قدم بهار خانم سر چشم همـه (گزارش تصویری)

بهار خانم نوعروس زیبایی است که اینقدر همه باهاش رودربایستی دارند که دوست دارند بهترین‌هایشان را برایش مهیا کنند.

ربطی هم به پولدار بودن و مرفه بودن و تحصیلکرده بودن ما ندارد، ما همه بهار را دوست داریم و نوروز مقدمه بهار است.

اصلا فرض می‌گیریم نوروز همه‌اش خرافه و بی‌خود، ولی خداوکیلی‌ این‌که خانه‌هامان تمیز می‌شود، این‌که فامیل‌ها را سالی یک بار می‌بینیم، این‌که دور زندگی را می‌زنیم روی دور کند و‌ این‌که کتاب‌ها و فیلم‌ها‌و سریال‌های عقب‌افتاده‌ات را می‌گذاری دم دست و شروع می‌کنی به خودت رسیدن، خودش خیلی مزه می‌دهد. این را هم بگویم که به قول معروف صدبار شعبان یک بار هم رمضان.

ما روزنامه‌نگار‌ها یک جور دیگری نوروز را دوست داریم، چون عین دانش‌آموزها کل تعطیلات نوروز را تعطیلیم ولی ضدحالش این است که درست روز 13 فروردین باید سرکار باشیم که شما روز چهاردهم روزنامه روی میزتان باشد. گالری امروز را از حال و‌ هوای شهر و‌ جنب و‌جوشش در پیشواز نوروز رفته‌ایم. خوش باشید.

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت؛ بازار گل خریدن در این روزها منتهی به بهار حسابی داغ است

توی چشم‌هایش ذوق را ببینید، همه این لحظه را تجربه کردیم. ذوق رها کردنش توی تنگ یا کاسه و زل زدن به رقصش در آرامش زلال آب

رنگ نور خشت... این عکس شرح ندارد، خوب نگاهش کنید و به بوی سیر تازه و سبزی عید و سمنو و ترشی فکر کنید

من نمی‌دانم چرا حاجی‌ فیروزها را می‌بینم بغض می‌کنم. حرفی نمی‌ماند الا این‌که دم نوروز حواسمان باشد به چهره‌ای که با سیلی سرخ است

نوروز بی‌ آجیل یک‌چیزی کم دارد، پسرک آجیل‌فروش اما شاید خودش سهمی از این آجیل نداشته‌باشد

رفاقت‌هایی از این جنس که: میای بریم لباس بخریم تو سلیقه‌‌ات خوبه

آن سال‌هایی که پدر و مادرهایمان یک شماره بزرگ‌تر کفش می‌خریدند که در سن رشدیم گذشت؛ بچه‌های حالا هر کدام پنج شش جفت کفش دارند، ولی نمی‌دانم ذوق آن سال‌ها را دارند یا نه؟!

من دلم می‌خواهد به روزگاری برگردم که جهانم رنگی بود، رنگی‌تر از جعبه جوجه‌رنگی‌ها

بهار انگار آمدنش موسیقی دارد قدم برداشتنش نت دارد، به این چشم‌های بسته‌شده نگاه کنید و شمیم بهار را حس کنید

در پیشواز بهار ، شهر شب و روز ندارد، پیاده‌ها و سواره‌ها در جنب و‌جوشند

من خیلی تعصبی ندارم رویش اما خیلی‌ها هستند که نوروزشان بی‌سبزی پلو با ماهی رسمیت ندارد و سال انگار نمی‌گردد و عمرا بی‌خیال ماهی شب عید شوند

حامد عسکری - شاعر و نویسنده / روزنامه جام جم