خانواده همسرم فرزند پسر می‌خواهند

وقتی نسرین از توقعات بیجای خانواده همسرش خسته شد و بی‌تفاوتی شوهرش را نسبت به این رفتارها دید، جدایی را بر ادامه زندگی مشترک ترجیح داد. همین تصمیم نسرین کافی بود تا این زوج جوان راهی دادگاه خانواده شوند و درخواست طلاق خود را به قاضی ارائه دهند.

زن جوان وقتی در مقابل قاضی شعبه 268 دادگاه خانواده تهران قرار گرفت درباره ماجرای زندگی‌اش چنین گفت: 12 سال است که با کامیار ازدواج کرده‌ام. من و کامیار با هم فامیل هستیم و نسبت دوری داریم. پیش از ازدواجمان آشنایی زیادی با هم نداشتیم و درواقع این بزرگ‌ترهایمان بودند که تصمیم گرفتند ما با هم ازدواج کنیم. ولی بعد از آغاز زندگی مشترک به هم علاقه‌مند شدیم و در کنار هم خوشحال بودیم. اما یک مساله همیشه مرا آزار می‌داد. آن هم این بود که خانواده کامیار به شدت عاشق نوه پسر بودند و راه می‌رفتند و به من می‌گفتند که باید فرزند پسر به دنیا بیاورم. من هم همیشه استرس داشتم که اگر در آینده فرزندم پسر نبود، باید چه کار کنم. آنها طوری صحبت می‌کردند که انگار دختر را به حساب نمی‌آورند. این رفتارشان مرا عذاب می‌داد تا این‌که باردار شدم و یک دختر به دنیا آوردم. پدر و مادر کامیار وقتی متوجه شدند فرزندم دختر است، به دیدنش هم نیامدند. آنها از همان روز اول اصرار کردند که هر طور شده باید دوباره مادر شوم و این‌بار یک پسر به دنیا بیاورم. وقتی برای بار دوم باردار شدم متوجه شدم فرزندانم دوقلو هستند. اما آنها هم دختر بودند. حالا من مانده ام و سه فرزند کوچک که باید با هزار بدبختی و دردسر آنها را بزرگ کنم. ولی جالب اینجاست که خانواده کامیار همچنان منتظر نوه پسر هستند و به من می‌گویند فرزند بعدی‌ات باید پسر باشد. آنها نمی‌دانند بچه‌داری چقدر سخت است و هزینه دارد. همین سه فرزند هم برایمان زیادی است و نمی‌توانیم از پس بزرگ کردنشان بربیاییم. ولی نه کامیار و نه خانواده‌اش این را متوجه نمی‌شوند.

اصرار بیش از حد آنها و تهدیدهایشان باعث شد که تصمیم به جدایی بگیرم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: من نمی‌توانم با خانواده‌ام درگیر شوم. آنها همیشه آرزو داشتند که یک نوه پسر داشته باشند. من هم آرزویم داشتن پسر بود. ولی به این آرزو نرسیدیم. حالا هم هر چه به نسرین می‌گویم که به حرف‌های خانواده‌ام توجهی نکند، فایده‌ای ندارد. او می‌گوید خانواده‌ات به من طعنه می‌زنند و باید جلویشان را بگیرم در صورتی که من نمی‌توانم به آنها بی‌احترامی کنم.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، به همین دلیل رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

سیما فراهانی