به مناسبت انتخاب اولین ملک‌الشعرای زن در بریتانیا

شاعری سرکش که کوتاه آمد

زنی که عنوان ملک الشعرای انگلیس را به قول خودش با افتخار و احترام پذیرفت، 10 سال پیش که این عنوان را به رقیب او آندره موشن دادند در برابر بلندگوی رسانه‌ها چنین اظهار کرد: «من برای مدیحه‌سرایی آفریده نشده‌ام. نوشتن شعر فرمایشی در نقش ملک‌الشعرا کسر شان و شعور یک شاعر است» و ناشر او رسما در جراید اعلام کرد: کارول آن دافی این شاعر آزاده، سازش‌ناپذیر و رک هرگز برای ایفای نقشی چنین سخیف آفریده نشده است. خوشحالم که این شراب زهر آلود را از او دریغ داشتند. جالب اینجاست که مسوولان آموزشی انگلستان در همین سال جاری و چند هفته پیش از این که کارول آن دافی به عنوان ملک‌الشعرا انتخاب شود، یک گلچین شعر معروف را که جزو کتب درسی برای گذراندن امتحانات بود فقط به خاطر شعری از این شاعر که چاقو نام داشت و جوانان را به عصیان وامی‌داشت، از برنامه درسی حذف کردند. آیا دولتمردان انگلیسی برای خفه کردن صدای اعتراض‌آلود این شاعر مردمی که همواره مخالف سیاست‌های سرکوبگرانه ابرقدرت‌ها بوده است، مقام ملک‌الشعرایی یا همان شراب زهرآلود را به وی ارزانی داشته‌اند؟
کد خبر: ۲۵۳۶۶۵

اندی مک اسمیت ‌(Andy McSmith) سردبیر بخش سیاسی نشریه ایندیپندنت (Independence) برای پی بردن به ماهیت واقعی جریان انتخاب ملک‌الشعرا در بریتانیا و آنچه در پشت پرده می‌گذرد، چند پرسش مطرح کرده و جواب آنها را خود با تحقیق در کتب و تامل در آرا و عقاید صاحب‌نظران به دست آورده است تا با دیگران در میان نهد.

پرسش نخست

تاریخچه انتخاب ملک‌الشعرا چیست و آیا این کار هنوز ضرورتی دارد؟

چرا این پرسش را اکنون مطرح می‌کنیم؟

زیرا کارول آن دافی به عنوان ملک‌الشعرای انگلیس انتخاب شده است. او نخستین زنی است که به چنین لقبی مفتخر می‌شود. طرفداران این شاعر معتقدند کسب عنوان ملک‌الشعرای انگلیس حق انکارناپذیر این شاعر بود که سال‌های سال از وی دریغ شد. وی 10 سال پیش نیز نخستین نام در فهرست شاعران مطرح بریتانیای معاصر برای رسیدن به این مقام بود، اما به جای وی آندره موشن انتخاب شد.

دلیل محرومیت کارول آن دافی را از کسب این عنوان در دوره قبلی، مخالفت تونی بلر نخست‌وزیر وقت انگلیس می‌دانند که نگران واکنش طبقه متوسط جامعه از انتخاب شاعری همجنس‌گرا بود؛ البته در میان کسانی که قبلا در بریتانیا ملک‌الشعرا شده بودند نمونه‌های مشابه وجود داشت، اما فرق آنها با کارول آن دافی در پنهان نگه داشتن ماجراهای خصوصی‌شان بود، در حالی که این شاعره پس از طلاق از شوی خود و به رغم داشتن فرزند، علنا با شاعره معروف دیگری همخانه شد و زندگی مشترکی را آغاز کرد که این پیوند طولانی تا 2 سال پیش ادامه داشت.

شغل ملک‌الشعرا

شغل خاصی نیست. بیشتر یک مقام است. در قرون پیشین کسی که این مقام را به دست می‌آورد یک بشکه شراب قناری جایزه می‌گرفت که البته این رسم دیگر منسوخ شده است. در حال حاضر از صاحب این مقام انتظار خاصی نمی‌رود جز این که اگر اتفاق مهمی روی دهد مثل ازدواج شاهزاده ویلیام، شعری درباره آن بسراید. قبلا رسم بود ملک‌الشعرا تا زمانی که در قید حیات است عنوان خود را حفظ کند، اما بعد از مرگ تد هیوز در سال 1999، آندره موشن برای مدت زمان محدود 10 سال ملک الشعرای انگلیس شد. محصول این دوره، شعری بود به مناسبت ازدواج دوک وسکس (Wessex) ، بیست و یکمین سالگرد تولد شاهزاده ویلیام، شصتمین سالگرد ازدواج ملکه الیزابت و نیز برخلاف انتظار شعری برای نمایندگان اتحادیه کارگری در مجلس. جورج موشن سال پیش در جشنواره‌ای ادبی کار ملک‌الشعرا را چنین توصیف کرد: «وقتگیر و دشوار و بی‌قدر و قیمت.»

