داستان چند سرباز

یکی از دلایل جذابیت این سریال همین انتخاب موضوع می‌تواند باشد، چرا که دوران خدمت سربازی همواره دورانی است که با وجود دشواری‌ها پر از اتفاقات شیرین و بانمک است.

از طرف دیگر بخش موسیقی در سربازی یکی از قسمت‌هایی است که در فرازوفرودهای داستانی آثار ما به آن کمتر پرداخته شده است.

از سوی دیگر با توجه به به این‌که سازهای نظامی سازهای کوبه‌ای و بادی است و این سازها با وجود با انرژی بودن معمولا به‌تنهایی سازهای دلنوازی نیستند و اگر بد نواخته شوند، می‌توانند تبدیل به موضوعی غیرقابل تحمل شوند.

تلفیق این دو موضوع به خودی خود می‌تواند برجذابیت‌های یک اثر نمایشی بیفزاید. در شیپورچی این اتفاق رخ می‌دهد هرچند متاسفانه آدم‌های داستان خیلی زود از آن فضا و سازها فاصله می‌گیرند و پا به فضایی می‌گذراند که شبیه بسیاری دیگر از فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی است

که در یک لوکیشن داخلی مثل ساختمان یک خانه اتفاقات رخ می‌دهد. البته بدنیست در اینجا به موضوعی اشاره کنیم.

در عالم آثار نمایشی تئاتر، سینما یا تلویزیون بسیار آثاری هستند که در قصه یک لوکیشن خاص می‌گذرد، اما این آثار در زمره بهترین آثار تاریخ هنرهای نمایشی هم هستند.

چرا که معمولا چنین آثاری توسط هنرمندان صاحب سبک و باهدف تکنیک‌پردازی در فضایی محدود خلق شده‌اند و معمولا این آثار در طول یک پروسه زمانبر و براساس طراحی از پیش تعیین‌شده هستند.

اما متاسفانه در آثاری که در این سال‌ها در سینما و تلویزیون ایران با این سبک و سیاق ساخته می‌شود تنها عواملی چون صرفه‌جویی در پول و زمان نقش دارند.

این موضوع آثار را لاجرم به نوعی کلیشه‌پردازی کشانده و باعث شده مثلا آثار طنزی که ساخته می‌شوند به‌شدت باهم شبیه به نظر برسند.

این شباهت نه فقط در لوکیشن که در انتخاب بازیگر ،طراحی لباس ، دکور و گریم هم وجود دارد و به حدی است که اگر تیتراژها را نخوانیم نخواهیم فهمید که این کدام کاراست و توسط چه کسی ساخته شده است.

اما شیپورچی با تمام این ایرادات کلی که تقریبا تمام سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی با آن دست به گریبان هستند، محاسنی دارد.

جدا از انتخاب جالب موضوع سربازی خط سیر اتفاقات اصلی داستان است. تعدادی سرباز که در بخش موزیک سربازی می‌کنند قصد فرار از پادگان را دارند.

آنها از پادگان فرار می‌کنند، اما در مسیر فرار اتفاقات تازه‌ای برایشان رقم می‌خورد. آنها با فردی آشنا می‌شوند که کمکشان می‌کند، اما بعد که هویت این فرد مشخص می‌شود ماجرا کاملا شکل دیگری می‌گیرد.

تهیه‌کنندگان این سریال سیدعلی میرعلی و حمید انزابی هستند. مهران رجبی، حسین مهری، حسین سلمانی، عباس جمشیدی‌فر و سیما خضرآبادی بازیگران آن هستند.

فیلمنامه این سریال را رضا مقصودی نوشته که در کارنامه‌اش آثار موفقی چون لیلی بامن است وجود دارد.

درواقع می‌توان فیلمنامه این کار را بهترین بخش آن دانست؛ هرچند شیپورچی قطعا بهترین اثر نویسنده‌اش به حساب نمی‌آید.

قاب کوچک