![خطر پرتوهای فرابنفش، آلاینده ازون و گرمای بیسابقه | چرا کمیته اضطرار تشکیل نمیشود؟](/files/fa/news/1403/5/5/1236632_213.jpg)
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
رضایی نماینده دادستان تهران که در جلسه دادگاه حاضر بود میگوید: متهم جوان به خاطر اینکه میخواسته قلیانش را از دوستش پس بگیرد با او درگیر شده، البته این ادعایی است که متهم مطرح کرده و ما نمیدانیم که واقعیت دارد یا نه چون درگیری و قتل بر سر یک قلیان 5 یا 6 هزار تومانی بعید به نظر میرسد، بنابراین ما فکر میکنیم متهم واقعیت را در مورد انگیزه قتل نگفتهاست.
او در مورد اینکه چطور این قتل اتفاق افتاده میگوید: تحقیقات جامعی در این خصوص انجام شد و متوجه شدیم آنها در دو مرحله درگیر شدند. مرحله اول درگیری لفظی بوده که متهم و مقتول با هم جر و بحث کردند و مرحله دوم، مقتول از متهم میخواهد که برای مبارزه به پارکی بروند و او هم قبول میکند. بنابراین متهم و مقتول با اینکه دوستان دیگرشان هم بودند با هم درگیر میشوند و در نهایت سجاد، دوستش را به قتل میرساند.
نماینده دادستان تهران ادامه میدهد: البته متهم خودش هم زخمی شده و گواهی پزشکی قانونی این موضوع را نشان میدهد اما این زخمها عمیق نبوده و درحد یک خراش بوده فقط یک زخم نسبتا عمیق وجود داشت که بخیه خورده و بهبود پیدا کردهاست، زخمهای برجای مانده روی بدن متهم نشان میدهد که درگیری وجود داشته اما مقتول از قمه استفاده جدی نکرده است.
وی در مورد ادعای متهم در خصوص دفاع مشروع میگوید: باید بگویم که این طور نیست. دفاع مشروع شرایطی دارد مثلا اینکه شخص نتواند فرار کند، به ماموران دسترسی نداشته باشد و از کسی هم نتواند کمک بگیرد اما هیچکدام از این شرایط در مورد متهم نبوده چون متهم در فضای باز با مقتول درگیر شده و میتوانسته فرار کند البته باید بگویم که دوستانش هم بودند ضمن اینکه مقتول او را برای دعوا دعوت کرده و او میتوانست نرود یا حداقل اینکه وقتی دید مقتول شمشیر دارد سوار موتور شود و فرار کند اما هیچکدام از این کارها را نکرده و این نشان میدهد تصمیم به قتل و درگیری داشتهاست.نماینده دادستان در مورد نقض حکم میگوید: این حکم از سوی دیوان عالی کشور نقض شده اما دادسرا بر نظر خود باقی است و من هم درخواست مجازات برای متهم را کردهام. البته هیات قضات جدید باید در مورد این پرونده تصمیمگیری بکنند اما من به آنها اعلام کردم دادسرا بر نظر خود باقی است و ما بر کیفرخواست قبلی مبنی بر قتل عمد اصرار داریم.
قصدم قتل نبود
سجاد، جوانی که میگوید قصد قتل دوستش را نداشته، از رفاقتش با مقتول و روز حادثه برای ما میگوید، او بسیار امیدوار است که این بار هم قضات حرفش را باور کنند.
چه رابطهای با مقتول داشتی؟
ـ مدت زمان زیادی بود که من با او دوست بودم. ما خیلی صمیمی بودیم آنقدر که تقریبا هر روز همدیگر را میدیدیم.
یعنی اختلافی با هم نداشتید؟
ـ نه اصلا اختلافی با هم نداشتیم در تمام این سالها رفاقتمان خوب بود و اصلا دعوا نکردیم. روز حادثه هم دعوایی نکردیم. نمیدانم چرا شکیب ناراحت شد.
از روز حادثه بگو قتل چطور اتفاق افتاد؟
ـ ما در دو مرحله درگیر شدیم. در درگیری اول فقط به صورت لفظی با هم دعوا کردیم و فکر میکردم موضوع تمام شده است.
بار اول که با هم دعوا کردید بر سر چه موضوعی بود؟
ـ به خاطر مشکلی بود که سر قلیان به وجود آمده بود. من قلیانی داشتم که دست شکیب بود. او نمیخواست آن را به من پس دهد. وقتی گفتم آن را پس بده، قبول نکرد و گفت نمیدهم هرکاری دوست داری بکن.
مرحله دوم چطور بود؟
ـ در مرحله دوم شکیب با من تماس گرفت و گفت میخواهد قلیان را پس دهد. من هم فکر کردم شاید بچهها با او صحبت کردند و موضوع را حل کردهاند اما ظاهرا او برای دعوا میآمد.
چطور دعوا کردی؟
ـ من نمیخواستم دعوا کنم، شکیب دعوا را آغاز کرد.
اما تو با خودت چاقو بردهبودی اگر نمیخواستی دعوا کنی لازم نبود با خودت چاقو ببری؟
ـ راستش من در یک گلفروشی کار میکنم و چاقو را برای قطع کردن خار گلها استفاده میکنم. در واقع چاقو وسیله کارم بود چون داشتم از مغازه میرفتم چاقو را در جیبم گذاشتم و حرکت کردم، تصمیم من این نبود که کسی را با آن بزنم.
در مورد لحظه درگیری بگو؟
ـ ما در فضای سبز قرار گذاشته بودیم و سرقرار حاضر شدیم. بچههای دیگر هم بودند. به شکیب گفتم قلیان را بده اما او با قمه به من حمله کرد. من قمه را دست او ندیده بودم وقتی حمله کرد جاخالی دادم. باورم نمیشد که این طور منرا بزند.چند ضربه به دستهایم زد و یک ضربه هم به سرم زد، کاملا گیج شده بودم.
چطور چاقو را زدی؟
ـ ضربه که به سرم خورد، گیج شدم. گفتم چاقو را جلویش بگیرم کوتاه میآید اما دوباره حمله کرد و من هم یک ضربه به دستش زدم.
چرا او را به بیمارستان نرساندی؟
ـ خودم بدحال بودم. بدنم خونآلود بود. بچهها او را به بیمارستان بردند، اما من خیلی ناراحت بودم. دوستانم میگفتند بیا برویم دکتر گفتم بروید سراغ شکیب نگران او باشید، من آنقدر دوستش داشتم که به جان خودم فکر نمیکردم.
چه زمانی به دکتر رفتی؟
ـ بیحال در پارکینگ افتاده بودم که دوستانم من را به بیمارستان بردند. داشتند سرم را بخیه میزدند که خبر رسید شکیب فوت کردهاست.
تو یکبار از اتهام قتل عمد تبرئه شدی؟
ـ بله درست است تبرئه شدم. قضات حرفم را باور کردند. امیدوارم این بار هم حرفم را باور کنند.
اما دلایلی در پرونده وجود دارد که نشان میدهد به عمد دوستت را کشتی؟
ـ قسم میخوردم که این طور نبود. من شکیب را دوست داشتم. همیشه با هم بودیم. او خیلی پسر خوبی بود و خانوادهاش هم در جریان هستند که ما همیشه با هم بودیم و خیلی دوست بودیم.
حرفی با اولیایدم داری؟
ـ من میدانم مادر شکیب خیلی برای او زحمت کشید. شکیب در سختی بزرگ شده بود و مادرش برای بزرگ کردن او زحمت زیادی کشیده بود. من نمیخواستم کاری کنم که کشته شود. اصلا عمدی نداشتم. درخواستم از مادر شکیب هم این است که در حقم مادری کند و مرا ببخشد.
قاتل و مقتول خیلی با هم دوست بودند
تنها شاهد بیطرفی که ناظر این درگیری بود مردی است از اهالی محل، او میگوید: من داشتم چراغ ماشینم را درست میکردم که قاتل و مقتول و دوستانشان را دیدم. آنها همیشه مقابل خانه ما در فضای سبز قلیان میکشیدند. داشتند جروبحث میکردند و من صدای آنها را میشنیدم. اما چون همیشه آنها را با هم دیده بودم فکر نمیکردم موضوع جدی باشد. تا اینکه صدایی شنیدم. شبیه کوبیده شدن کمربند بود نگاه کردم اما چیزی ندیدم بعد از چند لحظه دیدم مقتول آن شیء را به پایش میکوبد.
او ادامه میدهد: چند دقیقه بعد صدای فریاد شنیدم. من دیدم که متهم چاقویی بر بدن مقتول زد، بعد آنها از هم جدا شدند.
او در مورد اینکه چرا دخالت نکردهاست، میگوید: درگیری آنها شدید نبود. من بعد از قتل متوجه شدم چیزی که دیدم قمه است نه کمربند. اگر میدیدم او قمه در دست دارد که به پلیس خبر میدادم.
وقتی درگیری تمام شد و مقتول را زخمی دیدم، گفتم چه شده، یکی از دوستانشان به من گفت سجاد به شکیب ضربه زد.
شاهد پرونده میگوید: البته من اصلا ندیدم درگیری چطور شکل گرفت و فقط ضربه آخر را دیدم. بعد هم سوار موتور شدند که بروند، دیدم دست کسی که ترک موتور متهم نشسته یک قمه است. ظاهرا او قمه را برداشته بود تا با هم بروند. البته یک ضربه بیشتر ندیدم. فکر هم نمیکردم کسی مرده باشد چون مقتول بلند شد و سوار ماشین شد، فردای آن روز بود که متوجه شدم کسی مرده است.
او در مورد دوستی متهم و مقتول میگوید: من هیچ آشنایی با هیچکدام آنها نداشتم و ندارم اما از وقتی در آن خانه ساکن شده بودم، میدیدم آنها میآیند و روبهروی خانه من در فضای سبز قلیان میکشند. در ظاهر رابطه خوبی داشتند. روز حادثه هم بحثشان در مورد قلیان بود اما دقیقا متوجه نشدم که ماجرا چیست.
علیرضا رحیمینژاد
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین: