![خطر پرتوهای فرابنفش، آلاینده ازون و گرمای بیسابقه | چرا کمیته اضطرار تشکیل نمیشود؟](/files/fa/news/1403/5/5/1236632_213.jpg)
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
موفقیتها و مشکلات گرافیک ایران در مقابل چشم مخاطبان قرار نمیگرفت.از این رو گفتگو با بالاترین مقام اجرایی و علمی این دوسالانه هنری شاید بهترین فرصت برای بررسی نقاط تاریک و روشن گرافیک امروز ایران باشد.
دکتر محمد خزایی، گرافیستی است که دکتری خود را در رشته گرافیک شاخه هنر اسلامی از دانشگاه بیرمنگهام انگلستان گرفته است. در کارنامه هنری این استاد دانشگاه داوری و دبیری بسیاری از رویدادهای هنری (که بیشتر آنها در حوزه هنر گرافیک بوده است) به چشم میآید. این هنرمند در کارنامه هنری خویش تالیف 5 کتاب معتبر را در حوزه هنر دارد که برخی از آنها منابع درسی دانشگاههای هنر است.
در این گفتگو با محمد خزایی درباره هنر گرافیک امروز ایران و مشکلات آن و البته دوسالانه دهم گرافیک ایران به گفتگو نشستیم که با هم میخوانیم.
می خواهم از تعریف کلمه پوستر شروع کنم. هنوز که هنوز است بسیاری از مردم و حتی اهالی هنر با تعریف دقیق کلمه پوستر آشنا نیستند. قبول دارید این اتفاق باعث شده تعریفی نامناسب از پوستر در ذهن مردم بنشیند؟
برای پاسخ به این پرسش قبل از هر چیز باید پوستر را تعریف کنیم. برای تعریف پوستر باید به ریشه آن یعنی هنر گرافیک بپردازیم. برای روشن شدن این حوزه از هنرهای تجسمی مثالی میزنم. تصور کنید در یک روز برفی زمستانی از پنجره اتاق به بیرون نگاه کنیم. برف شاخه درختان را پوشانده است. شاخهها از سنگینی برف به پایین خم شدهاند. رنگها همه در حیطه رنگهای سفید و خاکستری قرار گرفتهاند. اگر قاب پنجره را چارچوب بوم نقاشی فرض کنیم یک تابلو زیبا را در ذهن ما به وجود میآورد و احساس خاصی در درون ما شکل میگیرد. ما اینجا یک تابلوی نقاشی را میبینیم.حال اگر مقداری به پایینتر نگاه کنیم و چشمها را به سطح زمین خیره کنیم. شکلها، علامتها و نشانههای دیگری را مشاهده میکنیم. به طور مثال رد پای گربهای که از آنجا عبور کرده است، رد پای کلاغ یا گنجشکی که بر آن برف نشسته ولی حالا دیگر وجود ندارد. با دیدن این آثار و ردپاها با چشم دل خود گربه، کلاغ و گنجشک را میبینیم. باید بگوییم این مفهوم خود گرافیک است. هر علامت و نشانه بیانگر موضوعی مشخص است. نشانها، نقشها و نوشتهها در آثار گرافیکی هم هر کدام پیام و بیان مشخص دارند. طراح گرافیک با استفاده از شکلها، علائم و نوشتهها کوشش میکند پیام مشخصی را به مخاطب خود منتقل کند. این مساله به گونهای است که مخاطب با دیدن آن در کمترین زمان ممکن پیام را دریافت کند. هنرمند گرافیست برای ایجاد جذابیت و جلب نظر باید مراتبی را در اثرخود منظور کند.
هنر گرافیک با توجه به شاخههای مختلف خود عملکردهای گوناگون دارد، مثلا یک نشانه (آرم) معرف و نشان یک سازمان است که با دیدن نشانه، آن سازمان در ذهن شکل میگیرد.
گاهی دستورالعمل خاصی را به ما میآموزد. مثل علائم جادهها، بیان یک ایده و ترویج آن نیز از دیگر عملکردهای هنرگرافیک است.
هنر پوستر بیشتر در این حوزه کاربرد دارد؛ به طور مثال پوستر نمایشگاه کتاب را در نظر بگیریم عملکرد این پوستر بیان خبر تشکیل نمایشگاه است. این پوستر چون در نسخههای قابل ملاحظهای چاپ و منتشر میشود، پیام را در سطح وسیعی اطلاعرسانی میکند.
ولی من کماکان میخواهم به تعریفی آکادمیک از پوستر برسم که بتواند تفاوت این محصول هنری را با دیگر محصولات هنری مانند یک تابلوی نقاشی مشخص کند.
پوستر شامل طراحی یا انتخاب شکلهایی همراه با نوشته است که روی یک طرف کاغذ و در اندازههای بزرگ چاپ میشود و سپس آن را در محلهایی نصب میکنند تا مخاطب با دیدن آن، پیام سفارشدهنده را دریافت کند.
حال با این تعریف میخواهم به ترکیبی نو برسم که چند سالی است در محافل هنری به کار گرفته میشود. اصولا شما با ترکیب پوستر ایرانی موافق هستید یا خیر؟
باید بگویم در این عصر که عصر ارتباطات هم نام گرفته است، پوستر یکی از ابزارهای مهم پیامرسانی است؛ البته امروز با 100 سال پیش که رسانههایی دیگر مانند رادیو، تلویزیون و ... وجود نداشت و تنها پوستر یکهتاز این میدان بود، فرق میکند.
اگرچه با آمدن رسانههای جدید، عملکرد پوستر محدود شد، ولی ما امروز همچنان در خیلی از زمینهها نیازمند پوستر هستیم. رادیو را میتوان گوش نکرد. تلویزیون را میتوان نگاه نکرد، ولی پوستر در کوچه و خیابان در مقابل چشمان ما قرار دارد.
بنابر این پوستر در هر منطقه و مکان جغرافیایی میتواند جایگاهی داشته باشد.
در محافل هنری همیشه از دغدغهای به نام تقابل گرافیک آکادمیک با گرافیک تجربی سخن به میان میآید. اصولا گرافیک ایرانی در کجای این معادله قرار گرفته است؟
همان گونه که گفتم هنر گرافیک، هنری کاربردی است که البته مبانی و مبادی خاص خودش را دارد. هر اندازه طراح از فنون عملی و نظری آن آگاه باشد، بعد هنری اثر گرافیکی هم بیشتر جلوهگری میکند. اگر کسی در این حرفه دستی داشته باشد و اهل فن باشد، با دیدن یک اثر گرافیکی به سواد آکادمیک یا تجربی بودن آن پی میبرد. کسانی که دورههای دانشگاهی را میگذرانند، در طول تحصیل مبانی هنرهای تجسمی را فرا میگیرند و دانشجو وقتی وارد بازار کار میشود، این فنون را در آثارش رعایت میکند.
قبلا آموخته است که چه رنگی کنار رنگ دیگری در بیان پیام تاثیر دارد. یک پوستر بر چه اساسی میتواند زیبا باشد و زیبایی محیطی را دو چندان کند تا این که محیط را زشت نکند، بنابراین آموزش صحیح این هنر، در یک جامعه از طریق آکادمیک به یقین بیشتر تاثیرگذار خواهد بود.
این یک واقعیت است که گرافیک بازاری این روزها، آسمان گرافیک ایران را کدر کرده است، شما با این تعبیر درباره رسوخ گرافیک غیرعلمی در هنر ایران موافق هستید؟
با شما در این زمینه موافق هستم. متاسفانه امروز با دسترسی آسان با ابزار الکترونیکی، بسیاری از کسانی که در بخش طراحی گرافیک مشغولند، از نظر سواد بصری بسیار بیبهره هستند.
سفارشدهندهها هم به این موضوع توجهی ندارند. در واقع این بزرگترین مشکلی است که گرافیک امروز ایران با آن دست به گریبان است.
در برخی از این آثار، گاهی جز نوشته چیزی دیده نمیشود. در صورتی که به عنوان مثال اگر به محلههای قدیمی توجه کنیم طراحان شهری هرچند مثل امروز با پدیده چاپ و تکثیر زیاد آثار گرافیکی روبهرو نبودهاند، ولی همیشه برای زیبایی محل زندگی، مولفههای خوبی به کار گرفتهاند که از نظر روحی و روانی بسیار تاثیرگذار بوده است.
اگر نگاهی به سردر خانههای دوره قاجار بیندازیم، میبینیم معمار چقدر حوصله به خرج داده و چگونه آن را آرایش کرده است. باید به این مورد هم اشاره کنیم که در حرکت سیل خروشان پوستر و گرافیکها آثار بسیار خوبی هم وجود دارد که به وسیله هنرمندان گرافیک کشور طراحی میشوند که البته حساب آنها از این امر جداست. ای کاش روزی برسد که همه آثار ما از این چشمهها به سوی دیوارهای شهری جاری شوند.
باز میخواهم به ترکیبی دیگر اشاره کنم که مخالفان و موافقان زیادی دارند. اصولا ترکیب گرافیک نوین ایران از چه رو شکل گرفته است و اصلا معنا دارد؟
گرافیک در سه چهار دهه اخیر در دانشگاههای گرافیک رسمی ایران مسیر خود را پیدا کرد، البته آن دسته از هنرمندان که با آثار تجسمی و تزیینی هنر ایران که قدمتی چند هزار ساله دارد آشنا بودند، خوب درخشیدند و تاثیر خوبی در معنا دادن بر گرافیک ایران بر جا گذاشتند. عدهای هم بدون شناخت، کار را خراب کردند. گروهی هم با کپیبرداری از آثار گرافیکی فرنگیها راه را کج رفتند و هیچگاه به سر منزل مقصود نرسیدند.
چند روزی بیشتر نیست که شما از دوسالانه دهم گرافیک که دبیری آن را نیز بهعهده داشتید فارغ شدید. کدام یک از این 2 عنوان بیشتر به دوسالانه دهم گرافیک نزدیکتر بود: دوسالانه پوستر ایرانی یا بینالمللی؟
امروزه در دنیا به خاطر شرایط خاص هر روزه شاهد چاپ هزاران پوستر در سراسر جهان هستیم.
در این میان پوسترهایی توسط استادان این فن طراحی میشوند. دوسالانه پوستر هم به خاطر آشنایی طراحان پوستر ایران با پوسترهای چاپ شده، این دوسالانه را طراحی کرده است.
برگزاری این دوسالانه فوائد زیادی دارد که ضرورت برگزاری آن را دوچندان میکند. ثمره نمایش این آثار آشنایی هنرمندان ایرانی با تجربیات روز گرافیک دنیاست اگر کسی بخواهد از نزدیک تکتک این آثار را در مدت زمان کوتاهی ببیند، هرگز میسر نمیشود، مگر با برگزاری این دوسالانه. فراموش نکنیم ما در این حوزه نمیتوانیم تنها به آثار خود اکتفا کنیم.
البته شیفتگی و تعلق خاطر به هنر دیگران هم برای ماحاصلی ندارد، بلکه با شناخت هنر دیگران و آشنایی کامل با میراث هنری خود میتوانیم شرایط بازسازی و بهروز کردن آثار هنری خویش را فراهم کنیم.
با توجه به اتمام نمایشگاه دوسالانه پوستر، نگاه شما به عنوان یک کارشناس در مورد قیاس گرافیک ایرانی و گرافیک غربی در چیست؟
در پاسخ این پرسش باید بگویم انسان امروز بیش از هر زمان دیگر در تماس مستقیم بصری با دیگر فرهنگهاست. این ارتباطات در کمترین زمان ممکن صورت میگیرد. در این ارتباط تنگاتنگ، دیگر زبانهای سنتی و حتی تخصص یکهتاز این میدان نیستند. درچنین وضعیتی شاید بیش از همه عناصر بصری میتوانند کارآمد باشند.
امروز هنر ارتباط تصویری یا همان گرافیک و پوستر به عنوان مهمترین شاخه آن، عهدهدار بخش وسیعی از قلمروی ارتباط بصری در جهان است.
شاید بهتر است بگوییم ضرورت برگزاری این دوسالانه هم در همین راستا قرار میگیرد. شاید کمترین ثمره نمایش این آثار، آشنایی هنرمندان با تجربیات روز جهان در حوزه پوستر است.
این آثار در سطح گستردهای از کشورهای شرق و غرب گرد هم آمدهاند که کمتر کسی میتواند به این سادگی به آنها دسترسی پیدا کند. امروز شناخت این زبان، ضروری و لازم است تاریخ به ما میآموزد با شیفتگی و تعلق خاطر بیش از حد نسبت به میراث گذشته خود و تقابلی متعصبانه با هنر مدرن نتیجهای حاصل نمیشود، بلکه با شناخت و عبور از آنها میتوان شرایط بازسازی و به روز کردن میراث هنری خویش را فراهم آوریم. به عقیده من تکتک آثار به نمایش درآمده در نمایشگاه دهمین دوسالانه گرافیک ایران علاوه بر ارتقای دانش بصری طراحان گرافیک، میتواند سنگ محکی برای پی بردن به جایگاه هنری خویش در دنیای کنونی باشد.
مهدی نورعلیشاهی
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین: