جنایت به خاطر توهم شیشه +عکس

به گزارش جام‌جم، یازدهم آبان امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از درگیری خونین میان دو مرد جوان خبر داد. ماموران با حضور در محل حادثه در یکی از محله‌های حصارک کرج متوجه شدند مرد معتادی که تیزی دست‌ساز به دست داشته با جوانی دیگر درگیر شده و ضربه‌ای به نزدیکی قلب وی زده و با تهدید مردمی که در تعقیبش بودند، فرار کرده است.

همچنین شاهدان به پلیس گفتند مصدوم حادثه توسط دو نفر از اهالی به بیمارستان منتقل شده است.

ماموران در حال تحقیق در این پرونده بودند که از طریق مسئولان بیمارستان متوجه شدند مرد زخمی قبل از انتقال به بیمارستان فوت کرده است. همزمان با تشکیل پرونده قضایی ماجرای این جنایت به بازپرس ایوب ابراهیمیان، کشیک قتل دادسرای امور جنایی کرج گزارش و با هماهنگی قضایی، جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل شد.

در ادامه تحقیقات، هویت مقتول شناسایی و با تحقیق از خانواده وی مشخص شد او با دوستش به نام افشین قرار داشته که بعد از آن به خانه بازنگشته است و از طریق تماس پلیس متوجه مرگ او شده‌اند. در این مرحله ماموران با تحقیق از شاهدان ماجرای این جنایت، متوجه شدند مشخصاتی که خانواده مقتول در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان البرز قرارداده‌اند با افشین مطابقت دارد و او قاتل فراری است.

با مشخص شدن هویت قاتل فراری، او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و ساعتی بعد از این جنایت، خانه متهم به قتل فراری شناسایی شد.

ماموران با هماهنگی قضایی برای دستگیری او به خانه‌اش اعزام شدند که متهم حاضر به بازکردن در نبود. وقتی ماموران در را بازکردند و وارد خانه او شدند با متهم در حالی رو‌به‌رو شدند که چاقویی زیر گلویش گذاشته بود و با تهدید از ماموران می‌خواست از خانه‌اش خارج شوند، درغیراین صورت بلایی سر خود می‌آورد و خودش را می‌کشد. ماموران در جریان عملیات روانکاوانه سعی کردند قاتل چاقو به دست را در اجرای نقشه خودکشی‌اش ناکام بگذارند که سرانجام باگذشت یک ساعت عملیات روانکاوانه، متهم خلع سلاح و دستگیر شد.

متهم به نام نصیر با انتقال به پلیس آگاهی استان البرز بازجویی شد و اظهارات ضد و نقیضی بیان کرد. دیروز او برای ادامه تحقیقات به شعبه اول بازپرسی دادسرای امور جنایی کرج منتقل شد و در تحقیقات قضایی به بازپرس ابراهیمیان گفت: چند سال است شیشه مصرف می‌کنم و علاوه بر این بیمار روانی‌ام. چند روزی بود صداهایی به من می‌گفت ، دوستم - مقتول - مزاحم دختر آشنایمان می‌شود و باید از او انتقام بگیرم و بلایی سرش بیاورم. این صدا ساعت‌ها با من بود و از من می‌خواست مرد مزاحم را به قتل برسانم.

وی افزود: روز حادثه دوباره شیشه مصرف کردم و بعد همان صداها سراغم آمد. این بار تلفنی با افشین تماس گرفتم و خواستم او را ملاقات کنم. وی را به محل حادثه در اطراف محله‌مان کشاندم. او می‌گفت مزاحم کسی نشده است. اما من نمی‌توانستم این را باور کنم، چون آن صداها به من دستور می‌داد و می‌گفت او مزاحم خواهر دوستم شده و باید تنبیه شود .

متهم به قتل ادامه داد: بعد تیزی دست‌ساز که همراهم بود را بیرون آوردم و او را با چاقو زخمی کردم. بعد به خانه‌مان بازگشتم. ساعاتی بعد ماموران سر رسیدند. صداها این بار به من می‌گفتند خودت را بکش. نتوانستم به زندگی‌ام پایان دهم و پلیس مرا نجات داد.