هنوز هوا روشن نشده، با عجله سوار ماشین میشود و کارهایی را که صبح انجام داده، مرور میکند، صبحانه و ناهار بچهها و همسر و پدرش را که با آنها زندگی میکند آماده کرده، دخترها را بیدار کرده و قرصهای صبح پدرش را بالای سرش گذاشته است، ناهار همسرش را برای بردن به سر کار آماده کرده؛ تا جایی که یادش میآید کاری را فراموش نکرده است، ظهر بعد از رساندن چند مسافر به مقصدهای مختلف خود را به خانه میرساند تا ناهار را برای پدرش و بچهها گرم و حاضر کند و خودش هم با عجله غذایش را میخورد و برای برگرداندن دخترهایی که صبح آنها را به عنوان سرویس مدرسه رسانده از خانه خارج و بعد از آن تا 7 شب مشغول جابهجا کردن مسافران در سطح شهر میشود. وقتی به خانه میرسد متوجه دعوای دخترانش با هم میشود که هر کدام سعی دارند در مقابل مادر دیگری را مقصر جلوه دهند، آنها از او میخواهند بینشان قضاوت کند اما نمیدانند مادر آنقدر خسته است و فکر کارهای شب و درست کردن ناهار فردا او را کلافه و سر در گم کرده است.
****
در چند دهه اخیر پدیده اشتغال زنان در کشور روز به روز گسترش بیشتری پیدا کرده است و از آنجا که زنان در کنار اشتغال معمولا نقش مادری و همسری را نیز بر عهده دارند، بعد از سالها میبینیم که این پدیده هنوز جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده و ممکن است منشاء بسیاری از اختلافات و درگیریهای خانوادگی باشد و هر روز با زنانی مواجه میشویم که یا بر اثر کار بیرون از خانه برای نرسیدن به امور منزل و یا فرزندان با همسرانشان به مشکل برمیخورند یا به خاطر جلوگیری از فروپاشی زندگیشان از کار و علایق اجتماعی خود صرف نظر میکنند و یا برای اینکه هم همه اعضای خانواده را راضی نگه دارند و هم به علایق اجتماعی خود برسند مجبورند انرژی خیلی زیادی را صرف کنند.
خستگیهای پایانناپذیر
تحقیقات نشان میدهد زنان شاغل باید نزدیک دو برابر زنان غیرشاغل در هر روز وقت صرف کنند تا بتوانند هم وظیفه مادری و همسری خود را انجام دهند و هم از عهده مسئولیت شغلی خود برآیند.
خانواده به کمک بیاید
دکتر نرگس رازقی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه، با اشاره به این مساله که خستگی خانمهای شاغل بسیار بیشتر از خانمهای خانهدار است، میگوید: اگر در زندگی مشترک زنان شاغل، همدلی و همراهی همسر و فرزندان وجود نداشته باشد، آنها خیلی زود دچار فرسودگی میشوند، اما برعکس اگر مردان بدانند که ممکن است همسرانشان با کار بیرون از منزل احساس بهتر و عزت نفس بالاتری داشته باشند و در این راه خودشان هم با آنها همراهی کنند و خانم شاغل فکر نکند خودش یک نفره هم باید کارهای بیرون از خانه و هم کارهای خانه را انجام دهد این خستگی و فرسودگی در آنها مشاهده نمیشود.
از طرفی برنامهریزی مادران شاغل باید به نحوی کاملا مهندسی شده صورت بگیرد، اغلب توصیه میشود همه مادران شاغل دفتری برای نوشتن کارهای روزانه خود، خانه و فرزندان تهیه کنند و به صورت هفتگی یا روزانه آن را پر کنند یا برنامه خود را به صورت تابلویی شخصی تنظیم کرده و در خانه نصب کنند و حتما فهرست کارهای خود را براساس اولویتبندی منظم کنند، مثلا اینطور بخشبندی کنند: اول کارهایی که باید در همان روز انجام شود. دوم کارهایی که در طول هفته میتوان انجام داد، سوم انجام کارها در طول ماه و چهارم کارهایی که میتوان بر عهده همسر یا فرد دیگری بگذارند و در نهایت هم کارهایی که میتوانند در صورت لزوم یا کمبود زمان حذف کنند. همچنین باید توجه داشت که برنامهریزی فوق باید براساس میزان انرژی فرد در طول روز باشد و باعث خستگی بیش از حد آنها نیز نباشد.
تعطیلات پرکار آخر هفته
به طور معمول کودکان مادران شاغل باید منتظر تعطیلات آخر هفته بمانند تا بتوانند در این زمان لحظاتی به پارک یا باغوحش بروند، اما گاهی آنها حتی در این فرصتها هم از والدینشان محروم هستند، چرا که مادر خانواده معمولا باید غذاهای روزهای آینده را بپزد و نظم و نظافت خانه، شست وشو و اتوی لباسها را در روزهای تعطیل انجام دهد.
بهتر است مادران شاغل برای حفظ روحیه خود و دیگر اعضای خانواده، حداقل در طول هفته حتما زمانی را برای تفریح و گردش در کنار خانواده اختصاص دهند و تمام مدتی را که در منزل هستند، مشغول امور خانه نباشند، همچنین هرچند هفته یکبار برای تعطیلات آخر هفته فرزندان برنامهای جذاب و دوستداشتنی تدارک ببینند تا کمی در کنار هم باشند و از بودن با هم لذت ببرند.
مزایای اشتغال مادران
هیچ کس نمیتواند بگوید که شاغل بودن یا خانه دار بودن مادر میتواند در ارتباط او و بچهها تاثیر مستقیمی داشته باشد و یا حتی کسی نمیتواند ادعا کند که یک مادر خانهدار میتواند به نسبت یک مادر شاغل بچههای بهتری را تربیت کند یا خیر!
فرزندان اگر چه در کودکی و نوجوانی به حضور فیزیکی و جسمانی والدین خصوصا مادر نیاز بیشتری دارند، در دوران جوانی به تحصیلات و به موقعیت اجتماعی پدر و مادرشان بیشتر اهمیت میدهند. یک مادر تحصیلکرده و دارای تجربیات اجتماعی که همزمان با فرزندانش از رشد اجتماعی برخوردار بوده بسیار بیشتر مورد اعتماد فرزندان جوانش است تا مادری که همیشه در خانه مشغول خانه داری بوده و کمتر با جامعه ارتباط داشته است.
دکتر رازقی در این باره میگوید: مهمترین حسن اشتغال زنان این است که به این وسیله آنها استقلال مالی دارند و فایده دومش هم این است که زنان با کار کردن، احساس رضایتمندی پیدا میکنند، همچنین عزت نفسشان بالاتر میرود و به دنبال آن معمولا کاراییشان هم در جنبههای دیگر زندگی بهتر میشود.
همچنین عزت نفس ناشی از کار کردن زنان به طور مستقیم بر روی بالا رفتن عزت نفس فرزندان آنها تاثیر میگذارد و آنها به طور معمول میتوانند بهتر فرزندانشان را پرورش دهند.
وی میافزاید: بیشتر اوقات میبینیم مادرانی که شاغل هستند، قانونمندتر و منظمتر از مادران خانهدار هستند، زیرا به علت کمبود وقت برای کارهای خود و فرزندانشان برنامهریزی میکنند اما ممکن است یک خانم خانهدار به خاطر زیاد بودن وقت آزاد خود دائم کارهایش را به تعویق بیندازد.
کودکانی که هر دوی والدینشان شاغل هستند به اینکه خودشان تکالیفشان را انجام دهند عادت میکنند، از آنها انتظار میرود که از خواهر یا برادر کوچکترشان مراقبت کنند، در تهیه شام کمک کنند و... نتیجه نهایی این فرآیند مسئولیتپذیری زیاد این کودکان است.
از طرف دیگر تحقیقات نشان داده اگرچه مادران شاغل وقت کمتری را با کودکان خود میگذرانند، اما میزان زمانی که پدران این خانوادهها صرف فرزندان خود میکنند، بیشتر از پدرانی است که همسرانشان خانهدار هستند. این امر موجب نزدیکی بیشتر بچهها با پدر شده و احتمالا به افزایش صمیمیت و استحکام خانواده کمک میکند.
تقویت هویت اجتماعی زنان با اشتغال
غلامرضا علیزاده، جامعهشناس نیز درباره فواید اشتغال زنان میگوید: اشتغال زنان از نقطه نظر جامعهشناسی، دارای اثرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانشناسی اجتماعی است.
وی میافزاید: اشتغال زنان از نظر اجتماعی باعث میشود که آنها مشارکت فعالی در فرآیندهای اجتماعی داشته باشند و به دنبال آن هوش اجتماعیشان تقویت شود و همین طور از آگاهی بالاتری نسبت به امور اجتماعی بهرهمند شوند که این آگاهی میتواند در زندگی خانوادگی و حتی زناشوییشان تاثیر مثبتی بگذارد، همچنین وقتی در جامعه قرار میگیرند و با مشکلات اجتماعی آشنا میشوند به طور طبیعی با آمادگی بیشتری مشکلات خانوادگی را تحمل میکنند و میتوانند راههای کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت برای این مشکلات طراحی کنند.
در بعد اقتصادی نیز وقتی زنان وارد حوزه کار میشوند و در مسائل اقتصادی خانواده سهیم هستند بیشتر میتوانند کمبودهای مربوط به مسائل اقتصادی را درک کنند و به دنبال آن در خانواده کمتر بگومگوهای اقتصادی نیز به وجود میآید و همینطور منبع مالی آنها میتواند پشتوانهای برای مشکلات احتمالی به وجود آمده در خانواده باشد تا امنیت بیشتری از نظر اقتصادی در خانواده به وجود آید.
دکتر علیزاده میافزاید: همچنین در بعد فرهنگی زنان شاغل در محیط کار با فرهنگها و نقطه نظرات افراد دیگر نیز آشنا میشوند و این برخورد با فرهنگهای مختلف و داد و ستد فرهنگی باعث غنی شدن منظومه فرهنگی خانواده میشود.
در بعد سیاسی هم اشتغال زنان باعث میشود آنها با مسائل سیاسی هم آشنا شوند و بخشی از آن را در مناسبات خانوادگی به کار گیرند و در بعد روانشناسی اجتماعی هم وقتی فرد بیرون از خانه کار میکند و افراد از قومیتهای مختلف در آنجا حضور دارند با پذیرش تفاوتهای اجتماعی بیشتر میتوانند دیگران را تحمل کنند و بهتر میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند و درک متقابل بیشتری نیز در خانواده به وجود میآید.
اشتغال مادران و مشکل نگهداری کودک
نزدیک به 8 سال از شروع کار کردن یلدا میگذشت که او و همسرش تصمیم گرفتند بچهدار شوند، حتی برای بعد از آن هم برنامهریزی کردند و قرار شد پس از پایان مرخصی یلدا فرزندشان را برای ساعتهای کوتاهی به مهدکودک بفرستند، اما با به دنیا آمدن او تمام معادلات یلدا و همسرش به هم ریخت چون او وقتی کودک را در آغوش گرفت دیگر دلش راضی به سپردن این موجود کوچک به مهد کودک نبود...
حال بین دو راهی ترک موقعیت کاری و اجتماعی و یا ترک فرزند نوزادش مانده بود و قادر به گرفتن تصمیم درست نبود.
***
هنگام تصمیمگیری درباره کار کردن عوامل متعددی مانند اهمیت شغل و کار، فرستادن کودک به مهد، استخدام پرستار، کمک گرفتن از خانواده برای نگهداری کودک و... به میان میآیند و مادر نیز باید با درنظر گرفتن تمام این موارد تصمیم بگیرد.
دکتر رازقی در پاسخ به این مساله که چه راهی برای نگهداری فرزندان مادران شاغل مناسبتر است، میگوید: در این مورد به هیچ عنوان نمیتوان برای همه یک نسخه پیچید بلکه هر خانوادهای باید با توجه به شرایط خود و طرز تفکرش بهترین و مناسبترین راه را انتخاب کند.
وی میافزاید: اغلب مادران شاغل نسبت به تنها گذاشتن فرزندان احساس گناه دارند، اما با آموزش والدین میتوان از این مشکل هم پیشگیری کرد. اینکه مادر یاد بگیرد کیفیت حضور او مهمتر از کمیت آن است و حتما باید مادران زمانی را در طول روز با فرزند خود سپری کنند که این زمان میتواند به شیوههای گوناگونی مثل بازی کردن، رسیدگی به تکالیف، دیدن فیلم و کارتون مورد علاقه کودک، گفتوگوهای علمی و دوستانه و... سپری شود. جبران کردن به این شیوهها میتواند از ایجاد خلأ در ذهن کودکان جلوگیری کند.
اما در مورد کودکان زیر 2 سال دکتر رازقی معتقد است بهترین مراقب کودک خود مادر است یعنی اگر مادر میتواند حتی مرخصی بدون حقوق بگیرد بهتر است در کنار فرزند خود باشد چون در این سن دلبستگی به والدین شکل میگیرد که این دلبستگی اگر ایمن باشد میتواند سلامت بقیه ابعاد رشد روانی او را نیز تضمین کند. احساس امنیتی که کودک نسبت به تمام دنیا دارد از همان روابطی که در دو سال اول با مادر داشته است ریشه میگیرد اما اگر مادر نمیتواند تمام وقت در اختیار کودک باشد بهتر است پدر جایگزین او شود نه کس دیگری، پس در کل برای سلامت و امنیت روانی کودک بهتر است در دو سال اول مراقبت فقط بین پدر و مادر تقسیم شود اما بعد از آن میتوان بنا به شرایط خانواده به گزینههای دیگری مثل رفتن به مهدکودک، کمک گرفتن از خانواده، استخدام پرستار بچه و... نیز فکر کرد.
نگهداری کودک توسط پدربزرگ و مادربزرگ
از آنجایی که تا حد امکان نباید کودکان در ۲ سال اول زندگی به دلیل شکلگیری شخصیت و ایجاد حس اعتماد، در مکانهای شلوغ نگهداری شوند، اگر نگهداری آنها برای والدین شاغل امکانپذیر نیست، برای این منظور نگهداری کودک از سوی مادربزرگ یا یکی دیگر از اعضای نزدیک خانواده بهتر از فرستادن آنها به مهدکودک است. اما در مورد پسران این سن به 3 سال میرسد و رفتن به مهد برای کودکان پسر زیر ۳ سال چندان توصیه نمیشود. بهتر است آنها با یکی از اعضای خانواده یا یکی از والدین در خانه بمانند تا با طبیعت خود هماهنگ شده و در آینده تعامل بهتری با محیط داشته باشند. در غیر این صورت ممکن است در مواردی، رفتار غیرآرام و خشن در آنها بروز کند. در ضمن پسرها در سنین کمتر از ۳ سال رابطه خوبی با غریبهها برقرار نمیکنند و محیط آشنای خانه را بیشتر دوست دارند.
ممکن است فکر کنید کودکی که به دلیل داشتن مادر شاغل از صبح تا غروب در خانه مادربزرگ و پدر بزرگ، خاله، عمه و افراد درجه یک خانواده میماند، به دلیل توجه زیاد، لوس میشود اما قبل از 3 سالگی، این گزینه از بهترین راهکارهای پیشنهادی است و اگر فامیل درجه یک میتوانند بخوبی از کودک شما مراقبت کنند، نباید به فکر استخدام پرستار یا ثبتنام کودک در مهد باشید، اما در سن 3 سالگی بهترین گزینه، فرستادن کودک به یک مهد استاندارد و با کیفیت است تا کودک روند اجتماعی شدن را بیاموزد و با آموزشهای اصولی و سازنده، هم تربیت مناسبی پیدا کند و هم از هوشی سرشار بهره بگیرد.
دکتر رازقی در این باره میگوید: درصورتی که برای نگهداری از کودکتان به مادر خود یا هر کس دیگری از افراد فامیل متکی هستید باید حتما شیوه تربیتی هماهنگی را مدنظر قرار دهید؛ مثلا اگر فرزندتان عادت دارد به شیوه خاصی یا در ساعت خاصی بخوابد دیگران هم باید در جریان قرار بگیرند. همچنین اگر تصمیم دارید به شیوه خاصی به او غذا بدهید یا مراقبت کنید، حتما با کسی که در نبود شما از او مراقبت میکند هماهنگ باشید.
مهدکودک بهتر است یا استخدام پرستار
اولین نکتهای که در مورد انتخاب پرستار یا سپردن کودک به مهد باید درنظر گرفته شود، سن کودک است.
اگر در سنین پایین نه خودتان میتوانید از کودک نگهداری کنید و نه میتوانید او را به اقوام نزدیک بسپارید پس بهتر است در این سن که کودک نیاز به مراقبت دارد، نسبت به استخدام پرستاری که با مهارتهای نگهداری از کودک آشنا بوده و تجربه کافی داشته باشد، اقدام کنید اما باید دقت کنید در مورد کودکانی که هنوز توانایی حرف زدن ندارند کنترل شرایط اهمیت زیادی دارد.
کنترل شرایط میتواند از طریق نصب دوربین مداربسته در منزل صورت بگیرد، در صورتی که امکان خرید دوربین مدار بسته وجود ندارد، والدین میتوانند حداقل صدای پرستار را ضبط کنند. البته نکته مهم اینجاست که خود پرستار در جریان نصب دوربین یا دستگاه ثبت صدا باشد و بداند که والدین کودک، عملکرد او را کنترل میکنند.
هماهنگی و همسویی رفتار والدین و پرستار هم موضوع قابل توجهی است که خانوادهها باید به آن توجه داشته باشند. هر قدر شباهت رفتاری بین والدین و پرستار بیشتر باشد، احتمال بروز مشکلات کمتر میشود.
دکتر نرگس رازقی، روانشناس بر رابطه خوب و صمیمانه والدین کودک با پرستار تاکید میکند و میگوید: حتما شما باید با کسی که از فرزندتان مراقبت میکند رابطه خوبی داشته باشید. اما اگر در بعضی موارد شیوه کارش را دوست ندارید با صراحت و بدون کنایه موضوع را با او مطرح کنید. البته لحن صدای شما باید گرم و دوستانه باشد. پس برای این کار زمانی را انتخاب کنید که ناراحت و خسته نیستید. در غیر این صورت شاید نتیجه دلخواه را نگیرید.نکته دیگر در مورد استخدام پرستار هزینههای مربوط به آن است که ممکن است خانوادهها از عهده آن برنیایند. در بیشتر موارد حقوقی که مادر دریافت میکند ممکن است از حقوق پرستار کودک حتی کمتر باشد که در این موارد استخدام پرستار و اشتغال مادر غیرمنطقی به نظر میرسد. به عنوان مثال این روزها حقوق پرستاری که به طور تقریبی 8 ساعت فقط وظیفه نگهداری از کودک را برعهده دارد بین 850 تا 900 هزار تومان و پرستاری که علاوه بر آن باید آموزشهایی از جمله زبان انگلیسی، کاردستی و... را به کودک آموزش دهد، حدود 1 میلیون تا 1میلیون و 200 هزار تومان است.
اما اگر از عهده مخارج مربوط به استخدام پرستار برنمیآیید مهدکودک آخرین راه برای نگهداری حتی کودک زیر 3 سال شماست.
اگر نگاه همسران زنان شاغل به شاغل بودن آنها مثبت باشد و در این مورد رفتار حمایتگرانهای از خود بروز دهند و نیز مسئولیت بیشتری در قبال فرزندان خود بپذیرند، فرزندان آنان این فرصت را مییابند که ضمن برخورداری از وجود و حضور مادری فعال، زمان بیشتری را با پدر خود سپری کنند و زنان نیز میتوانند با انرژی بیشتر هم در خانه و هم در محیط بیرون از خانه فعالیت داشته باشند اما در بسیاری از موارد مردانی را میبینیم که علاوه بر اینکه معتقدند بتنهایی از عهده مخارج زندگی برنمیآیند، انتظار دارند همسرشان به اندازه یک خانم خانهدار بتنهایی به امور خانه رسیدگی کند و تمام وظایف همسری و مادری خود را به طور منظم و کامل انجام دهد و از آنها هم انتظار کمک در امور منزل را نداشته باشد.
بسیاری از این بانوان، از نبود درک کامل از جانب همسرانشان رنج میبرند، مردانی که با توقعات بیجا و بدون در نظر گرفتن شرایط همسرشان او را تحت فشار روانی قرار میدهند. در نتیجه زن برای این که هم مسئولیت اجتماعیاش را خوب انجام دهد و هم در امور منزل رضایت همسرش را جلب کند، نیروی مضاعفی را به کار میگیرد که همراه با استرس دائمی سبب بروز ناراحتیهای عصبی میشود.
وضعیت روانی زنان شاغل
حقیقت این است که یک زن شاغل، عملا مسئولیت و فشار کاری دو نفر را تحمل میکند و از این لحاظ نسبت به مردان شاغل هم مسئولیت سنگینتری دارد. تفاوت کار در اینجاست که کسی از مردان انتظار انجام امور منزل را ندارد اما یک زن در هر پست مدیریتی و تخصصی هم که باشد، وظایف منزل برعهده اوست.
این تقسیمبندی وظایف درست یا نادرست، باعث افزایش فشار و استرس روانی در زنان شاغل میشود، آن هم زنان صبوری که عمدتا در جهت کمک به اقتصاد خانواده به کار اجتماعی میپردازند و به جای این که مورد قدردانی افراد خانواده واقع شوند در بسیاری از موارد مورد سرزنشهای مکرر قرار میگیرند.
برای بسیاری از زنان بویژه آن دسته که همسرانشان در امور خانه و فرزندان به آنها کمک نمیکنند، رسیدن به همه این امور و وظایف واقعا مشکل و ممکن است موجب ایجاد فشار روانی در آنها شود. زمانی که افراد دچار فشار روانی مستمر میشوند، میزان انرژی و همچنین صبر و تحمل آنها کاهش مییابد.
این درست است که تعدد وظایف یک زن فشار روانی زیادی را برایش به وجود میآورد، اما همراهی اعضای خانواده بویژه همدلی و همراهی همسر در جلوگیری از این فشار روانی، اهمیت بسیار زیادی دارد و مادران شاغل در صورت داشتن حس حضور یک همراه احساس فرسودگی نمیکنند و در این حالت همه اعضای خانواده همگام با هم جلو میروند و به دنبال آن اضطراب و افسردگی ناشی از این فشار روانی هم در زنان به وجود نمیآید.
برای خود وقت بگذارید
مهمترین نکتهای که مادران شاغل باید در نظر داشته باشند این است که زمانی را به مراقبت و رسیدگی به امور خود اختصاص دهند و بدانند تا زمانی که به خود آن گونه که باید توجه نکنند، نمیتوانند نیازهای فرد دیگر را جوابگو باشند. همیشه وقتی را برای تجدید قوا و به یاد آوردن اینکه فقط یک مادر، همسر و کارمند نیستید در نظر بگیرید. ممکن است از رفتن به گردش و تنها گذاشتن فرزندتان در خانه، در حالی که تمام روز در محل کارتان بودهاید احساس گناه کنید اما بدانید این کار هم به نفع شما و هم تمام اعضای خانوادهتان خواهد بود، زیرا تجدید قوا به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید همه کارهایتان را انجام دهید.
برای اینکه فرسوده نشوید باید زمانی را به هر چیزی که شادتان میکند و میتواند برایتان سلامت روانی به همراه داشته باشد اختصاص دهید. مثل شنا، پیادهروی با دوستان یا حتی مهمانیهای دوستانه و... که این کارها باعث میشود کاراییتان تا 10 برابر افزایش پیدا کند و شما با احساسی خوب، هم به کار بیرون از خانه برسید و هم به همسر و فرزندانتان رسیدگی کنید.
الهام طباطبایی - چاردیواری
(ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در این وانفسای كمبود شغل و كار، بهتر است به جای این گونه مقالات، توصیه كنید كه زنان، سبك زندگی سنتی را سرلوحه خود قرار دهند و مثل مادر بزرگ هایمان، شیرین و ساده زندگی كنند.