زن کارتن خواب، قربانی توهم کارگر شیشه‌ای

به گزارش جام‌جم، شانزدهم آبان امسال صاحب یک طباخی با پلیس آگاهی غرب استان تهران تماس گرفت و از کشته شدن زن جوانی به دست کارگر مغازه‌اش به‌نام فرزاد خبرداد.

در ادامه تیمی از ماموران با حضور در این طباخی در شهریار تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند. صاحب مغازه به ماموران گفت: امروز وقتی به مغازه آمدم متوجه غیبت ناگهانی کارگرم به نام فرزاد شدم. با طولانی شدن غیبت او به موضوع مشکوک شده و تصمیم گرفتم فیلم دوربین مداربسته مغازه را بازبینی کنم که با صحنه هولناکی روبه‌رو شدم. در این فیلم فرزاد زن ناشناسی را به مغازه آورده و او را خفه کرده بود.

کارآگاهان جنایی با ثبت اظهارات وی موضوع را به قاضی بهروز حسنوند، بازپرس کشیک دادسرای عمومی و انقلاب شهریار اطلاع دادند. با حضور تیم جنایی در محل، آنها با توجه به گفته‌های صاحب مغازه به بازبینی دوربین مداربسته نصب شده در محل پرداختند که مشخص شد گفته‌های او صحت دارد. در ادامه با دستور قضایی، تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت و شناسایی هویت مقتول آغاز شد تا این‌که در روز‌های پایانی هفته گذشته متهم فراری هنگامی که در حوالی محل جنایت پرسه می‌زد از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شد.

متهم با انتقال به پلیس آگاهی اظهارات متناقضی را بیان کرد و مدعی شد مرتکب جنایت نشده، اما در ادامه تحقیقات زمانی که کارآگاهان جنایی فیلم ثبت شده از جنایت را پخش کردند، قفل سکوتش را شکست و به قتل زن جوان اعتراف کرد.

متهم به قتل به افسر بازجو گفت: مدتی بود که ماده مخدر شیشه مصرف می‌کردم، اما صاحب مغازه از این موضوع خبر نداشت. دوازدهم آبان امسال در مغازه طباخی خواب بودم که متوجه شدم زن جوانی در خیابان ایستاده و کمک می‌خواهد. وقتی در را باز کردم و علت حضورش را پرسیدم از من خواست کمی غذا به او بدهم. دلم برایش سوخت و او را به مغازه راه دادم. از حرف‌هایش متوجه شدم به خاطر اعتیاد از سوی خانواده‌اش طرد شده و کارتن خواب است.

فرزاد ادامه داد: پس از آن‌که با هم غذا خوردیم، شیشه کشیدیم. ساعاتی بعد زن جوان که خودش را نازنین معرفی کرد، از من خواست 500 هزار تومان به او بدهم و تهدیدم کرد اگر پول ندهم با داد و فریاد همسایه‌ها را متوجه حضورش در مغازه می‌کند تا همین کار باعث شود من از آنجا اخراج شوم.

عصبانی شده و دوباره شیشه کشیدم. این بار دچار توهم شده و آن زن را به شکل شیطان می‌دیدم. به او حمله کردم و با دستانم آن‌قدر گلویش را فشار دادم که خفه شد. چند ساعت بعد که به خودم آمدم متوجه شدم او را کشته‌ام. به‌دنبال راهی برای خلاصی از جسد بودم. پیکر بی جان نازنین را به سمت دستشویی مغازه کشاندم و آن را تکه‌تکه کرده و در کیسه‌هایی قرار داده و از مغازه خارج کردم. کیسه‌ها را میان زباله و نخاله‌های ساختمانی رها کرده و به محل کارم بازگشتم. عذاب وجدان یک لحظه رهایم نمی‌کرد. چند بار خواستم خود را به پلیس معرفی کنم که ترسیدم.

با اعتراف متهم به قتل، کارآگاهان جنایی به محل‌هایی که او جسد را رها کرده بود، اعزام شده و توانستند بخشی از بقایای جسد را کشف و به پزشکی قانونی منتقل کنند.

با صدور قرار قانونی برای عامل جنایت، تحقیقات از وی در حالی ادامه دارد که جستجو برای شناسایی خانواده مقتول آغاز شده است.