رسانه‌ها و ضرورت اطلاع‌رسانی

آنچه همواره در افکار عمومی و اذهان عامه مردم از رسانه‌ها بویژه‌ رادیو و تلویزیون انتظار می‌رود سرگرم‌کنندگی و مفرح‌ بودن آنهاست که باید بتواند اوقات فراغت آنان را پرکند تا هم بتواند به وظایف حرفه‌ای خود عمل کند و هم به نیازهای روحی مخاطب پاسخ دهد.
کد خبر: ۲۵۳۴۹۱

این توقع و تصور از رسانه اگرچه غلط نیست، اما تصوری ناتمام است که رسانه را صرفا در یکی از ابعاد و کارکردهای آن تقلیل می‌دهد و سویه‌های دیگر آن را نادیده می‌انگارد، البته این تعریف به توقع و نیازهای مخاطبان نیز برمی‌گردد که وظایف رسانه را متناسب با نیازها و سلیقه خود معنا می‌کنند.

در نظریه‌های ارتباطات به طور کلی 3 وظیفه و کارکرد اصلی برای رسانه تعریف شده است که شامل آموزش و انتقال میراث فرهنگی، وجه سرگرمی و اطلاع‌رسانی است. بدیهی است هر یک از رسانه‌ها با توجه به ماهیت، جایگاه و طیف مخاطبانی که در اختیار دارند، نسبت به این کارکردها دچار قبض و بسط می‌شوند، مثلا وجوه سرگرم‌کنندگی تلویزیون به دلیل امکانات بصری و صوتی بیش از مطبوعات و دیگر رسانه‌های نوشتاری است یا به فرض رادیو به دلیل سرعت انتقال، ابزار مناسب‌تر و سریع‌تری برای اطلاع‌رسانی است، اما هر کدام از این رسانه‌ها می‌توانند به این 3 وظیفه اصلی عمل کنند و در این مسیر گام بردارند و هر کدام نیز متناسب با ماهیت وجودی خویش دارای امکاناتی هستند که در یک ژانر و شیوه مخصوص به خود نسبت به این وظایف عمل می‌کنند، به طوری که هر کدام نه تنها جای دیگری را می‌گیرد که به نوعی تکمیل‌کننده رسانه دیگری می‌شود، مثلا مخاطب درباره یک اتفاق، خبری در رادیو می‌شنود، بعد در تلویزیون آن را در قالب یک گزارش تصویری کامل‌تری می‌بیند و اگر به اطلاعات و آگاهی بیشتری درباره آن خبر نیازمند باشد، به تحلیل‌های خبر در روزنامه‌ها و سایت‌ها مراجعه می‌کند. برهمین اساس است که صاحب‌نظران ارتباطات معتقدند هیچ رسانه جدیدی نمی‌تواند جایگزین رسانه قبلی شود و هر کدام با توجه به ویژگی‌ها و کارکردهای خاص خود ماندگار خواهند ماند.

رسانه‌ها با توجه به شرایط اجتماعی و موقعیت تاریخی خود نسبت به این کارکردهای سه‌گانه دچار قبض و بسط می‌شوند؛ مثلا در هنگامه انتخابات، کارکرد اطلاع‌رسانی و تبلیغات بیش از موارد دیگر برجسته می‌شود و رسانه تلاش می‌کند به عنوان یک ابزار موثر در رهبری افکار عمومی در سرنوشت جمعی شهروندان دخالت و نقش خود را ایفا کند.

کافی است به برنامه‌های رادیو و تلویزیون و مطبوعات در ایام انتخابات توجه کنید تا سهم زیاد اطلاع‌رسانی و اخبار انتخاباتی را در آن ببینید. رسانه متناسب با شرایط اجتماعی  سیاسی رنگ عوض نمی‌کنند، بلکه برخی کارکردها و وظایف آن برجسته‌تر شده و به چشم می‌آید.

باید التفات داشت اطلاع‌رسانی و تنویر افکار عمومی وظیفه‌ای نیست که تنها به زمان انتخابات یا هر رخداد سیاسی  اجتماعی دیگر انجام شود. اطلاع‌رسانی رسالت بزرگی است که مسوولیت آن همواره بر دوش رسانه قرار دارد  و صاحبان رسانه باید نسبت به آن حساسیت و دقت لازم را داشته باشند.

اساسا سویه اطلاع‌رسانی رسانه آنقدر گسترده و عمیق است که سایه آن در همه آیتم‌ها و ژانرهای گوناگون رسانه‌ای قابل مشاهده و ردیابی است و در دیگر کارکردهای رسانه یعنی سرگرمی و آموزش نیز حضور و تاثیر آن را می‌توان بازشناسی و درک کرد. بدین معنی که عنصر اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی  را در لابه لای برنامه‌های آموزشی و سرگرمی نیز می‌توان بازیافت و این مولفه ، قابل تفکیک ماهوی از این کارکردها نیست.

در ضمن  شرایط تاریخی و جهانی جوامع بشری نیز وظایفی جدید برای رسانه تعریف می‌کند یا برخی از کارکردهای آن را برجسته‌تر می‌سازد. اهمیت اطلاع‌رسانی فقط به مسائل داخلی یک کشور مثل انتخابات وابسته نیست، بلکه  اوضاع فرهنگی  اجتماعی جهان نیز در این مساله تاثیرگذار است. این موضوع نیز صرفا به وقوع یک حادثه سیاسی در جهان برنمی‌گردد، بلکه تحولات بنیادی‌تر جوامع بشری به عنوان پارادایم‌های کلان و گفتمان غالب، رسانه‌ها را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

مثلا در 2 دهه اخیر به دلیل رشد و توسعه روز افزون ارتباطات و فناوری‌‌های نوین اطلاعاتی، جایگاه رسانه‌ها در نظم و مدیریت جامعه افزون‌تر شد و رسانه قدرت بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرد. ضمن  توسعه کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی موجب شد تعداد بیشتری از مردم به رسانه‌ها دسترسی پیدا کنند و تعدد رسانه‌ها نیز به آنها حق انتخاب بیشتری داد.

این مساله اگرچه به رقابت‌های رسانه‌ای دامن زد که گاهی صداقت حرفه‌ای را قربانی منافع جانبی کرد، اما ضرورت اطلاع‌رسانی صحیح‌تر را نیز ایجاب نمود که این مساله به رشد انواع سبک‌ها و تکنیک‌های رسانه‌ای در آگاهی بخشی و اطلاع‌رسانی انجامید. جهان امروز به واسطه توسعه ارتباطات و فناوری‌های ارتباطی پای در جامعه اطلاعاتی گذاشته است که  زیست  جهان آدمیان در آن بیش از گذشته بر پایه دانایی و آگاهی شکل می‌گیرد و بتدریج این شعر فردوسی بسط تاریخی و جهانی می‌یابد که توانا بود هر که دانا بود.

کافی است به رشد تحصیلات دانشگاهی و مطالبات آموزشی، همچنین گسترش وسایل ارتباطی در جامعه خودمان نگاهی بیندازیم تا مصادیق جامعه اطلاعاتی را در کشور خودمان ببینیم. بدیهی است در چنین وضعیتی رسانه‌ها بویژه تلویزیون به دلیل همگانی بودن و مخاطبان گسترده آن باید اهتمام بیشتری به امر اطلاع‌رسانی و توزیع اطلاعات داشته باشد و مدیران و برنامه‌ریزان این رسانه بر بخش‌های خبری و گزارش، آیتم‌های جدیدتری در این زمینه تولید کنند تا هم به نیازهای متنوع و متعدد مخاطبان در حوزه اطلاع‌رسانی پاسخ دهند و هم نیازهای جدیدی در این زمینه برای مخاطبان ایجاد کنند.

بدیهی است بهره‌گیری از هنر و تکنیک‌های رسانه‌ای در بخش اطلاع‌رسانی هم می‌تواند جذابیت آن را برای مخاطب زیادتر کند و آن را از حالت خشک و رسمی درآورده و به رسالت و کارایی خود در امر اطلاع‌رسانی بیفزاید.

سیدرضا صائمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها