اما این فقط تظاهرکنندگان و ناراضیان شهر فرگوسن نیستند که از دادگاه و هیات منصفه آن شهر بشدت ناراضی نشان میدهند؛ همان هیات منصفهای که پس از ماهها بالاخره اعلام کرد هیچ مدرکی دال بر این که «دارن ویلسون» مامور سفیدپوست پلیس آمریکا هنگام تیراندازی به «مایکل براون» سیاهپوست و غیرمسلح، جرمی مرتکب شده باشد، وجود ندارد. بسیاری از مردم آمریکا از مدتها پیش بر این عقیدهاند که دستگاه قضایی این کشور گرفتار همان نژادپرستی ریشهدار است. از یک سو براون قربانی همین نژادپرستی نهادینه شده معرفی میشود و از سوی دیگر ویلسون به قهرمانی بدل میشود که هر آینه امکان دارد به قربانی زورآزماییها و جنگ قدرت سیاسی بدل شود. شخص باراک اوباما نیز نژادپرستی موجود در میان نیروهای پلیس و دادگستری را یک «مشکل واقعی» برای آمریکا به شمار میآورد. از سوی دیگر «پیتر کینگ» از حزب جمهوریخواه در پاسخ به رئیسجمهور اعلام میکند که ویلسون نهتنها جرمی مرتکب نشده بلکه باید از سوی رئیسجمهور به کاخ سفید دعوت شده و از او قدردانی به عمل آید!
آشتیناپذیری فعلی میان سیاستمداران آمریکا از یک سو پیامد و حاصل برداشتهای کاملا متفاوت آنها از مشکلات کشور است. واکنشها به رویدادهای فرگوسن نشان داد که حاکمان این کشور تا چه اندازه نسبت به مشکلات درک متفاوت و گاه سطح پایینی دارند. جمهوریخواهان ادعا میکنند که مخالفت آنها با رفتاری انسانیتر و بهتر در قبال 11 میلیون مهاجر غیرقانونی هیچ ارتباطی حتی اندک با مساله نژادپرستی ندارد و آنها هیچ حساسیتی نسبت به این که نزدیک به شش سال پیش یک سیاهپوست ساکن کاخ سفید شد، ندارند. البته واقعیتهای موجود، خلاف این ادعای جمهوریخواهان را نشان میدهد. از سوی دیگر شکافها در واشنگتن عمیقتر شده و به تبع آن جامعه آمریکا نیز دوقطبیتر شده است. حتی انتخابات کنگره در هفتههای پیش و پیروزی جمهوریخواهان نیز از این تنشها نکاست و نمایندگان و سناتورها هر یک راه خود را میروند و گاه از خطمشیهای حزب متبوع خود نیز عدول کرده و بر تنشها میافزایند.
وضع به گونهای است که گروههای ذینفع در عرصه سیاسی آمریکا به همفکران خود اعلام کردهاند در صورت تداوم این وضع تنشآلود، باید زنگهای خطر را به صدا درآورد. گروه تندروی تیپارتی پیشاپیش اعلام میکند که برای انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 باید از معرفی جمهوریخواهان نرم و سست اراده پرهیز شود. بویژه این ایده شکل میگیرد که سارا پالین در آریزونا با جان مک کین، رقابت درونحزبی انجام دهند. جالب آن که پالین همه شهرت سیاسی خود را مدیون همان جان مک کین است که در انتخابات سال 2008 این زن را به عنوان معاون رئیسجمهور معرفی کرده بود. مک کین اما زمانی خشم تندروهای جمهوریخواه را علیه خود برانگیخت که تلاشهایی در جهت نوعی مصالحه در رابطه با قانون مهاجرت انجام داد. البته اوباما نیز در این آخرین ربع دوران ریاست جمهوری خود با مخالفان درونحزبیاش مشکلات زیادی دارد. پس از آن که نمایندگان شکستخورده دموکرات در انتخابات عملا از حضور رئیسجمهور در کنگره و بحث در مورد قانون مهاجرت جلوگیری کردند، اوباما هم سفرهایی داخلی را آغاز کرد تا بویژه در میان لاتینتبارها برای هیلاری کلینتون تبلیغ کند. ظاهرا رئیسجمهور آمریکا ترجیح میدهد که کلینتون میراثدار وی باشد.
بسیاری از سیاستمداران آمریکا بر لبه تیغی که یک سوی آن حفظ اصول و سوی دیگر آن آشتیناپذیری است از حرکت بازایستادهاند. برخی از تندروترها در به اصطلاح جنگهای دروناردوگاهی همیشگی خود به سمت و سوی نابودی کامل میروند. نگاهی به برخی روزنامههای هفته اخیر نشان میدهد که چه بازی خطرناکی در عرصه سیاسی آمریکا جریان دارد. اما این کشور تنها با مشکلاتی چون ناآرامیهای فرگوسن و یک سیاست مهاجرت شکستخورده سر و کار ندارد. چاک هیگل، وزیر دفاع آمریکا مجبور به کنارهگیری شد، زیرا پنتاگون برای جنگ علیه داعش به وزیری مقتدرتر نیاز دارد. مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران که زمانی آمریکا از آن به عنوان فاجعهای ژئوپلتیک یاد میکرد همچنان به مویی بسته است. اما فاجعه اصلی این است که نه دولت و نه کنگره آمریکا حاضر نیستند مسئولیت خود در قبال مشکلات فعلی را پذیرفته و دیدی واقعگرایانه به تواناییهای خود داشته باشند.
بسیاری از نمایندگان کنگره به جای همکاری در جهت دستیابی به توافق با ایران، پیشاپیش کمر به ناکام گذاشتن مذاکرات و به شکست کشاندن اوباما بستهاند. حتی در صورت انتخاب جانشینی برای هیگل در آینده نزدیک نیز تغییری ایجاد نخواهد شد، زیرا تندروهای آمریکایی از چنان درک اندکی برخوردارند که فکر میکنند مشکل خاورمیانه راهحلی ساده دارد و هنوز بر این عقیدهاند که جورج دبلیو بوش هیچ خطایی مرتکب نشده است. امروزه هیچ چشماندازی برای رفع مشکل مهاجران غیرقانونی از طرق اصولی و قانونگذاری وجود ندارد و رقبای سیاسی فقط به یکدیگر دشنام داده و حتی اوباما را یک مستبد میدانند.
اما اوباما نیز در برابر رویدادهای فرگوسن واکنشی خاص نشان داد و اعلام کرد این رفتارها هیچ سودی ندارد و آتش زدن ماشینها نمیتواند مشکلات بیمههای درمانی و مهاجران غیرقانونی و حقوق شهروندی را حل کند. اما ظاهرا در آمریکا دوران حرفهای زیبا گذشته است و واشنگتن تصمیم دارد رویهای خلاف آن را در پیش گیرد.
فرانکفورترآلگماینه / مترجم: محمدعلی فیروزآبادی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه