گفت‌وگویی کوتاه با مردی که ۱۵سال گرفتار اعتیاد بود

دخترم باعث رهایی‌ام شد

امیرحسین، مرد ۴۴ساله بوشهری است که بیش از ۱۵سال گرفتار اعتیاد بود اما اکنون سه‌سال‌ونیم است که به رهایی رسیده است.
کد خبر: ۷۲۹۰۱۵
دخترم باعث رهایی‌ام شد

جام جم سرا به نقل از شرق: امیرحسین در گفت‌وگویی داستان زندگی‌اش را شرح داده است:

‌ مصرف را از چه سنی شروع کردی؟
از سن خیلی پایین. شاید 15یا16سالگی. به‌خاطر ناآگاهی و کنجکاوی بود.

‌ با دوستان مصرف می‌کردی یا در خانواده هم مواد را دیده بودی؟
پدربزرگم مصرف‌کننده موادمخدر بود و موقعی که کسی مریض می‌شد به او تریاک می‌داد، مثلا اگر کسی سرما می‌خورد تریاک را در چای حل می‌کرد و به او می‌داد. خود من هم تریاک را به‌عنوان دارو مصرف کرده‌ام.

‌ چه شد که اولین‌بار تریاک را با انگیزه‌ای غیر از درمان مصرف کردی؟
اولین‌بار را چون سنم پایین بود یادم نمی‌آید ولی چیزی که مسلم است این است که تفکر درستی نداشتم.

‌ بدترین خاطره‌ای که از دوران مصرف داری چیست؟
خاطره‌ای است که منجر شد برای درمان اقدام کنم. آن‌زمان جوری شده بودم که خیلی کم خانه می‌رفتم. اکثر اوقات وقتی به خانه می‌رفتم بچه‌هایم خواب بودند. دختری کوچک داشتم که الان سوم دبستان است و آن‌موقع سنش خیلی کم بود. معمولا هم دختر به پدر خیلی وابسته است. یک‌روز که خواستم از خانه بیرون بیایم جلویم را گرفت و گفت: «نمی‌گذارم از خانه بیرون بروی.» آن‌روز بچه‌هایم التماس کردند که بیا خانه ناهارت را بخور و دوباره برو من هم قبول کردم. ظهر به خانه برگشتم و ناهار خوردم. بعد باید دوباره مصرف می‌کردم تا حالم خوب شود دخترم باز جلو آمد و گفت نمی‌گذارم بروی. حال خیلی بدی به من دست داد اما چاره‌ای نداشتم و باید برای مصرف می‌رفتم. دخترم را به مغازه بردم و برایش کمی خوراکی خریدم و دوباره به خانه برگرداندمش اما او نمی‌توانست از من دل بکند. این را کاملا احساس می‌کردم. به خودم گفتم انگار اصلا پدر این بچه نیستم. به‌هر‌حال آن‌روز از خانه رفتم اما وقتی خواستم مصرف کنم حسی بود که نمی‌گذاشت مصرف کنم. آن روز در خانه مجردی‌ام تنها بودم. وقتی پای بساط نشستم گریه‌ام گرفت. سرم را به دیوار می‌زدم و گریه می‌کردم. شروع کردم با خدا حرف‌زدن. گفتم خدایا راهی جلو پای من بگذار تا نجات پیدا کنم. مدتی بعد یکی از دوستانم که قبلا با هم مصرف می‌کردیم من را به جایی در تهران معرفی کرد. من از بوشهر برای درمان به تهران آمدم. هفته‌ای یک‌بار برای شرکت در جلسات درمان به تهران می‌آمدم و الان هم خودم بعد از درمان نمایندگی بوشهر را برای کنگره 60 راه‌اندازی کرده‌ام و از زمانی که این کار را کردیم 25نفر درمان شده‌اند.

‌ آیا برای تامین هزینه مصرف خلاف هم کردی؟
نه خوشبختانه. شغلم درآمد خوبی داشت و برای مصرف گرفتار پول نبودم. همه به من می‌گفتند تو برای چی اصلا می‌خواهی ترک کنی تو که از لحاظ جا و پول مشکلی نداری اما هر مصرف‌کننده‌ای می‌داند مواد بعد از مدتی اصلا حال خوبی به آدم نمی‌دهد.

‌ توصیه‌ات به افرادی که الان مصرف‌کننده هستند چیست؟
توصیه اصلا درست نیست. به نظر من هرکسی باید بنشیند و با خودش فکر کند که به کجا می‌خواهد برود و آخر کارش به کجا ختم می‌شود؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها