گفتگوی فوتبالی با بهاره رهنما

بهاره رهنما که جدا از بازیگری، نویسندگی و کارگردانی به انجام امور خیریه، نمایشنامه خوانی، گالری و ... هم می پردازد، در تئاتر «دور هم یهمسران شکسپیر» توانست رکورد فروش تئاتر را جابجا کرده و به نام خودش ثبت کند.

جالب است بدانید که وی با تمام این حرف ها و به رغم همه این مشغله ها با یک نویسنده بزرگ و سرشناس و فوتبالیست پرحاشیه و پردردسری به نام پیمان قاسم خانی روزهایش را سر می کند! به بهانه علاقه شدید پیمان به فوتبال با بهاره رهنما گپ زدیم. بهاره رهنما یکی از پرکارترین هنرمندان کشورمان، گاهی به طور همزمان در چند پروژه مختلف حضور دارد.

شما جزو هنرمندان پرکار محسوب می شوید. این روزها مشغول چه کاری هستید؟

- اجازه بدهید قبل از اینکه در مورد این مسائل صحبت کنم، در مورد پرواز دوستانمان صحبت کنم. دوست دارم که قبل از هر چیز درگذشت آقایان مرتضی پاشایی، غلامحسین مظلومی و مجید بهرامی را تسلیت بگویم.

من فکر می کنم که خدا از حیث فعالیت انسان ها را در دو دسته خلق کرده. گروهی هستند که بیشتر ترجیح می دهند ساکن باشند و خیلی اکتیو نیستند ولی گروهی دیگر یک لحظه هم نمی توانند آرام و قرار داشته باشند. این حرکت و انرژی که در من وجود دارد، در دست خودم نیست! یک جورایی ذاتی است و البته حالا متوجه شده ام که این موضوع باعث ناراحتی بعضی ها شده و همین بهانه ای شده که علیه من نقدی بنویسند!

دوست دارید اول در مورد فعالیت هایتان صحبت کنید یا این ماجرا؟

- این ماجرا چندان مهم نیست که بخواهیم به آن بپردازیم و تنها حسنی که این اتفاق داشت این بوده که باعث شد یک کمپین و ائتلاف جالب برای حفظ حریم شخصی و امنیت چهره های سرشناس به وجود آید. پس از اینکه برخی، فضای سایبری را آلوده کرده و شروع به اهانت کردند، بعضی از چهره های سرشناس مثل خانم مهناز افشار بیانیه هایی منتشر کردندو بالاخره قرار شد که پس از تنظیم یک نامه و امضای آن توسط این چهره های سرشناس پلیس فنا و مسئولان ذیربط وارد عمل شوند و با افراد متخلف برخورد کنند.

چه کسانی این نامه را امضا کرده اند؟ از چهره های سرشناس ورزشی هم کسی در لیست تان هست؟

- گروهی از بازیگران مثل من، خانم افشار و توسلی و مربیان و چند چهره مطرح فوتبالی مثل پژمان جمشیدی، علی دایی و علی کریمی هم قرار است این نامه را امضا کنند.

در مورد هانیه توسلی اتفاق عجیبی افتاد و از او ایراد گرفتند که چرا درگذشت مرتضی پاشایی را تسلیت نگفته! اما ماجرای شما خیلی عجیب و غریب بود.

- از من ایراد گرفته اند که چرا اینقدر کار می کنم و همه جا هستم! ناراحت هستند که چطور جدا از کارهای تئاتر و سینما به امور خیریه و حتی نمایشنامه خوانی می رسم! حتما می دانید که نمایشنامه خوانی یکی از آیین های قدیمی ماست و در ایران متداول است. بحث نمایشنامه خوانی با مداحی کاملا فرق می کند و معمولا این کار توسط هنرمندان انجام می شود و آنها داستان های امام حسین (ع) و عاشورا را برای مردم می خوانند. امسال هم با آقای «حسین پارسایی»، من و هنرمندان زیادی این کار را انجام دادیم و اتفاقا با استقبال خوبی هم روبرو شدیم و خدا را شکر مردم خوش شان آمد.

حسابش را بکنید که یک نفر از این موضوع خوشش نیامده و در فضای سایبری به من و دیگران اهانت می کند. به هر حال بعضی ها برای دیده شدن این کارها را انجام می دهند و من خوشحالم که در طول این چند روز بعضی ها را به خوبی شناختم و دیدم که دوستانم چطور از من حمایت کردند و نسبت به من لطف داشتند.

نمی خواهید در مورد کارهایتان صحبت کنید؟

- یک نمایشنامه در دست نگارش دارم و البته قرار است با بازی در نمایش «باغ آلبالو»ی آقای آتیلا پسیانی به یکی از آرزوهایم برسم. در فیلم جدید سام قریبیان هم همراه با میلاد کی مرام نقش آفرینی می کنم و قرار است که این فیلم برای جشنواره فیلم فجر آماده شود. یک نمایش دیگر به کارگردانی داوود نبی اردلان به نام «تو خفه می شی یا من» را همراه با کمند امیرسلیمانی روی صحنه خواهیم بردکه این اتفاق در اواخر آذرماه و در فرهنگسرای نیاوران رقم می خورد.

اما نکته مهم این است که من در حال حاضر در تئاتر «نمایش اسپانیایی» همراه با جاری عزیزم «شقایق دهقان» روی صحنه می روم. نمایش اسپانیایی با کارگردانی خانم «شیوا اردویی» تا بیستم آذرماه در فرهنگسرای نیاوران اجرا می شود و خدا را شکر استقبال خوبی هم از این نمایش شده است.

گویا جاری شما اهل فوتبال است و فقط در همین یک زمینه اتفاق نظر ندارید؟

- شقایق نسبت به من فوتبالی تر است و یک جورایی بیشتر با پیمان و محراب در مورد فوتبال بحث می کند. از طرف دیگر چون اکثر بازی های فوتبال از طریق محراب و در منزل آنها دنبال می شود، شقایق هم یک پای قضیه شده و حتی برای بازی های دربی و مسابقه های حساس، دوستان محراب در منزل آنها جمع می شوند و بازی ها را تماشا کنند.

چطور شما اهل فوتبال نیستید؟

- فکر می کنید که من اهل فوتبال نیستم؟ من حتی اگر فوتبال را دوست نداشته باشم هم مجبورم با آن کنار بیایم و به صورت اتوماتیک وار به روز می شوم! (خنده)

چطور؟

- مگر می شود که همسر پیمان قاسم خانی باشم و از فوتبال بی خبر باشم؟ در خانه ما آنقدر در مورد فوتبال بحث می شود و حرف می زنند که آدم خود به خود در جریان همه چیز قرار می گیرد.

اما گویا شما خیلی از فوتبال خوش تان نمی آید.

- من از فوتبال بدم نمی آید ولی فکر می کنم که اگر فوتبال نبود توجه آقایان به خانم ها در همه جای دنیا چند برابر می شد و این اتفاق می توانست همه خانم ها را خوشحال کند.

واقعا؟

- من جدی می گویم ولی در مقابل این موضوع باید بگویم هر اتفاقی که باعث می شود عزیزان و نزدیکان من خوشحال شوند را دوست دارم و از این موضوع و ماجرای فوتبال هم استقبال می کنم.

با این تعریفی که از پیمان قاسم خانی می کنید پس با یک کارشناس فوتبال زندگی می کنید تا یک نویسنده.

- حدود بیست و دو سال است که پیمان را می شناسم و هجده سال است که او همسر من است. این درست که یکسری تفاوت ها میان ما وجود دارد ولی رفاقت خاص و قدیمی من و پیمان باعث شده که این زندگی ادامه پیدا کند و وقتی می بینم که پیمان با فوتبال دچار چنین شور و شوقی می شود، لذت می برم و خوشحال می شوم.

البته یک موضوع دیگر هم هست که باید بگویم... پیمان فقط در مورد فوتبال صحبت نمی کند. او یک پا فوتبالیست است.

از ماجرای فوتبال بازی کردن هایش باخبر هستیم.

- شما همان هفته ای یک شب را همراه پیمان و دوستانش به فوتبال می روید ولی او هفته ای سه شب می رود فوتبال!

هفته ای سه شب؟

- (خنده) بله... هفته ای سه شب می رود فوتبال!

اینکه خیلی خوب است.

- کجای این ماجرا خوب است؟ (خنده) کلا من به تمام آقایان دنیا مشکوک هستم! پیمان هفته ای سه شب به بهانه فوتبال می رود بیرون، آن وقت شما می گویید که خوب است؟ اگر قرار بود که او این همه فوتبال بازی کند و به تمرین برود که الان باید یک فوتبالیست معروف و بزرگ می شد.

فکر می کنید که بازی اش خوب است؟

- خودش که خیلی تمرین می کند ولی چه فایده... بعضی وقت ها مصدوم می شود و کلی باید پرستاری اش را کنم. قبلا خیلی مصدوم می شد ولی الان راهش را یاد گرفته و خیلی درگیر نمی شود. می گوید که مثل فرشاد پیوس آن جلوها می ایستد و فقط گل می زند! (خنده)

اتفاقا چند وقت پیش یک گل خیلی خوب زد و از ما خواست آن را برای شما تعریف کنیم!

- چه فایده! دیگر فوتبالیست شدن از سن و سال پیمان گذشته و خیالمان راحت است که او دیگر نمی تواند فوتبالیست شود. اگر جوان تر بود که حسابی دردسر داشتیم و باید دنبال راهی می رفتیم تا فوتبال را از سرش بیندازیم. البته پیمان جوان تر که بود فوتبالیست خوبی بود و حتما قسمت نبوده که فوتبالیست شود.

دوست داشتید پیمان قاسم خانی نویسنده همسرتان بود یا فوتبالیست؟

- شک نکنید که من همین پیمان را انتخاب می کردم. من عاشق این پیمان نویسنده هستم و اندیشه های این پیمان نویسنده برای من خیلی مهم است. همین که پیمان به اندازه یک فوتبالیست تمرین می کند و زحمت می کشد، قبول است و او فوتبالیست محبوب ماست.

یعنی فوتبال بازی کردن تا این حد برای پیمان مهم است؟

- (خنده) درست فهمیدید... من توی این سال ها فهمیده ام که اگر پیمان خوب بازی کند و گل بزند، خیلی خوب می شود! اما اگر برود فوتبال و گل نزند که هیچی! او خیلی بی جنبه است. اگر گل بخورد، بداخلاق می شود. گلزنی روی اخلاق پیمان تاثیر مستقیم دارد و ما همه دوست داریم که او گل بزند! (خنده)

این را می دانیم که قاسم خانی ها حسابی فوتبالی هستند ولی اینکه چرا پیمان در ویژه برنامه نود در مورد دربی شرکت نکرد و محراب را تنها گذاشت، برایمان عجیب بود!

- پیمان یکسری اخلاق های خاص خودش را دارد. او آدم دوربین گریزی است و دوست ندارد که ضبط شود!

پس چرا فیلم بازی می کند؟

- باور کنید که هر بار این اتفاق افتاده یا از روی رفاقت بوده یا رودربایستی و اتفاقی! او از دوربین و هر جایی که شلوغ باشد فرار می کند و همانطور که گفتم اخلاق های خاص خودش را دارد.

شما هم مثل قاسم خانی ها پرسپولیسی هستید؟

- من بلاتکلیف هستم و به همین دلیل فعلا ترجیح می دهم که فقط طرفدار تیم ملی باشم!

چرا؟

- چون من آن اوایل پرسپولیسی بودم و حتی جند بار آقای فرشاد پیوس را دیدم، وقتی دبیرستان بودم. به خاطر دوستی و رفت و آمد یکی از نزدیکانم با آقای پیوس ایشان را دیدم و چون خوب گل می زد، بیشتر پرسپولیسی بودم اما وقتی ماجرای آقای حجازی پیش آمد تحت تاثیر شجاعت و حمایت او از مردم قرار گرفتم. خیلی زود یک نامه برای آقای حجازی نوشتم و گفتم که استقلالی شده ام! الان هم گیج می زنم و هنوز نمی دانم که آبی باشم یا قرمز!

ماجرای دوستی پیمان و فرشاد پیوس چه بود؟

- من به یک برنامه رادیویی دعوت شدم و چون دوستان من در آن برنامه می دانستند که من از فرشاد پیوس خوشم می آید، ایشان را هم دعوت کردندتا مرا سورپرایز کنند که از اینکه فوتبالیست محبوب دوران دبیرستانم را می دیدم حسابی سورپرایز شدم و از همانجا به پیمان زنگ زدم. پیمان هم با آقای پیوس حسابی دوست شد و حتی قرار گذاشتند و با هم رفتند فوتبال. از همانجا بود که پیمان آمد خانه و گفت که فوتبالش مثل فرشاد پیوس شده و فقط می ایستد آن جلو و گل می زند! (خنده)

واقعا فکر می کنید که او مثل پیوس گل می زند؟

- همانطور که گفتم به او مشکوک هستم (خنده) ولی برایش بنویسید که پیمان با آن قلم جادویی اش آقای گل بهاره است! (سید احسان هاشمی/ همشهری تماشاگر)