جهانی در یک مرز - 17

ترکمانچای میراث باستانی ایران

پس از سه روز اقامت پر بار در شهر کرمان و بازدید از برخی آثار تاریخی و فرهنگی، این شهر با کرامت را به سوی جنوب ، بندرعباس و خلیج فارس ترک کردیم. با خروج از کرمان پا به کویری گذاشتیم که یک سر آن ما بودیم و پیدا بود! و سر دیگرش ناپیدا و شاید به قیامت و جهان دیگر می رسید!
کد خبر: ۲۵۳۶۵۰

در مسیر، در روستای قدیمی "نگار" از روستاهای بااهمیت شهرستان "بردسیر" که در کتاب های تاریخی از آن نام برده شده است، توقف نمودیم. این روستا در مسیر جاده ی کرمان – بافت و در 25 کیلومتری مرکز شهرستان قرار دارد. هم اکنون در قسمت قدیمی نگار، آثار حمام ویران شده و برج و مناره ی مسجدی پابرجاست که از ساروج و آجر ساخته شده و نوشته اند که قدمت آنها به دوران سلجوقیان برمی گردد.

 

با گذر از شهرهای بافت، ارزوییه، وکیل اباد، حاجی آباد و مشاهده ی کشتزارها، باغ های میوه ، نخلستان ها، معادن زغال سنگ ، کوچ عشایر، آثار باستانی و بناهای تاریخی، وارد استان هرمزگان شدیم و به بندرعباس رسیدیم.

 

این استان نیز مانند استان های کرمان و یزد و فارس و خوزستان، برخوردار از آثار و میراث باستانی است که سند هویت ملت ایران به شمار می رود و هر ملتی با توجه به شناختی که از هویت ملی خویش دارد به میراث تاریخی خود ارج می نهد و از آن پاسداری می کند.

 

متاسفانه در سال های گذشته و در سده های پیش از آن، بی خبری مردم ، جهل حکومت و غرض ورزی و سوء استفاده ی برخی افراد  و گروه های متنفد و سودجو،  موجب شده بسیاری از آثار و بناهای تاریخی و اشیای قیمتی و عتیقه ایران از جمله در جیرفت کرمان و کیش و قشم در استان هرمزگان و شوش خوزستان مورد غارت و چپاول قرار گیرد.

 

این امر سابقه دارد. در عصر قاجاران و پهلوی پای سوداگران بیگانه به ایران باز شد و عامل دیگری بر جهل و بی توجهی خود ایرانیان افزون گشت  تا در دوره ی ناصرالدین شاه قاجار و پس از آن ، بسیاری از اشیای تاریخی ایران به بهای ارزان به بیگانگان فروخته شود.

 

افزون بر این ، در تهران قراردادهایی برای کاوش های باستان شناسی بسته می شد که صاحب نظران، آن قراردادها را "ترکمانچای میراث باستانی ایران" نامیده اند و بر اساس این قراردادها، بیگانگان بسیاری از آثار و یافته ها و قطعه های باارزش را به موزه های کشور خود منتقل کردند.

 

محمد علی محلاتی روزنامه نگار و سفرنامه نویس عصر ناصری و دوره ی مشروطیت که به کشورهای اروپایی ، آسیایی و آمریکا و نیز به بیشتر جاهای ایران سفر کرده است در خاطراتش می نویسد:" کسانی که دول و ملل را گردش نکرده، اوضاع عالم را نمی دانند، حق دارند ندانند که ایران چه وضع طبیعی و تاریخی دارد، چه آثار ابهت در او موجود است و این خلیج فارس و اهواز و خوزستان دارای چه اهمیت فوق التصوری است. افسوس! افسوس!"(حاج سیاح، صفحه ی 223).

 

شهر قدیمی "گمبرون" یا بندرعباس کنونی، نسبت به سال های گذشته شلوغ ترو البته گرم تر بود. غروب روز نخستی که به بندر رسیدیم به ساحل و سپس موزه ی مردم شناسی خلیج فارس رفتیم.

 

شهر"گمبرون"  در حاشیه ی خلیج فارس که در زمان شاه عباس صفوی به بندر عباس تغییر نام داد همواره از دو جهت تجاری و بازرگانی  و نیز نظامی و امنیتی برای ایران، وطن ما  اهمیت حیاتی داشته است. به لحاظ تجاری، شاه عباس در زمان فرمانروایی اش که همزمان با  قدرت و برتری هلند و پرتغال بود کوشش کرد تا هلندی ها را در وضعیتی قرار دهد که بازرگانی ابریشم را تنها  از طریق خلیج فارس انجام دهند و کنسول های خود را از قلمرو عثمانی و حلب (در ترکیه و سوریه ی کنونی) فرا خوانند.

 

شاه عباس که قدرتمندترین و بالیاقت ترین فرمانروای صفوی بود  قصد داشت با این انحصار بازرگانی، راه تجارت را بر ترکان عثمانی ببندد و آنان را از امتیازات و درآمدهای گمرکی – به سود ایران – محروم کند. از این رو سفیر خود "موسی بیگ " را به هلند فرستاد و از او خواست استدلال کند که بازرگانان در عثمانی، آن آزادی عملی را که  در ایران و خلیج فارس از آن برخوردارهستند، ندارند.

 

همچنین موسی بیگ از هلندیان درخواست کرد تا شاه عباس بتواند ابریشم و دیگر کالاهای ایرانی را با پرداخت هزینه ی ترابری آن ها با کشتی های هلندی ارسال کند و آن کالاها در هلند به حساب شاه به فروش رسانده شود.

 

به لحاظ نظامی  نیز شاه عباس از هلندیان خواست تا او را در راندن پرتغالی ها  از خلیج فارس و فتح استحکامات آنان در مسقط یاری رسانند ، همچنان که انگلیسی ها او را در بازپس گرفتن جزیره ی هرمز یاری رسانده بودند. افزون بر این ، شاه عباس سفیر دیگرش "محمد رضا بیگ" هم به پاریس فرستاد تا با فرانسویان برای راندن عرب ها از خلیج فارس مذاکره کند.

 

حکومت و حاکمیت ایران در عصر شاه عباس در اوج قدرت بود اما  با فرمانروایی شاهان بعدی به ویژه شاه سلطان حسین صفوی، آفتاب دولت صفویان بر لب بام رسید و او و فرمانروایان بی لیاقت پس از او، در مقامی نبودند که منافع اقتصادی و تجاری و نیز امنیت مرزهای زمینی و دریایی ایران را تامین کنند.

 

دولت ایران در زمان پهلوی دوم به دلیل برخورداری از پشتیبانی آمریکا، بر خلیج فارس و دریای عمان برتری و سیطره  داشت و برخی کشورهای عرب مدعی، مانند عراق ، امارات و عربستان سعودی قدرت عرض اندام نداشتند. این کشورها ، پس از انقلاب اسلامی که معادلات قدرت در منطقه ی خاورمیانه دگرگون شد به پشتگرمی واشنگتن ادعاهای تازه ای از جمله مالکیت بر جزایر سه گانه ی ایرانی (تنب بزرگ ،تنب کوچک و ابوموسی) را مطرح کردند.

 

عرب ها همچنین به تحریک قدرت های بزرگ  مانند آمریکا و انگلیس ، از نام مجعول و غیرتاریخی "خلیج عربی" به جای "خلیج فارس" در گفته ها ، نوشته ها و رسانه هایشان استفاده می کنند که واکنش ایرانیان ، ملی گرایان و برخی صاحب نظران خارجی را برانگیخته است اما متاسفانه به نظر می رسد چندان که باید، کوشش و اقدام حقوقی و قانونی برای جلوگیری از سرقت نام خلیج فارس و نیز رد ادعاهای عربها در خصوص جزایر سه گانه ی ایرانی انجام نشده است.

 

ادامه دارد....                                                                                                             حسن سلامی  

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها