
مهمترین وظیفه رسانه ملی درک و نشر این حقیقت است که اتحاد ملی شگفت انگیز اخیر مستقیما و آشکارا لطف و عمل خدا بوده و تجلی این لطف آن اتحاد مردم بود و این اتحاد ملی طرح احزاب و حاصل عمل شان نبود، البته امروز انحاد و یاری احزاب به صف متحد مقاومت را به فال نیک باید گرفت و در استقامت ملی اثر دارد ولی در ارتباط با اتحاد بررگ در جنگ دوازده روزه احزاب دنباله روی مردم شدند این مردم مختلف با تفاوت افکار و منش وسبک زندگی، و اخلاقیات و حتی اعتقادات بودند که وارد میدان شدند و در دفاع از استقلال ملی و بقای ایران سخن گفتند و نقشه استکبار متجاوز و درنده، شیطان بزرگ و ذنبش را دود کردند و محو کردند. البته احزاب پس از هدایت رهبری واتحاد ملی مردم جلسه وحدت احزاب تشکیل دادند! و البته گروهایی هم به اسم اساتید درست وسط میدان با ظاهر سپاس از نقاومت سخنان مقاومت ستیزانه سر دادند.
آیا لازم است به سبب آن که بخشی از مردم و اقشار مدرن و یا نیروهای ملی و... اتکایی به هدایت و شناخت و نگرش قرآنی بر زندگی دنیوی و معنای انقلاب اسلامی و موضوع ایران ندارند، از آگاهگری همگانی و مردم ایران در باره افق نگاه الهی به وضعیت حاضر و مسایل ایران و استقامت بر امر استقلال ملی چشم پوشید و حقیقت را مسکوت گذاشت؟
هوش مصنوعی، جدیدترین انقلاب جهانی بشر در عرصه علمی/ تکنولوژی است که هنوز گستره مورد استفاده از آن در کشور ما به غایت و در حد ظرفیت بس عجیب این پدیده مدرن نیست ولی تا همینجا هم که به کار گرفته شده و میشود در کنار دستاوردهای مثبت، متاسفانه آسیبهایی را متوجه مردم کرده است.
ایران امروز در یک پیچ تاریخی قرار دارد که کل دنیا با آن درگیر است. تحریمها و فشارهای اقتصادی، بخشی از این جنگ گسترده است و ایران باید با هوشیاری، بازنگری راهبردی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای ملی، از این مقطع عبور کند. تجربه ۴۶ساله مقاومت و پیشرفت علمی و فناوری، ایران را در میان کشورهای برتر منطقه قرار داده و زیرساختهای لازم برای جهش بزرگ را فراهم کرده است.
این یک وانموده است که گویا رابطه وجودی و ارگانیک بین گروها و سازمان ها و احزاب سیاسی و مردم وجود دارد. همسویی و نا همسویی ببن این دو و تمایزش را با نظام های حزبی غربی بررسی کنیم.
هرکشور و سرزمینی، موقعیت و ویژگیهای مربوط به خودش را دارد چنانکه ایران پهناور و عزیز ما هم با دربرگیری موقعیت جغرافیایی و اقلیمی، اقوام اصیل و متنوع و جاذبههای فراوان سرزمینیاش، آینه تمامنمایی از فرهنگ، تمدن، صنعت و سایر ظرفیتها و قابلیتهایی است که همه مامیتوانیم یکییکی ازآنها با افتخار اسم ببریم.
از رایج ترین روش های فریب در بیان دیپلماتیک ، کاربرد زبان "مدح" برای پوشش محتوای "ذم " است.
گسست در تاریخ وقتی اتفاق میافتد که اصول گذشته بیاعتبار شده و اصول تازهای اذهان را به خود مشغول میدارد. از برکات و عوارض جنگ ۱۲ روزه این است که سکه حقوق بشر و نهادهای بینالمللی و احترام به حاکمیت ملتها و در نهایت «ایدئولوژی لیبرالدموکراسی» و «پایان تاریخ» برای غرب «ترک» برداشته و سخت بیاعتبار شده است؛ این مقداری که مصیبتزدگان غزه و لبنان از پرواز موشکهای ایرانی بهوجد میآیند قابل قیاس با هیچ وعده و وعید سازمان ملل و صلیب سرخ و کنوانسیونهای حقوق بشری نبوده و نیست.
در حافظه تاریخی ایرانیان، صلح همواره اصالت داشته و پرهیز از تجاوز به دیگران یک اصل نانوشته بوده اما در برابر تجاوز، ایران هیچگاه خاموش نمانده است؛ پس از هر ضربه، خود را بازآفریده و مهاجم را از میدان بهدر کرده است. این روحیه پایداری نهفقط در تاریخ، بلکه در شعر و ادب ما نیز بازتابی پررنگ دارد.
ما نمی دانیم دم خروس یک فریب را که از زیر قبای ییانیه اساتید می زند ییرون باور کنیم ، یا قسم باد هوا و دروغین حضرت عباس را .
جنگ تحمیلی تازه، خسارات و صدمات زیادی به کشور و خصوصا نیروهای نظامی/ مردمی وارد آورد.پدیدهای کثیفتر ازجنگ وجودندارد اما خب درحاشیه چنین تحمیلهایی که بخشی از آن غیرقابل جبران است، برکات ناخواستهای نیز بروز و ظهور مییابد.
۱ـ این همه اصرار و حساسیت نیروهای لیبرال نسبت به تلویزیون، درخور توجه است؛ کمتر سخن و موضعی را میتوان دید که در پارهای از آن، به جهتگیری و ساختار هویتی تلویزیون، اشارهای انتقادی و کنایی نشده باشد. تلویزیون، این اندازه تعیینکننده و کلیدی شده است.
دیگر همه می دانند که نقش اسراییل امروز ، کثیف ترین کارهایی است که استکبار جهانی در تغییرات جدید و فریب تازه ساختار سلطه پسامدرن نیارمند ان است . آمریکا و اسرائیل و اروپا و کل غرب در بنا نهادننظم نوین جهانی ، دیگر این چهره درنده تمدن غرب را پنهان نمی کنند . از آن دفاع می کنند . زیرا یا رهایی حقیقی میلیاردهادانسان مستضعف از زیز یوف فرعونیت معاصر و تظام کفر و ظلم پسامدرن و سرمایه سالاری وحشی جهانی با ظهور تنها منجی موعود الهی رخ می دهد که غیر از او هبچکس و هبچ نیرویی قادر به انجام این تکلیف نییت و ما موظفیم در این مسیر تکالیف خود را انجام دهیم .یا جهان عرصه نمایش الهی است و امروز هم چنین است . این تنها هابر ماس فیلسوف نامدار غرب و میراث دار دعاوی مدرنیت، ، انقلابهای دموکراتیک و کنش ارتباطی و گفتگوی تمدن کنونی و روزنه امید جهان عقلانی نیست که مدافع نسل کشی اسراییل از آب در آمده بلکه زوُسای جمهور و نخست وزیران اروپایی آلمان و فرانسه و انگلیس ، همدست رئیس جمهور وحشی آمریکا ست که منادی حقانیت نسل کشی صهیونی هستند ماهیت جهان مدرندرا فاش می سازد . این ها یک سقوط اخلاقی در برهه ای اتفاقی نیست . بیانگر طراحی پسامدرن نظام سیاسی سلطه جدید آینده و تغییرات تکنولوژیک حکمرانی شیطانی نو است . این نقطه عطف جدید رهبری انسان عاصی افق دیگری از تباهی و عذاب و ظلمات تصور ناکردنی را ترسیم می کند که همه تاریخ طلم گذشته در برابر این سیاهی و ددمنشی و تفرعن و قدرت استکباری و سخت افزاری و نرم افزاری آن بازیچه محسوب می شود . این همان افق اشکهای رسول اللهربر مردم گرفتار قدرتهای کفر آخرالزمانی است . این همان تصویر اضطرار دردمندانه صاحب الزمانی است . این همان جهانی شدن ظلمات در جنگ با عدل جهانی الهی و عادل موعود عج است . و این همان اثبات نگاه امام است که فرمود ما ماُمور به انجام تکلفیم نه رویا فروشی . کار غربگرایان ایرانی رویافروشی است کار امام انجام تکلیف قیام برای بلند کردن پرچم توحید و بندگی و زیر بار ذلت و دروغ جهانگستر عصر مدرنیته نرفتن بود و روشن نگاه داشتن چراغ امید و انتظار حقیقی و بیان امر خاندان و قطعیت تنها درمان گر درد جهان ظلمانی به عزم و اراده الهی یعنی امر حتمی ظهور حجت بن الحسن العسکری عج .
اگر سینمای ایران در سالهای اخیر را همچون بیماری در کما فرض کنیم، فیلم «پیرپسر» همان شوک الکتریکی بود که بالاخره قلب این بیمار را دوباره به تپش انداخت؛ فیلمی که همزمان از واقعیت تلخ زیست ایرانی میگوید، به دغدغههای فراموششده جامعه میپردازد، در عینحال با روایتی جذاب و پرکشش، مخاطب را نه فقط سرگرم میکند، بلکه با سؤالاتی جدی به خانه میفرستد.
دیگر همه می دانند که نقش اسراییل امروز ، کثیف ترین کارهایی است که استکبار جهانی در زمینه سازی تغییرات جدید جهانی و فریب تازه ساختار سلطه پسامدرن نیارمند ان است .
چه در دور اول ریاست ترامپ ظلمانی و چه از همان آغاز دور دوم ریاستش بارها در خصوص ضرورت شناخت درست او گفتگو کردم و گفتم این یک وانموده آمریکایی شیطنت بار است که او را مرد دیوانه بخوانیم .و گفتم او چگونه وجه نمادین سیاست پسامدرن است که مبتنی است بر نیست انگاری و روانشناسی امپراطوری در دوران سقوط و افول و عدم پایبندی بر اصول اخلاقی و اراده معطوف به قدرت به شکل هجو آمیز که تصویر کمیک همین ویژگی سیاست قدرت غربی است در عصر شکوه و پیروزی آمریکایی در فاصله جنگ جهانی اول و دوم. تا شکست ویتنام . برای همین وضع آمریکا در دوران سقوط و آبرو باختگی امروزی است که وحشیگری و ددمنشی و بی پرنسیبی و پیمان ناداری و دروغگویی عیان و خدعه و توطئه گری عریان و بی پرده پوشی و بازی و نمایش پیش بینی ناپذیری و قطعیت گریزی از خصوصیات علنی این سیاست بی همه چیز و ضمنا متفرعن و استکباری است .و ربطی به دیوانگی ندارد و گرچه ماهوا محصول جنون و شیزو فرنی ماهوی سرمایه داری است ولی کاملا نقشه مند است و.... و جز قدرت و استقامت و هزینه گران تجاوز هیچ چیز جلو دارش نیست . و مهار سیاست را بدست متوهمان غربزده نباید سپرد .
سلام آقای ترامپ احمق.متأسفانه کلمه احمق را برای خشم یااحساس آنی نمیگویم؛شما بهمعنای واقعی کلمه یکی ازاحمقترین افراد زنده درکرهزمین هستید.
از مؤلفههای مهم موفقیت هر جامعهای برخورداری آن از رهبران باهوش در عرصه سیاست است چرا که یک تصمیم هوشمند آنها میتواند کشور را ۵۰سال به جلو انداخته و ارزشها و منابع و منافع ملی کشور و جامعه را نیز حفظ کند.
این روزها پس ازموفقبت مردم متحد برابر غرب از سوی جریان های دیگر اندیش پیسنهاد می شود سیاست تازه ای برابر نیروهای تپوزیسیون در پیش گرفته شود و فضای بازتری برای حفظ وحدت پدید آمده پدید آید .
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان غذا و دارو در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفتوگو با «جامجم» تاکید کرد