استفاده 2 برادر از 500 مار سمی برای انتقام

این دو برادر به اتهام اخلال در امنیت عمومی دستگیر شدند. به گفته پلیس، آنها این مارها را از محلی که این حیوانات را به عنوان غذا یا برای مصارف دارویی می‌فروختند، تهیه کرده و به انجام این کار با هدف انتقامگیری زبان به اعتراف گشودند.

به گزارش ایندیپندنت، این دو برادر به علت دشمنی با این فرد، مارهای سمی را در نزدیکی منزل وی در شهر گوانگجو در جنوب چین رها کردند. ‌/‌ فارس

رسانه‌های آمریکا از نجات معجزه‌آسای یک دختر بچه 11 ساله از داخل یک باتلاق پر از تمساح پس از 5 روز خبر دادند.

نادیا بلوم 11 ساله که مبتلا به سندروم آسپرگر ـ یک نوع ناتوانی مربوط به اوتیسم ـ است، پس از 5 روز ماندن در باتلاقی پر از تمساح غول پیکر در منطقه وینتر اسپرینگز ایالت فلوریدای آمریکا توسط ماموران پلیس و نیروهای امداد نجات یافت.

کوین برونل رئیس پلیس منطقه وینتر اسپرینگز‌ در این باره یادآور شد: پیدا شدن دختربچه پس از 5 روز آن هم از داخل باتلاقی که انباشته از تمساح‌های آدمخوار غول پیکر است، یک معجزه است.

این دختر بچه 11 ساله تنها از کم آبی و گرسنگی رنج می‌برد و نیش پشه‌ها روی بدنش نمایان است. جیمز کینگ فردی که «نادیا» را یافته بود، در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ محلی ایالت فلوریدا، خاطر نشان کرد: من تمام تلاش خود را به کار بردم، خداوند من و تمام افرادی را که به دنبال این دختر بچه بودند، یاری کرد تا او را بموقع بیابیم. /‌ ایسنا

مردی که برای گرفتن انتقام از همسر سابق خود، نقشه قتل وی را طراحی کرده بود، پیش از هر اقدامی ناکام ماند و تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.

به گزارش «جام‌جم»، عصر روز 19 فروردین امسال ماموران انتظامی تهران در حال گشتزنی حوالی بلوار ابوذر در غرب تهران، متوجه زنی جوان شدند که هراسان در حال دویدن است و از مردم تقاضای کمک می‌کند.

ماموران با مشکوک شدن به زن جوان، او را متوقف کردند و به تحقیق از او پرداختند.

این زن در اظهاراتش به پلیس گفت: چندی پیش به خاطر اعتیاد شوهرم، از او جدا شدم و دیگر ملاقاتی با او نداشتم، تا این که چند ساعت قبل، او با من تماس گرفت و با التماس از من خواست که مرا ببیند. زن جوان ادامه داد: وقتی گریه‌های ملتمسانه شوهر سابقم را شنیدم، ناراحت شدم و تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. عصر حادثه وقتی به دیدنش رفتم، از من خواست قبل از صحبت، ابتدا به جایگاه سوخت برویم تا او برای خودرویش بنزین بخرد، بنابراین سوار خودرویم شد. خودرویم را مقابل یک جایگاه سوخت متوقف کردم تا شوهر سابقم یک گالن بنزین خریداری کند. زن شاکی ادامه داد: پس از خرید گالن بنزین، او دوباره سوار خودرو شد؛ قصد روشن کردن خودرویم را داشتم که شروع به مشاجره با من کرد و فریاد زد که تو حق نداری با فرد دیگری ازدواج کنی.

وی افزود: با شنیدن این حرف‌ها، خیلی ناراحت شدم و مشاجره‌مان بالا گرفت. شوهر سابقم یکباره عصبانی شد و گالن بنزینی را که در اختیار داشت، به روی خودرو و من پاشید و تهدید کرد که مرا به همراه خودرو به آتش می‌کشد.

زن جوان در ادامه اظهاراتش به پلیس گفت: او وقتی کبریت را روشن کرد تا مرا بسوزاند، در خودرو را باز کردم و از آن پیاده شدم و در خیابان شروع به دویدن کردم.

وی افزود: در حالی که می‌دویدم، او گالن به دست مرا تعقیب می‌کرد و مدام تهدید می‌کرد خودرویم را به آتش خواهد کشید. ماموران با ثبت اظهارات زن جوان، به محل توقف خودروی او اعزام شدند و پس از بررسی محل پی بردند خودرو کنار خیابان رها شده است و بوی بنزین می‌دهد.

با مشخص شدن این موضوع، پرونده قضایی در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران تشکیل شد و بازپرس مشفق دستور ویژه‌ای را برای دستگیری مرد مزاحم صادر کرد و جستجو برای دستگیری متهم فراری آغاز شد.

مردی که به جرم آدمکشی بازداشت شده است، دیروز در دادگاه کیفری استان تهران مدعی شد اسیر یک روح سرگردان بوده و به دستور او دست به جنایت زده است.

12 اسفند 1383 مهدی 41 ساله به عنوان مسافر در شهرری ، سوار خودروی راننده‌ای 70 ساله به نام ابوالقاسم شد و با او طرح دوستی ریخت و وی را به خانه‌اش کشاند و با چاقو به جانش افتاد. مهدی پس از جنایت، با خانواده ابوالقاسم تماس گرفت و به منظور اخاذی ، تقاضای 80 هزار تومان پول نقد کرد. سپس ماموران سر رسیدند و با دستگیری مجرم، جسد پیرمرد را در صندوق عقب خودرویش کشف کردند. در ابتدای نشست رسیدگی به این پرونده ـ که دیروز در شعبه 74 دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد ـ نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. ذبیح‌زاده اعلام کرد : با توجه به محرز بودن جرم مهدی، برای وی تقاضای اشد مجازات دارم.

چهار پسر و دختر ابوالقاسم نیز درجایگاه ویژه قرار گرفتند و برای قاتل پدرشان تقاضای صدور حکم مرگ کردند. گزارش می‌افزاید، نوبت دفاع به مهدی که رسید وی گفت: مدت‌هاست یک روح سرگردان آزارم می‌دهد. آن روز که سوار ماشین پیرمرد شدم همان روح به من دستور داد ابوالقاسم را به خانه‌ام بکشانم و او را با چاقو بکشم.

وی افزود: بعد از کشتن پیرمرد ، بار دیگر روح سرگردان به سراغم آمد و به من دستور داد پولی را از خانواده قربانی بگیرم. این ادعاها در شرایطی مطرح می شد که وکیل مدافع مهدی اظهار کرد: موکلم از سال 77 به جنون مبتلاست و پرونده‌های متعددی در چند بیمارستان روانپزشکی دارد. به همین دلیل نباید به مرگ محکوم شود.