خانواده‌اش هرچه به تلفن او زنگ زدند، پاسخگو نبود. سراغش را از همکارانش گرفتند که آن‌ها پاسخی ندادند. پسرش و چند نفری از اقوام در جست‌و‌جوی پدر خانواده بودند که فهمیدند او برای سرکشی به چاه فاضلاب بلوار انقلاب رفته است. محمدصالح زودتر از همه خود را به آنجا رسانده بود. وقتی به درون چاه نگاه کرده و آن‌ها را در عمق چاه دیده، تصور کرده زنده‌اند و وارد چاه شده تا نجات‌شان دهد که خودش هم گرفتار شده و فوت کرده است.