درآمد یک ملک‌الشعرا

وقتی آندره موشن به این سمت انتخاب شد، دولت تصمیم گرفت سالانه 5000 پوند به او بپردازد که با در نظر گرفتن تورم، سال آخر فقط 760 پوند به حقوق او اضافه شد. تحت تاثیر فعالیت‌های موثر این شاعر برای آموزش و آشنایی بیشتر دانش‌آموزان با شعر، وزارت آموزش و پرورش انگلیس در سال 2003 تصمیم گرفت 15000 پوند به او بپردازد، بنابر این کل حقوقی که به وی پرداخت می‌شد حدود 25 هزار پوند بود.

چگونگی انتخاب

به طور رسمی این نخست‌وزیر است که ملک‌الشعرا را تعیین می‌کند و با صدور اعلامیه‌ای از سوی ملکه، نام او را به اطلاع مردم می‌رساند. برای مدتی حدود 200 سال انتخاب ملک‌الشعرا در عمل به عهده نخست‌وزیر و مشاوران او بوده است، اما این که دقیقا چه کسانی مشاوران نخست‌وزیر در زمینه انتخاب ملک‌الشعرا هستند هیچ معلوم نیست. فیلیپ کالینز، مشاور فرهنگی تونی بلر هرگز نتوانست بفهمد چه کسانی جورج موشن را به تونی بلر پیشنهاد کرده بودند و چنین نتیجه گرفت که نه‌تنها نحوه انتخاب ملک‌الشعرا مرموز است، بلکه دلیل مرموز بودن آن هم مرموز است.

نخستین ملک‌الشعرا

جان درایدن (John Dryden) که سال 1668 برای حمایت و تقویت سلطنت تضعیف شده شاه استوارت به عنوان ملک‌الشعرا انتخاب شد. یکی از وظایف جان درایدن مدیحه‌سرایی در روزهای بزرگداشت سالگرد تولد شاه بود.

او نه‌تنها اولین ملک‌الشعرا بلکه تنها ملک‌الشعرایی بود که از سمت خود خلع و از دربار رانده شد. او به آیین کاتولیک گروید، اما با سقوط جیمز دوم و تبعید او توسط ویلیام سوم، از اعلام وفاداری به او امتناع کرد و این تمرد منجر به اخراج او از دربار شد.

بدترین ملک‌الشعرا

عده‌ای آلفرد اوستین را که سال 1896 ملک‌الشعرا شد، به علت ضعف‌های زبانی شعرش نالایق‌ترین شخص برای این مقام دانسته‌اند. می‌گویند وقتی شاهزاده ولز بیمار شده بود. آلفرد اوستین در شعری برای او نوشت: «از آن سوی سیم‌ها، پیام برقی آمد که حال او بهتر نیست، مدام بدتر است» اما بی‌تردید حتی او نیز شاعر تر بود از هنری پای‌ (Henry Pye) عضو پارلمان یورکشایر که از سمت خود در سال 1790 استعفا کرد تا برای خاطر حمایت از ویلیام پیت ولیعهد با عنوان نخستین ملک‌الشعرای حقوق بگیر به دربار بیاید. گردآورنده تاریخ ادبیات انگلیس در کمبریج در مورد او نوشته است: «نمی‌شود هنری پای را شاعر بدی دانست، زیرا او اصلا شاعر نبود.»

بهترین ملک‌الشعرا

هیچ کس نتوانست جای آلفرد لرد تنیسون را که مدت 42 سال در کمال موفقیت ملک‌الشعرا بود، پر کند. او در زمان حکومت ملکه ویکتوریا عهده‌دار این مقام بود و شعر‌های بسیاری در مدح دوک ولینگتون سرود و نیز در ستایش شجاعت و دلاوری سربازانی که در جنگ با روسیه کشته شدند. بعد از مرگ وی در سال 1892 مدت 4 سال جانشینی برای او انتخاب نشد، زیرا او را بی جانشین می‌دانستند.

محرومان عنوان ملک الشعرا

شاعرانی داشته‌ایم که آثارشان پس از گذشت دهه‌های متمادی همچنان خوانندگان جدی و علاقه مندی داشته است، اما در زمان خودشان توسط دولت وقت مورد بی‌اعتنایی واقع شده‌اند. برعکس داشته‌ایم شاعرانی را که به رغم برخورداری از عنوان ملک‌الشعرایی، هیچ کار با ارزشی از آنها در تاریخ ادبیات نمانده است.

در انگلیس ملک‌الشعرا، سفیر شعر است و می‌تواند انگیزه‌های خوبی در میان دانش‌آموزان و گروه‌های دیگر جامعه به وجود بیاورد

بسیاری از بزرگ‌ترین شاعران انگلیس مانند جان میلتون یا الکساندر پوپ توسط دولت نادیده گرفته شدند، زیرا از نظر سیاسی مورد اعتماد دولت نبودند. نیز شاعرانی بودند مانند لرد بایرون که به علت رسوایی‌های اخلاقی، دولت صلاح نمی‌دید آنها را انتخاب کند و سبب بدنامی خود شود. تعدادی از شاعران بزرگ هم که همه شرایط مناسب را برای انتخاب شدن به عنوان ملک‌الشعرا داشتند، به جرم زن بودن کنار گذاشته می‌شدند. مسوولان دولتی ویکتورین‌ها این مقام را به ویلیام موریس اعطا کردند که سوسیالیست بود و دولت مارگارت تاچر نیز فیلیپ لارکین را لایق این عنوان دانست که هر دو شاعر از قبول این عنوان سر باز زدند. زمانی که هنری پای در سال 1813 در گذشت، دولت می‌‌توانست شاعران بزرگی چون ویلییام بلیک، ساموئل تایلور کالریج، ویلیام وردزورث یا لرد بایرون را انتخاب کند، اما ترجیح داد مقام ملک‌الشعرایی را به رمان‌نویس رمانتیکی چون سر والتر اسکات (Sir Walter Scott) اهدا کند. وقتی او از قبول این مقام امتناع کرد، به جایش رابرت ساتی (Robert Southey) را برگزیدند که از بسیاری از اسلافش بهتر بود، اما امروزه به کلی فراموش شده و تنها دلیلی که نام او را در تاریخ ادبیات زنده نگه داشته، هجویه معروف لوییس کارول (Lewis Carroll) درباره یکی از اشعار اوست. ویلیام وردز ورث باید 30 سال صبر می‌کرد تا با درگذشت رابرت ساتی جانشین وی شود. این‌ گونه بود که وردزورث در 70 سالگی لقب پیرترین ملک‌الشعرا را از آن خود کرد. بعد از مرگ او ملکه ویکتوریا ساموئل راسل را انتخاب کرد که مورد قبول این شاعر واقع نشد.

آثار معروف‌

بیت معروف وردزورث: «چون پاره ابری سرگردان بودم» که سال‌ها پیش از رسیدن به مقام ملک‌الشعرایی نوشته شد. بیتی هم از تنیسون معروف شده است: «سببی نیست آنها را»، اما مشهورترین و محبوب‌ترین بیت که بسیار میان مردم گل کرد از ناهوم تیت (Nahum Tate) شاعر ایرلندی است که د رسال 1692 به عنوان ملک‌الشعرای بریتانیا انتخاب شد: «شباهنگام که شبانان بیدار می‌مانند کنار رمه.» صرفنظر از نوشتن سرودهای مذهبی، بزرگ‌ترین کار ادبی این شاعر بازنویسی شاه لیر بود و بخشیدن پایانی خوش به آن: «شاه دیگر بار به تخت سلطنت جلوس می‌کند و ادگار بعد از ازدواج با کوردلیا این جملات را بر زبان می‌راند: کشور از دست رفته اکنون سر بلند می‌کند و صلح بال می‌گشاید بر زمین و برکت و فراوانی همه جا شکوفه می‌زند.»

***

در قرون گذشته ملک‌الشعرا به خودی خود کمک چندانی به توسعه و تقویت خلاقیت ادبی نکرده است، اما آندره موشن از این مقام بهترین استفاده را برای بردن شعر به میان مردم کرد. وی با سرودن اشعاری در باره وقایعی که اذهان مردم را به خود مشغول می‌کرد مانند حادثه قطار Ladbroke Grove (که در سال 1999 در لندن در محلی به همین نام اتفاق افتاد و منجر به مرگ 30 نفر و زخمی شدن بیش از 520 مسافر شد) توانست نظر‌ها را به عوامل شاعرانه معطوف دارد و تا حدی درصد فروش کتاب‌های شعر را بالا ببرد.

بعلاوه آندره موشن با تاسیس سایت معروف «آرشیو شعر» که بنابر گفته او تنها با استفاده از اختیاراتش به عنوان ملک‌الشعرا ممکن بود ، توانست دست‌نوشته اشعار مهم شاعران بزرگ را گردآوری و در اختیار خوانندگان شعر در سراسر جهان قرار دهد.

دلایل موافقان انتخاب ملک‌الشعرا

-‌ این رسمی قدیمی است که به بریتانیای کبیر چهره‌ای فرهنگی بخشیده و هزینه سنگینی هم بر دولت تحمیل نمی‌کند. چرا آن را حذف کنیم؟

-‌ ملک‌الشعرا سفیر شعر است و می‌تواند انگیزه‌های خوبی در میان دانش‌آموزان و گروه‌های دیگر جامعه به وجود بیاورد.

-‌ در عصر انواع و اقسام جشنواره‌های تو خالی ادبی، انتخاب ملک‌الشعرا به رسمیت شناختن هنر شعر و شاعری است.

دلایل مخالفان

-‌ توقع سرودن شعر فرمایشی از یک شاعر اصیل به مناسبت تولد یا ازدواج افراد خانواده سلطنتی توهین به شعور یک شاعر است.

-‌ بخشیدن مقام ملک‌الشعرایی به یک شاعر و جهت‌مند کردن ذهن او آغاز انحطاط خلاقیت شاعرانه است.

-‌ چگونه یک نخست‌وزیر صلاحیت انتخاب بهترین شاعر مملکت را پیدا می‌کند؟ ملک‌الشعرا در واقع بهترین انتخاب دولت وقت است و نه الزاما بهترین گزینه زمان.

فریده حسن‌زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها