اگر در فضای فناوری‌های مالی کار کنید چه چالش‌هایی منتظر شماست؟

۷ چالش فین‌تک درکشور

چالش، نمک همه چیز است. زندگی بدون چالش بی‌نمک است و کسب ‌و کار بدون چالش هم بی‌مزه. هرچند گاهی چالش‌ها چنان زیاد می‌شود که دیگر شورش درمی‌آید! مایکل پورتر از معلم‌های شناخته‌شده مدیریت در جهان است که در زمینه استراتژی مدل‌های کاربردی تخصص دارد.
کد خبر: ۹۹۶۱۸۷
۷ چالش فین‌تک درکشور

یکی از مدل‌های او نیروهای پنجگانه رقابتی است و او یکی از نیروهای رقابتی را تهدید تازه‌واردها می‌داند. هرقدر صنعتی پیچیده‌تر باشد، تهدید تازه‌واردها در آن کمتر است. بوئینگ و ایرباس که در صنعت تولید هواپیما فعالیت می‌کنند، کمتر نگران ورود یک تازه‌وارد به رقابت هستند تا مک‌دونالد که همبرگر می‌فروشد. برای کسانی که در یک صنعت فعالیت می‌کنند، چالش‌های زیاد علاوه بر این‌که یک دردسر همیشگی است، این حسن را هم دارد که کمتر کسی جرأت ورود به عرصه رقابت را پیدا می‌کند. اگر دوست دارید در زمینه فناوری‌های مالی یا فین‌تک در ایران فعالیت کنید، قبل از هر چیز باید از چالش‌های روزمره فعالان فین‌تک در کشور باخبر شوید.

چالش اول: کارمزد

کارمزد در ایران مثل مهریه می‌ماند که قدیم‌ها درباره‌اش می‌گفتند حالا کی داده و کی گرفته! هرچند این روزها دیگر مانند گذشته گرفتن مهریه کار چندان سختی به نظر نمی‌رسد، اما مساله کارمزد هنوز مهم‌ترین چالش فین‌تک در ایران است. همه جای دنیا کارمزد برای ارائه خدمات یک موضوع پذیرفته شده است. در ایران اما بانک‌ها در سال‌های گذشته مغرور از پول زیادی که در اختیار داشتند برای جذب بیشتر پول‌های مردم به سمت کارمزد نرفتند. آنها نه‌تنها کارمزد نگرفتند که در برخی موارد به مردم کارمزدهایی هم دادند! اگر یک غیرایرانی بشنود که در ایران بانک‌ها نه‌تنها کارمزد نمی‌گیرند، بلکه کارمزد هم می‌دهند عربده‌کشان راه بیابان در پیش می‌گیرد! تا زمانی که مساله کارمزد در فضای بانکداری و پرداخت ایران حل‌وفصل نشود، تلاش برای ایجاد هر استارت‌آپی با موضوع فین‌تک مثل راه رفتن روی سطح یک دریاچه یخزده می‌ماند؛ تا زمانی که یخ دریاچه ترک برنداشته سرخوردن روی این سطح لذتبخش است.

چالش دوم: قانونگذاری

در ایران قانون زیاد داریم، اما در زمینه فناوری‌های نوین قانون‌های کمی داریم. طبق قانون هرجایی که قانونی وجود نداشته باشد، نمی‌توان کسب‌وکاری را به بهانه نبود قانون متوقف کرد. منتها قانون و رگولاتوری در ایران در زمینه فین‌تک شفاف نیست. بانک مرکزی و شاپرک، وزارت اقتصاد، ریاست جمهوری و معاونت فناوری آن و حتی جایی مثل مرکز توسعه تجارت الکترونیک تنها چند سازمانی هستند که می‌خواهند رگولاتور فین‌تک ایران باشند. همین موضوع پیچیدگی در این فضا را زیاد می‌کند.

چالش سوم: مدل‌های کسب‌وکار

در ایران مدل کسب‌وکار بانک‌ها ساده است: بانک‌ها با تبلیغات فراوان پول یا همان منابع را جذب می‌کنند. به کمک نوابغ سرمایه‌گذاری، زمین‌هایی در تهران پیدا می‌کنند و با این پول برج می‌سازند. با فروش برج‌ها هم سود سهامداران و سپرده‌گذاران را براحتی تامین می‌کنند. با اندکی تغییرات، این مدل فعالیت بیشتر بانک‌های ایرانی است. درحالی که در دنیا بانکداری به سمت مشاوره رفته و بانک‌ها مشاور افراد در سرمایه‌گذاری، بورس، بیمه و ده‌ها فعالیت مالی و سرمایه‌ای مختلف هستند و سهم درآمدهای کارمزدی بانک‌ها هم بالاست. زمانه تغییر کرده است و احتمالا بانک‌های ایرانی در چند سال آینده باید مدل کسب‌وکار خود را تغییر دهند یا نابود شوند.

چالش چهارم: فناوری‌های نوین

تغییر، خودش یک چالش است و فناوری‌های نوین هم یک چالش ناتمام. حالا این روزها فین‌تک‌ها روی مد هستند و نماد تغییر در بانکداری شده‌اند. منتها این تازه اول راه است و احتمالا به آن بانک‌هایی که فناوری‌های نوین را جدی نمی‌گیرند، باید گفت خداحافظ بانک‌های عزیز! نیاز به گفتن نیست که سال 96 وقتی از فناوری‌های نوین صحبت می‌کنیم، منظورمان دیگر عابربانک و کارتخوان و کارت بانکی نیست. این روزها دیگر تلفن همراه هم مانند چند سال پیش کانون تغییر نیست. این روزها روندهایی مانند واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و هوش مصنوعی حسابی روال‌های بانکی را تغییر داده‌اند.

چالش پنجم: بین‌المللی شدن

ما ایرانی‌ها همیشه از ارتباط با غیرایرانی‌ها لذت بردیم و دوست داریم با همه دنیا ارتباطی خوب و مثبت داشته باشیم، هرچند که در چند سال گذشته چالش‌هایی در مسیر ارتباط درست ما ایجاد شده است، اما همین که مدام صحبت از تعامل با دنیا می‌شود نشان می‌دهد ما علاقه‌مندیم با دنیا رابطه مناسبی داشته باشیم. منتها چند سال ارتباط نداشتن با دنیا باعث شده الان ارتباط با دنیا کمی سخت شود. شاید اگر 30 سال پیش بود مهم نبود، ولی در زمانی که هر سال بسیاری چیزها در ابتدای سال شروع می‌شود و سال تمام نشده به آخر می‌رسد و سرعت و شتاب تغییرات آنقدر زیاد است که به آسانی از همه چیز جا می‌مانیم چند سال ارتباط نداشتن با دنیا یعنی یک عالم تغییر که ما از آنها بی‌خبر هستیم. هرقدر که ارتباط به عقب‌تر می‌افتد، ارتباط گرفتن نیز سخت‌تر می‌شود.

چالش پنجم: امنیت

مگر می‌شود به پول فکر کرد و سراغی از امنیت نگرفت؟ امنیت کلیدواژه تکراری فضاهای مالی و بانکی است، هرچند در هر صنعتی امنیت مهم است، اما در بحث پولی و مالی دیگر شوخی نیست. در کنار امنیت، مسائل دیگری مثل تقلب را هم باید جدی گرفت. در سال‌های گذشته به دلایل مختلف ما یا هکرهای قوی نداشتیم یا هکرهای قوی سراغ بانک‌ها نیامدند. آن چیزهایی که بانک‌ها در این چند سال با آن سروکله زدند صرفا تقلب‌هایی از جنس مهندسی اجتماعی بوده است، اما در همیشه بر همین پاشنه نمی‌چرخد و احتمالا در سال‌های آینده شاهد تغییر هکرها خواهیم بود. همین موضوع چالشی مهم بر سر فعالیت در این زمینه است.

چالش ششم:‌ تغییرات مدیریتی

سال آینده انتخابات ریاست جمهوری است. از همین الان گفته می‌شود در هر صورت، احتمالا رئیس‌کل بانک مرکزی تغییر خواهد کرد. او که تغییر کند بسیاری از مدیران ارشد و میانی هم تغییر خواهند کرد. وقتی این احساس وجود دارد که همه چیز موقتی است، کار کردن سخت می‌‌شود. سرمایه‌گذاری هم معطل است از این که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. کسب‌وکارها باید بتوانند برای چند سال آینده خود برنامه‌ریزی کنند. آنها وقتی نمی‌دانند چند ماه دیگر اوضاع چطور پیش می‌رود چگونه می‌توانند برنامه‌ریزی کنند؟

چالش هفتم: زیرساخت‌ها

آنقدر این کلمه زیرساخت‌ها همه جا تکرار شده که هرکسی ناخودآگاه می‌خواهد از این واژه استفاده نکند، ولی چاره‌ای نیست. ما در ایران در زمینه زیرساخت‌ها چالش‌های جدی داریم. به‌عنوان نمونه کارت اعتباری در ایران پا نمی‌گیرد تا زمانی که سیستم‌های اعتبارسنجی پا نگیرد. سیستم‌های اعتبارسنجی پا نمی‌گیرد تا زمانی که سامانه دسترسی به اطلاعات بانکی افراد یکپارچه نشده باشد. این زنجیره همین‌طور ادامه دارد و نتیجه‌اش می‌شود حرکت لنگان‌لنگان فین‌تک ایران.

رضا قربانی

ضمیمه کلیک جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها