آماده در برابر هر اتفاق

در مسیر زندگی همیشه موضوعات آزاردهنده، از بحران‌های مختلف گرفته تا کارهای سخت طاقت‌فرسا وجود دارد. اگر می‌خواهید زندگی خوبی داشته باشید باید برای رویارویی هر یک از مشکلات آماده باشید، اما مساله اینجاست که هیچ کس نمی‌داند چه چیزی در انتظارش است تا برای آن آماده باشد و البته نمی‌توان تمام زندگی را برای آماده شدن در برابر مشکلات متفاوت سپری کرد؛

کد خبر: ۸۰۱۶۷۳

یعنی هیچ کس نمی‌تواند با جزئیات کامل برای هر اتفاقی در آینده آماده شود، اما یک روش آسان‌تر برای رویارویی با هر نوع بحران و رخدادی وجود دارد و آن یادگیری چند مهارت و گام ساده است که می‌توان آن را اصطلاحا بسته بقا و جان به در بردن نامید.

گام اول: توجه و تمرکز

این مهارت،لازمه هر زندگی است. بدون توجه و تمرکز نمی‌توانید مهارت‌های دیگر زندگی‌تان را به درستی به کار ببرید. توجه را می‌توانید با کمک مدیتیشن تمرین کنید. هر روز صبح چند دقیقه روی تنفس‌تان متمرکز شوید. هر وقت که توانایی توجه و متمرکز شدن را به دست آورید، بهتر می‌توانید احساسات درونتان را در برابر رخدادهای بیرونی کنترل کنید. مثلا اگر کسی بر سر شما فریاد بکشد بسرعت می‌توانید متوجه تغییرات درون بدنتان ازجمله افزایش ضربان قلب، درد در قفسه سینه، سرخ شدن صورت و... شوید و به وسیله این واکنش‌های درونی از چیزی که از ذهن‌تان می‌گذرد مطلع می‌شوید و سپس می‌توانید واکنش‌های بیرونی‌تان را کنترل کنید.

گام دوم: تمرکز

گاهی اوقات ما محکم به خواسته‌ای چسبیده‌ایم و ترس از برآورده نشدن آن ما را دچار نگرانی، خشم و رنجش می‌کند. البته گاهی اوقات حتی خود شما هم نمی‌دانید چه چیزی موجب ناراحتی و عصبانیت‌تان شده است. با تمرین می‌توانید بسرعت مشکل اصلی را تشخیص دهید؛ مثلا شاید کسی با شما بدرفتاری کرده و شما با این فکر که او حق چنین کاری نداشته است و نباید کسی با شما این گونه رفتار کند، بسیار عصبانی می‌شوید. در حقیقت همه ما برای خودمان شرایط مطلوبی تصور می‌کنیم و اگر آن مهیا نشود یا دیگران آن را نقض کنند، بشدت ناراحت و افسرده می‌شویم. بنابراین تمرکز و بررسی کنید چه چیزی شما را می‌رنجاند و به سراغ گام سوم بروید.

گام سوم: رهایی

هر کس خواسته‌ای دارد و به سادگی نمی‌تواند از آن بگذرد. این کاملا درست است و نمی‌توان آن را به حساب نیاورد، اما وقتی برآورده نشدن خواسته مورد نظر بارها باعث آزارتان می‌شود، به خود محبت کرده و رهایش کنید. مثلا می‌خواهید که همه مردم با شما رفتار درستی داشته باشند. این خواسته بجا و کاملا منطقی است، اما در عین حال خواسته‌ای است که همیشه به واقعیت نمی‌پیوندد. بنابراین به جای این ‌که به خواسته‌تان بیش از حد توجه داشته باشید، به این حقیقت نگاه کنید که مردم رفتارهای متفاوتی از خود بروز می‌دهند و این بخشی از زندگی است. مسلما همه مردم نمی‌توانند رفتار ایده‌آلی داشته باشند. باید این موضوع را بپذیرید و خواسته‌تان را به زور، واقعی جلوه ندهید.

گام چهارم: واکنش مناسب

پذیرش واقعیت به معنای منفعل رفتار کردن و دست روی دست گذاشتن نیست. بهتر است صرفا خواسته‌هایی را که احساسات دردناک در شما به وجود می‌آورد، رها کنید. سپس بیاموزید بدون خشم، ناامیدی، نگرانی و رنجش در برابر واقعیات واکنش نشان دهید. مثلا در برابر دیگران یا موقعیتی بد واکنشی پر از خشم یا رنجش نشان دادن هرگز ماهرانه نیست. ما وقتی به مشکلات با خشم و ناامیدی واکنش نشان می‌دهیم، اوضاع را پیچیده‌تر می‌کنیم، اما داشتن رفتاری پر از آرامش در برابر مشکلات به این معناست که می‌توانیم از پس هر مشکلی که پیش رویمان قرار می‌گیرد برآییم.

گام پنجم: زمان حال باارزش

هربار که گذشته را در ذهنمان مرور می‌کنیم یا به اتفاق‌ها واحتمال درست پیش نرفتن کارها در آینده فکر می‌کنیم، علاوه بر این ‌که به نتیجه خوبی نمی‌رسیم، زمان حال‌مان را هم نابود می‌کنیم. هرگز لحظه حال خود را با مرور این افکار از بین نبرید.

گام ششم: پذیرش

حقایق زندگی را بپذیرید تا آزاردهنده نباشد. البته این پذیرش تمرین می‌خواهد، زیرا پذیرفتن این حقیقت که ممکن است با ما بدرفتاری شود، بیمار شویم، شغل‌مان را از دست دهیم و هر موضوع عذاب‌آور دیگر بسیار سخت است، اما اگر بیاموزید حقایق را با همان تلخی وجودشان بپذیرید، به آرامش شیرینی دست پیدا می‌کنید که می‌تواند شما را از هر درد و رنجی بسرعت خلاص کند.

مهارت‌ها و گام‌های فوق به نظر ساده‌تر از آن می‌آید که بتوانید به وسیله آنها بر مشکلات زندگی غلبه کنید، اما اگر تمام آنها را به کار ببندید، متوجه می‌شوید زندگی‌تان نسبت به گذشته بسیار آرام‌تر شده است.