غربت یارمحمدخان مرا به کرمانشاه کشاند

هفته نامه نقد حال گفتگویی انجام داده است با آقای آواز ایران؛ شهرام ناظری، اما این گفتگو به بهانه مشروطه خواه کرمانشاهی صورت گرفته است، مشروطه خواهی که به گفته شهرام ناظری غربت او بوده که او را به این شهر کشانده است.
کد خبر: ۶۴۱۸۷۸
غربت یارمحمدخان مرا به کرمانشاه کشاند

یارمحمدخان کرمانشاهی از سرداران مشروطه است که علاوه بر اینکه نویسندگان او را فراموش کرده‌اند متاسفانه در ذهن و زبان مردم کرمانشاه هم فراموش شده است. یارمحمدخان پسر میرزا محمد از خوانین زردلان است که در سبزه‌میدان، اول بازار زرگرها، مغازه بارفروشی داشت و جذب کمیته‌ «غیرت» شد و در کنار عده‌ای از آزادیخواهان کرمانشاهی مثل حاج‌آقا محمد‌مهدی، احمدخان معتضدالدوله وزیری، میرزا علیخان وزیری، سردار علیخان سرتیپ خانه‌خراب، ابوالفتح میرزا دولتشاهی و ابوالحسن‌خان زنگنه در مبارزات مشروطه فعال بود و برای حمایت از متحصنین در مجلس؛ راهی تهران شد وقتی به قم رسید، محمد‌علی شاه قاجار خانه‌  ملت را به توپ بسته بود و او همراه برادرش به تبریز رفت و همراه سردار و سالار ملی در نبردهای مختلفی شرکت کرد و چندین بار زخم‌هایی مهلک برداشت. در محاصره قزاق‌ها از محله‌ امیزخیز تبریز، چیزی نمانده بود که قزاق‌ها به ستارخان و باقرخان دست پیدا کنند اما با رشادت یارمحمدخان و حسین‌خان کرمانشاهی، محاصره شکسته شد و سردار و سالار نجات یافتند، هر چند دلاوری‌های یارمحمدخان کرمانشاهی خیلی مورد توجه مورخین قرار نگرفته است اما در همان معدود جملات نقش بارز او در مبارزات مشروطیت مشخص و عیان است. عاقبت در شب سیزدهم مهرماه 1291 یارمحمدخان و مجاهدان همراهش شهر کرمانشاه را تسخیر می‌کنند و عزم ارگ حکومتی و دستگیری فرمانفرما را می‌نماید و سنگر به سنگر به ارگ نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و در نهایت حدود ساعت 10 صبح چهاردهم مهر یارمحمدخان زیر سقف سرپوشیده‌ بازار معروف به کلوچه‌پزها آماده حمله نهایی به فرمانفرماست که تیری از سوراخ‌های سقف بازار شلیک می‌شود و یکی از مجاهدان همراه یارمحمدخان نقش زمین می‌شود و یارمحمدخان برای ردیابی مسیر گلوله سرش را بالا می‌گیرد که تیر دوم به صورت سردار کرمانشاهی مشروطه شلیک می‌شود. گر چه در باره‌ نحوه‌ به شهادت رسیدن یارمحمدخان، اخبار دیگری هم نقل شده است، اما آنچه در بالا آمد قریب به یقین‌تر و مورد تائید معمرین و اغلب نویسندگان سرگذشت یارمحمدخان است. به هر تقدیر او در قبرستان عمومی شهر دفن می‌شود و سالیان بعد که قبرستان قدیمی در محلی فعلی آرامگاه تخریب می‌شود به سفارش و تاکید بزرگانی قبر یارمحمد خان و چند نفر دیگر از جمله مرحوم الهامی شاعر بزرگ کرمانشاهی و پدر لاهوتی‌خان دست نخورده باقی می‌ماند و تا زمان ساخت ساختمان مجموعه‌ نقلیه بهداشت باز هم به توصیه بزرگانی از جمله استاد فرشید یوسفی، آرامگاه یارمحمدخان از آسیب در امان و داخل اتاقکی قرار می‌گیرد. بعدها با پی‌گیرهای استاد فرشید یوسفی و استاد محمدعلی چاووشی، مهندس غفوری استاندار اسبق کرمانشاه، متعهد می‌شود تا آرامگاه مناسبی با دروازه‌ای مستقل از اداره نقلیه بهداشت، برای این سردار کرمانشاهی احداث نماید که متاسفانه به علت جابجایی استاندار موضوع به فراموشی مرسوم اداری سپرده شد. اما فعالان فرهنگی استان همواره دغدغه این موضوع مهم را داشته‌اند و همواره در جستجوی راهی برای احداث آرامگاه سردار یارمحمدخان بوده‌اند، تا جایی که به پیشنهاد هفته‌نامه نقدحال، مهندس قامت پرویزی از مهندسین فعال و فرهنگ‌دوست کرمانشاهی طراحی سازه‌ای مناسب با المان‌های مدرن شهری را برای آرامگاه یارمحمدخان بر عهده گرفت و مطالعات مقدماتی در حال پی‌گیری و انجام بود که موضوع سفر اخیر استاد شهرام ناظری به کرمانشاه پیش آمد و با رایزنی مدیران هفته‌نامه با استاد محمدعلی چاووشی و استاد شهرام ناظری مقرر گردید که عصر روز یکشنبه تعدادی از چهره‌های فرهنگی کرمانشاه شوالیه آواز ایران را در زیارت آرامگاه یارمحمدخان کرمانشاهی همراهی نمایند و در یک تعامل رودرو و مناسب، تمهید مقدمات اجرایی احداث سازه‌ای درخور و شایسته به عمل آید. قابل ذکر است که در این خصوص مصاحبه‌ای اختصاصی با استاد ناظری صورت گرفت که استاد آواز ایران در بخشی از این مصاحبه گفت: غربت یارمحمدخان مرا به کرمانشاه می‌خواند.

در این سفر اجرای کنسرت خواهید داشت؟ 
نه! انگیزه‌ اصلی که گفتم دیدار یاران در دیار مادری است و در این سفر فرصت اجرای کنسرت نخواهم داشت. من به سه بهانه به کرمانشاه می‌روم. 1- عده‌ای از نخبگان شهر و از سر مهر به پاس کوشش‌های من در امور انسانی و اجتماعی تندیسی به نشان تقدیر فراهم کرده‌اند که وظیفه دانسته‌ام در محفل این عزیزان (همایش‌شان) حضور یابم و تندیس مهرشان را ارج گذارم. 2- برای حضور در مراسم بزرگداشت دو ادیب هنرمند دیارم زنده‌یادان دکتر علی‌اکبر نقی‌پور و استاد سید جلیل قریشی‌زاده متخلص به وفا، که به همت یاران فرهیخته‌ی هفته‌نامه‌ی نقدحال برگزار می‌شود. هر دو عزیز که از دوستان دیرین من در دیار شیرین کرمانشاه بوده‌اند بر من و بر همه‌  کرمانشاهیان حق و حقوقی دارند که شایسته دیدم در پاسداشت این دو عزیز شرکت نمایم. دکتر علی‌اکبر نقی‌پور پزشکی آزاده، مورخ و ایران‌پژوهی صاحب سبک و شاعر و نویسنده‌ای خلاق بود و جناب استاد وفا که شهره‌  خوبانند چو شمع و در غزل معاصر ایران آفرینش‌گری صاحب نظر بودند و هر دو بزرگوار عاشق ایران‌زمین که شوربختانه چله‌گیر مرگی زمستانی شدند و حضور در سوگ‌شان بر من بایسته است. 3- سبب و انگیزه‌ مهم و محوری دیگری برای این سفر، تکمیل کار نیمه‌تمامی است که سال‌ها پیش با جناب آقای چاووشی هنرمند و دوست همشهری‌ام در خصوص تاسیس بنایی بر مزار غریب قهرمان مشروطه، یارمحمدخان کرمانشاهی است.  به هر صورت گویی با انتخابات اخیر و تغییر در مدیریت کلان کشور اندکی فضا برای این‌گونه کارها فراهم‌تر از پیش است و گوش‌های صاحبان تصمیم برای شنیدن، مهیاتر، پس عزمی جزم ساخته‌ایم که سردار یارمحمدخان کرمانشاهی را از این غربت در وطن به درآوریم. این دردآور فاجعه‌بار است که مزار آزادمردی آزادی‌خواه و فداکار چون یارمحمدخان کرمانشاهی در دیار خود غریب و بی‌نشان باشد. بزرگی که احمد کسروی در تاریخ 18 ساله‌ آذربایجان او را ناجی جان ستارخان و فاتح نبرد خونین آزادی با استبداد در تبریز دانسته است. 

 

ارمحمدخان در چهار موقف مهم اسطوره‌وار جان را برای آزادی و استقلال ایران به مصاف مرگ آورد، در نبرد با قوای استبداد در کرمانشاه، در استقرار کابینه‌  مهاجرت دولت موقت مشروطه، در نبرد سرنوشت‌ساز آذریان به رهبری ستارخان با استبداد و چهارم در هجوم به قوای اشغالگر روس و انگلیس، او در این چهار نبرد سرنوشت‌ساز به همراه حسین‌خان برادرزاده‌اش دلیری‌ها نمود و تهمتن‌وش بیرق عزت ایران و ایرانی را برافراشته نگاه داشت اما اینک حتی بیشترینه‌  همشهریانش هم نه می‌دانند او کیست و نه می‌دانند مزار غریب‌اش کجاست؟ 
برآنم تا در مرتبت نخست به یاری همشهریان کرمانشاهی و در مرتبت دوم تمامی ایرانیان به غربت این نام بلندآوازه پایان بخشیده و مزارش را به عنوان خانه‌ی آزادی و یا بنیاد مشروطه در کرمانشاه برپا داریم تا آیندگان بدانند که چه جان‌های شیفته‌ای به عشق اوج‌مندی نام و بیرق ایران به خون غلطیده است. امیدوارم شما اصحاب رسانه در این مسیر به یاری من و آقای چاووشی بیایید و همشهریان غیرتمند در اهتزاز این نام بلندآوازه غریب همراه و همکاری کوشا باشند. 

آیا شما در این موضوع برنامه‌ای دارید که اعلام بفرمایید؟ 
در روز یک‌شنبه بر مزار سردار بخشی از برنامه‌های این همراهی اعلام می‌شود و انتظار دارم که علاوه بر کرمانشاهیان که برخی از آنان در سراسر ایران و جهان پراکنده‌اند، هموطنان عزت‌مند ما را یاری و یاوری نمایند. 

و سخن آخر؟
 بزرگان ما شناسنامه و هویت ما هستند، اکرام و احترام به آنان، اکرام و احترام به فرهنگ غنی و آینده روشن ایران است. 

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها