زندگی‌ام را برای این کار گذاشته‌ام

چه شد که به بازیگری علاقه‌مند شدید؟

علاقه به بازیگری ذاتی است. اگر علاقه حقیقی باشد، نمی‌توانی از آن فرار کنی و هرچه که دوری کنی، بالاخره در جایی دیگر و در سنی دیگر این علاقه برمی‌گردد. من سال‌ها قبل مهندسی شبکه رایانه‌ای خواندم؛ ولی عشق و علاقه‌ام چیز دیگری بود. اگر عشق حقیقی به بازیگری یا هر حرفه و هنر دیگری وجود داشته باشد، انسان را به آن سمت خواهد برد و کلا به نظرم بازیگری مجموعه‌ای از رفتارهای بشری است که انسان را به حد تعالی می‌رساند.

من در استودیو بدیع کار می‌کردم. در آن مکان با‌ آدم‌های سینمایی زیادی ارتباط داشتم، البته در سال 76 به مدرسه آزاد بازیگری رفتم. به هر حال برای اولین بار به آقای کیانوش عیاری معرفی شدم و نقش کوتاهی را در سریال هزاران چشم ایفا کردم.

بله، کم و بیش شاهد مجموعه قبلی عملیات 125 بودم و آن را پیگیری می‌کردم.

به نظرم فرق زیادی دارد. صحنه‌های اکشن در سری دوم بسیار بیشتر از مجموعه اول است و همین‌طور شخصیت‌ها دراماتیزه‌تر شدند. از جمله کاراکتر خود من که بسیار تحلیل شده است، اما با این حال می‌شود بهتر هم کار کرد. برای همین ما آخر سریال را باز گذاشته‌ایم؛ چراکه ممکن است سری سوم این مجموعه نیز ساخته شود. آن هم با شکل و شمایلی دیگر.

به آن معنا خیر. به نظر من کار خوب، خوب است. من بیشتر به فیلمنامه اهمیت می‌دهم و آن برایم مهم است. هرچند که در بعضی مواقع فیلمنامه خوب در اجرا خوب درنمی‌آید. ضمن این‌که نقش باید آن‌قدر برایم جذابیت داشته باشد که من را به سمت خود سوق دهد.

بله، اصلا من بازیگر کاراکتر هستم و هیچ‌وقت تیپ بازی نمی‌کنم و به کاراکترهایی که چندگانه هستند و بحث روان‌شناختی در آنها وجود دارد، علاقه زیادی دارم و از بازی در این گونه کاراکترها لذت می‌برم.

بله، قصه و شخصیت‌ها به صورت دراماتیک طراحی شده بودند و به مسائل تخصصی بسیار خوب پرداخته شده بود و می‌توانم بگویم صحنه‌های اکشن کار تماما براساس اتفاقات واقعی شکل گرفته‌اند.

بله. هیچ کدام از بازیگران بدل نداشتند و برای همین هم سر یکی از سکانس‌ها که من باید توی چاه می‌رفتم متاسفانه پایم شکست و تا یک ماه هم با عصا راه می‌رفتم.

نمی‌دانم، به هر حال این مساله جزو تصمیماتی بود که از قبل گرفته شده بود.

من اصولا بازیگری نیستم که مرتبا با نقشم زندگی می‌کنم و خودم را درگیر آن می‌کنم. به نظر من می‌شود موجزتر و دقیق‌تر به نقش رسید منتها به این شرط که بازیگر فایل عظیمی از شخصیت‌های مختلف را در پس ذهنش داشته باشد تا در موقع لزوم به آن مراجعه کند. به هرحال در مورد این مجموعه باید بگویم که در تمام طول کار ماموران آتش‌نشانی در صحنه حضور داشتند و ما را راهنمایی می‌کردند.

من فکر می‌کنم داستان آدم‌هایی که می‌توانند مخاطب را جذب کنند زیاد است از جمله پلیس‌راه‌ها، امدادگران و... خوشبختانه در چند سال اخیر به واسطه موسسه ناجی هنر پلیس خیلی خوب در کارهای هنری ظاهر شده است و این یک حرکت مثبت بوده است. به هر حال به واسطه ساخت این‌گونه کارها هم مخاطبان با مشاغل مختلف جامعه آشنا می‌شوند و هم آن آدم‌ها دلگرم‌تر می‌شوند.

آنقدر که زندگی‌ام را گذاشته‌ام.

بله، سعی کرده‌ام که کمتر نقش‌های یکسان و شبیه به هم بازی کنم. از نقش‌های تکراری و غیرمتفاوت فراری هستم.

خیلی زیاد. ایشان همیشه جایگاه خاصی برای من داشتند و برای این کار بسیار به من کمک کردند. مرحوم شکیبایی آدم مسوول و مهربانی بود و خوشحالم از این که توانستم در زمان حیاتشان در کنارشان باشم و بیاموزم.

قبلا در ایتالیا یک فیلم نیمه‌بلند در مورد مهاجران ایرانی که به آنجا می‌آمدند، ساختم. شاید اگر شرایط این کار برایم مهیا شود، یک بار دیگر این تجربه را تکرار کنم.

در حال حاضر که فیلم شب حورا را روی پرده اکران دارم، اما شرایط اکران فیلم‌ها همیشه برایم جای سوال دارد به هر حال فعلا هم کاری در نوبت اکران ندارم.

در سریال «زمین انسان‌ها» به کارگردانی ابوالحسن داوودی در نقش یک جراح ظاهر شده‌ام که فکر می‌کنم پخش آن در سال 89 خواهد بود.

در خصوص بازیگری خیر ولی در تکنیک بله.

یک سریال پرخاطره و یک تجربه متفاوت.