مغازه‌دار گفت به تو جنس نمی‌فروشم

آتشانی در کنار بازی در تلویزیون سال‌هاست در عرصه تئاتر از بازیگری و نویسندگی گرفته تا کارگردانی کارهای متفاوتی را روی صحنه برده است. از کارهای مهم کارنامه کاریش می‌توان به کارگردانی نمایش‌های «خنجرها»، «نامیرا بانو» «خروس پر حنایی»، «خسیس»، «شب جنایتکاران» و «نگار» اشاره کرد. آتشانی مدتی است در حوزه فعالیت مدیریتی در شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی فعالیت می‌کند. او در طول دوران کاریش جوایزی نظیر جایزه اول بازیگری کودک جشنواره همدان و جایزه دوم بازیگری جشنواره نهم آیینی ـ سنتی را به دست آورده است. با او در باره نقش‌هایی که بازی کرده است گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌آید.

مدتی است در بازیگری کم‌کار شده‌اید دلیلش چیست؟

تمایلی به این کم‌کاری نداشتم. به این سمت ما را کشاندند. سال قبل هم نمایشم در جشنواره تئاتر فجر رد شد. من بازیگری در تلویزیون و کارگردانی تئاتر را عاشقانه دوست دارم، به طوری که تمام تلاشم برای ارائه بازی خوب و قابل قبول است و هیچ وقت دنبال شهرت و چهره شدن نبودم.

خیلی‌ها معتقدند بازی در نقش‌های منفی و خاکستری توانایی‌های بازیگر را بهتر نشان می‌دهد؟

ایفای نقش منفی سخت‌تر از نقش مثبت است. چون نقش مثبت اوج و فرودهای نقش‌های منفی را ندارد تلاشم را کرده‌ام در تمام نقش‌های منفی یا به قول شما خاکستری که از من دیده شده متفاوت باشم و این تفاوت باید در نوع نگاه، بازی فیزیکی و لحن باشد. معتقدم یک بازیگر باید توانایی ایفای هر نوع نقشی را در هر ژانر و گونه‌ای داشته باشد.

برای مخاطبان تلویزیونی شما با ایفای نقش عموغلام سریال پس از باران شناخته شدید؟

بله، سعید سلطانی به من لطف کرد و ایفای یک نقش سخت و دشوار به لحاظ بازی را به من سپرد و نقش خیلی بین مردم گل کرد.

سعید سلطانی چگونه شما را برای بازی در سریال پس از باران انتخاب کرد؟

ایشان برای دیدن نمایش خروس پرحنای من به تالار هنر آمده بود که در آن نمایش بازی من را پسندید البته به خاطر بازی در همین نمایش برنده جایزه بهترین بازیگر تئاتر جشنواره کودک همدان شدم.

با توجه به تهرانی بودن شما چگونه به ادای لهجه شمالی تسلط پیدا کردید؟

خدابیامرز کیومرث ملک مطیعی به من کمک کرد. روز اول شروع فیلمبرداری من فارسی حرف می‌زدم. سعید سلطانی از من پرسید چرا شمالی حرف نمی‌زنی؟ من گفتم کسی به من در این باره چیزی نگفت. سعید سلطانی یک روز فیلمبرداری را تعطیل کرد و از من خواست روی لهجه تمرین کنم و خدا بیامرز کیومرث ملک‌مطیعی در عرض یک روز به من کمک کرد تا حد زیادی بتوانم از لهجه شمالی استفاده کنم. در آن دوران من مشغول تحصیل در مقطع فوق‌لیسانس در دانشگاه بودم. من برای ایفای نقشم به نوع زیست مردم روستایی شمال دقت کردم و برای عموغلام از تکیه کلام‌هایی مثل «هبلوی هبو» استفاده کردم. تا آن روز در تلویزیون بازیگران از تکیه کلام‌های خاص در بازیشان استفاده نمی‌کردند و خوشبختانه سعید سلطانی از این پیشنهاد استقبال کرد.

به نظر شما دلیل موفقیت پس از باران چه بود؟

در وهله اول کارگردانی سنجیده و خوب سلطانی، بعد هم بازی‌های خوب، فضای سرسبز شمال کشور و لوکیشن‌های زیبا، موسیقی جذاب و فیلمنامه خوش‌ریتم از عواملی بود که باعث محبوبیت پس از باران در بین مخاطبان شد. البته تکیه درام داستان به بومی مازندران جذابیت‌های سریال را دوچندان کرده بود.

در سریال موفق ستایش هم با سعید سلطانی همکاری کردید؟

بعد از سریال پس از باران در خانه تاریکی و لبه تاریکی هم با سعید سلطانی همکاری داشتم و ستایش هم کار موفقی بود و فیلمنامه سعید مطلبی خیلی جذاب و پرکشش بود. برای موفقیت یک کار، فیلمنامه حرف اول را می‌زند و به بازی بهتر بازیگر هم کمک می‌کند. همواره در این سال‌ها تلاشم این بوده که از تکراری و کلیشه شدن جلوگیری کنم.

چه ویژگی‌هایی باعث موفقیت سعید سلطانی در کارش می‌شود؟

آرامش درونی و تسلطی که به کارگردانی دارد باعث موفقیت سلطانی شده است او در هر کارش تجربه متفاوتی را ارائه می‌کند. موقعی که سلطانی متوجه توانایی یک بازیگر بشود او را در کارش آزاد می‌گذارد تا بازی خوبی ارائه کند.

در فیلم‌های تلویزیونی بازی در ژانر دفاع مقدس را نیز تجربه کرده‌اید؟

بله، در فیلم تلویزیونی ما هنوز زنده‌ایم به کارگردانی اسماعیل فلاح‌پور بازی در این ژانر را تجربه کرده‌ام.

در سریال شب دهم هم با کارگردان صاحب سبکی مثل حسن فتحی کار کرده‌اید... .

بله، تجربه خوب و موفقی بود. ایشان کارگردان توانایی هستند وبرای من جای سوال دارد که چرا بعد از این همکاری دیگر ایشان از من برای بازی در سایر کارهایش دعوت نکرد. من اولین کار بازی در تلویزیونم را سال 77 با نام فردا دیر است با فتحی انجام دادم.

احمد محمداسماعیلی