دستی که راز جنایت را فاش کرد

چندی پیش مرد میانسالی به اداره آگاهی شهرستان میبد یزد رفت و از ناپدید شدن پسرش خبر داد. او گفت: «پرهام امروز صبح برای انجام کاری از خانه خارج شد اما قبل از رفتنش به مادرش گفت که خیلی زود به خانه برمی‌گردد. اما با وجود این رفتنش طولانی شد و همین مساله ما را نگران کرد. به همین دلیل با تلفن همراهش تماس گرفتیم، اما تلفن همراهش نیز خاموش بود. سابقه نداشت که تلفن همراه پسرم خاموش باشد، بیشتر نگرانش شدم و با دوستانش تماس گرفتم، اما هیچ کدام از آنها از پسرم خبر نداشتند. احتمال می‌دهم که برای او اتفاقی رخ داده باشد، وگرنه تا این موقع برگشته بود.»

با شکایت پدر پرهام، پرونده‌ای روی میز کارآگاهان مبارزه با سرقت پلیس آگاهی شهرستان میبد قرار گرفت. کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی تحقیقات خود را آغاز کردند، با این احتمال که برای پسر جوان حادثه‌ای رخ داده است، ابتدا سراغ بیمارستان‌ها و کلانتری‌ها رفتند، اما اثری از پرهام به‌دست نیامد.

بررسی‌ها نشان می‌داد که حادثه تلخی برای پسر جوان رخ داده است به همین دلیل آنها به تحقیق در خصوص دوستان و آشنایان پرهام پرداختند تا پی ببرند آخرین فردی که با پسر جوان بوده چه کسی بوده است. بی‌شک او می‌ توانست اطلاعات زیادی را در اختیار کارآگاهان قرار دهد. در بررسی‌ها آنها به مرد جوانی به نام کوروش رسیدند. تحقیقات نشان می‌داد که کوروش به خاطر جرایم متفاوت 10 سابقه کیفری داشته و از سویی اعتیاد به مواد مخدر دارد. با توجه به آن‌که کوروش آخرین فردی بود که با پرهام دیده شده بود، ابتدا مدعی شد که از سرنوشت او بی‌خبر است. اما در ادامه تحقیقات سرنخ‌هایی به‌دست آمد که نشان می‌داد متهم سابقه‌دار در ناپدید شدن پرهام نقش دارد.

در همین زمان کشف جسد پسر جوانی در یک خرابه به پلیس گزارش شد. مرد کشاورزی هنگام عبور از کنار این خرابه متوجه دستی شده که از خاک بیرون آمده بود و با احتمال جنایتی هولناک موضوع را به پلیس گزارش داده بود.

ماموران پلیس نیز پس از حضور در محل متوجه شدند، زمان زیادی از قتل نگذشته و پسر ناشناس با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است. پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. تیم جنایی برای شناسایی هویت مقتول به بررسی پرونده افراد ناپدید شده پرداخته و متوجه شباهت مقتول با پرهام شدند. به همین خاطر خانواده پرهام احضار شده و آنها با مشاهده جسد او را شناسایی کردند.

دوباره تحقیقات از مرد جوان صورت گرفت و او باتوجه به مدارک به‌دست آمده به جنایت اعتراف‌کرد.

کوروش گفت: «من و پرهام معتاد بودیم و گاهی اوقات، وقتی پرهام مواد کم می‌آورد از من خریداری می‌کرد. مقتول چند باری از من مواد گرفت، اما پول آن را پرداخت نکرد. امروز پرهام را به بهانه کشیدن مواد به خرابه‌ای کشاندم. آنجا باهم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت با چاقو چند ضربه‌ای به پرهام زدم. بعد از چند لحظه به خودم آمدم و متوجه شدم که پرهام کشته شده است. من دست به جنایت زده بودم، نمی‌دانستم چکار باید انجام دهم. به ذهنم رسید که جسد را مخفی کنم تا کسی متوجه ماجرا نشود. به همین دلیل به خانه رفتم و چند نایلون با خودم آوردم. جسد او را نایلون پیچ کردم و در همان خرابه دفن کردم.

به‌دنبال اعترافات متهم جوان راز این جنایت در کمتر از 18 ساعت برملا و متهم جوان با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.

هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)