در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
فرش ایرانی که با هنر و روح بافندگان آمیخته، دارای پیشینه تاریخی و فرهنگی است. کهنترین دستبافتهای که باستانشناسان به آن دست یافتهاند قالیچهای است که به دلیل پیدا کردن آن در گور یکی از فرمانروایان سکایی در دره پازیریک در سیبری به نام قالیچه پازیریک نامیده شده است و هماکنون در موزه آرمیتاژ لنینگراد نگهداری میشود و صاحبنظران با توجه به نقشهای روی این قالی که شبیه نقوش هخامنشی است آن را ایرانی میدانند و بر این باورند که فرش پازیریک از دستبافتههای مادها و پارتهاست.
به گفته مورخان، فرش ایران در دوران ساسانی نیز از شهرت و اعتبار جهانی برخوردار بود، به طوری که سالنامه چینی سوئیسو در این دوران از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وارداتی به چین نام میبرد. اما پس از فروپاشی نظام ساسانیان، این هنر که بیشتر توسط اشراف ساسانی حمایت میشد در یک مقطع زمانی دچار رکود شد و با پراکنده شدن هنرمندان در شهرهای مختلف، هنر فرشبافی با نمودی ضعیف به بقای خود ادامه داد، اما این روند دیری نپایید و خلفای بنیعباس به این هنر توجه کردند و موجبات شکوفایی این هنر را پدید آوردند.
در دوران صفوی که عصر درخشان و پرشکوه احیای هنر در تمام زمینههاست، آثار ارزندهای بافته شد که یکی از نمونههای ارزنده موجود در موزههای مشهور جهان قالی اردبیل است که برای مقبره شیخ صفیالدین اردبیلی، جد بزرگ صفویان بافته شده و اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت نگهداری میشود. در این دوره حمایت شاهان صفوی و ابراز علاقه آنان به این حرفه باعث شد تا صنعت فرشبافی از پیشه و حرفه روستایی تا مقام یکی از هنرهای زیبا ارتقا یابد. شاهعباس در این مهم نقش بسزایی داشت، زیرا وی با تاسیس کارگاه قالیبافی در کنار کاخهای سلطنتی خود بین چهلستون تا میدان شاه، بافندگان را مستقیم زیر نظر داشت تا از کیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود. گسترش روابط تجاری با کشورهای اروپایی و ورود گردشگران و سفرا به ایران و استقبال آنها از قالیهای نفیس ایرانی بر اهمیت دستبافتهها و رونق سفارشها افزود.
شاهعباس با گردآوری بهترین نقاشان، طراحان و بافندگان از سراسر کشور و تجمع آنها در کارگاههای سلطنتی، شاهکارهای بیمانندی را در هنر فرشبافی سبب شد و نقشهای قالی با الهام از نقوش نگارگری و تذهیب توسط هنرمندان دگرگون شد و این نکتهای است که در حال حاضر بسیاری از صادرکنندگان خواستار آنند تا با ایجاد کارگاههای متمرکز بر شیوه تولید آن نظارت شود. با انقراض صفویان، افول هنر فرشبافی نیز آغاز شد و با تاخت و تاز افغانها در ایران به این صنعت آسیب وارد شد.
نادرشاه نیز برای حفظ انسجام و یکپارچگی کشور فرصت آنکه به مسائل هنری بپردازد را نداشت، اما دوباره با حفظ امنیت و آرامش هنری که در خفا به حیاتش ادامه میداد در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت.
در دوره قاجاریه نیز با رونق بازارهای اروپا که از دوره صفویه آغاز شده بود و طی قرون متمادی افت و خیز فراوانی را پشت سر نهاده بود، سیر عادی خود را در پیش گرفت. بازرگانان تبریزی به تاسیس کارگاههای فراوان قالیبافی نهتنها در تبریز بلکه در کرمان، مشهد، کاشان و دیگر شهرهای ایران همت گماشتند و قالیهای بافته شده از طریق استانبول به اروپا صادر میشد.
فرش ایران در دهههای گذشته
به گفته بازرگانان ایرانی، تا دهه 30 شمسی بازار هدف فرش ایران بازار لندن و در اوایل دهه 40 این بازار به هامبورگ آلمان تغییر یافت که عمده تجار آن هم ایرانیالاصل بودند و از دهه 40 به بعد که بازار فرش ایران در اروپا رونق گرفت، قیمت فرش ایران نیز افزایش یافت؛ اما از دهه 70 به بعد با ورود رقبای هندی، چینی و پاکستانی و کپی طرحهای ایرانی و فروش فرش خود به عنوان فرش ایرانی، هندی ساروق و اساروق کاشان در بازارهای جهانی فرش ایران دچار آسیب شد.
به گفته تجار، در سالهای اخیر به دلیل مسائل سیاسی، تحریمهای اقتصادی، ورود افرادکمصلاحیت در این حوزه بویژه در بخش گمرکات و قیمتگذاری، برخی تجار متعهد خانهنشین شدهاند که به مرور نیز با گرم شدن بازار قاچاقچیان، ورود رابطهای افراد و بروکراسی طولانی، صادرات دچار مشکلات بیشتر شده و در سالهای گذشته رواج حراجیهای ایرانی تقلبی در آلمان و اشباع شدن بازار از فرشهای تولید شده رقیب، به سلب اعتماد کشورهای غربی از فرش ایران انجامیده است.
سرنوشت قیمت فرش پس از انقلاب
پس از انقلاب تصمیماتی که بر سرنوشت فرش تاثیر گذاشت را میتوان به 3 دوره تقسیم کرد. در دوره اول که بحث پیمانسپاری مطرح شد، صادرکنندگان میبایست به همان میزان که صادرات انجام میدادند به همان میزان ارز خود را به سیستم بانکی میفروختند. به عبارتی، اگر صادرکنندهای یک میلیون دلار فرش صادر میکرد باید همان یک میلیون دلار را به سیستم بانکی میفروخت و این سیاست باعث شده بود برخی صادرکنندگان برای آن که ارز کمتری به سیستم بانکی برگردانند ارزش صادرات خود را کمتر از میزان واقعی نشان دهند. در دومین دوره که وضعیت فرش تغییر کرد به سالهای 70 تا 73 بازمیگردد و این دورهای بود که پیمانسپاری برداشته شد. در این دوران تاجر به همان میزانی که فرش صادر میکرد اجازه داشت به همان میزان کالا وارد کند و این سالهایی بود که ارزش صادرات فرش کشور اوج گرفت و حتی به حدود 5/ 1 میلیارد دلار رسید اما با این سیاست نیز برخی صادرکنندگان تلاش میکردند تا ارزش صادراتی خود را بیش از واقعیت آن اعلام کنند. سومین دوره نوسان فرش و قیمتها مربوط به مصوبه هیات وزیران در سال 77 بود که مربوط به تصویب آییننامه تشویق صادرکننده نمونه بود و سیاست اعطای جوایز و تسهیلات صادراتی متناسب با ارزش افزوده کالاهای صادراتی اتخاذ شد و به دلیل پایین بودن نرخ جوایز صادراتی در سال 85 جوایز صادراتی از 3 درصد به 5 درصد افزایش یافت اما این سیاست نیز به گفته مسوولان سابق شرکت سهامی فرش ایران باعث شده بود که نزدیک به 40 درصد قیمت فرشها به لحاظ ارزش و جایزه صادراتی افزایش داده شود تا جایزه بیشتری را از آن خود کنند. با این وجود، صادرکنندگان فرش بر این باورند که 5 درصد جایزه صادراتی نیز رقم پایینی است و صادرکنندگان فرش در چنین وضعیت رکودی به حمایتها و تشویقهای بیشتری نیاز دارند.
مهدی فقهی، یکی از پیشکسوتان صنعت فرش و واردکننده فرش به آلمان میگوید: ارائه جوایز صادراتی 3 درصد و 5 درصد هرچند اقدام مثبتی است، اما تاثیر چندانی در صادرات فرش به عنو ان تشویق ندارد و باید دولت به این صنعت سوبسید بدهد و حمایتهای همهجانبهای از این صنعت صورت گیرد.
رکود در صادرات فرش
بازار فرش ایران سالهاست که در رکود به سر میبرد و به گفته صادرکنندگان فرش این رکود 10 سالی است که ادامه دارد. اما با این وجود و با وجود کاهش صادرات مسوولان بازرگانی کشور معتقدند سهم ایران از بازارهای جهانی کاهش نیافته است.
براساس آمار رسمی، فرش ایران به 100 کشور جهان صادر میشود که در این میان حدود 98 درصد صادرات به 25 کشور میرود. براساس این آمار، حدود 45 درصد فرش کشور فقط به آمریکا و آلمان صادر میشود و نزدیک به 15 درصد آن جذب بازار امارات، لبنان، عربستان سعودی، کویت، ترکیه، بحرین و قطر میشود.
اما به گفته صادرکنندگان، صادرات فرش در رکود چشمگیری به سر میبرد و همین مساله انگیزه صادرات را از صادرکنندگان گرفته است. در این میان نیز نقش رقبای خارجی بیتاثیر نبوده است. اما آنچه مسلم است این که تبلیغات مناسب و برنامهریزی و سیاستگذاری صحیح میتواند فرش ایران را از رکود خارج کند.
اکبر هریسچیان، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف کشور میگوید: قیمت ارز در این سالها روی صادرات فرش تاثیرگذار بوده است. به هر حال، از سال 1380 تاکنون شاهد تورم 360 درصدی بودیم و با وجود افزایش هزینهها ارز همچنان ثابت مانده است و این امر به ضرر صادرات است. وی میافزاید: در این سالها بسیاری از صادرکنندگان به دلیل به صرفه نبودن کمکار بودهاند و چون متضرر میشدهاند، صادر نکردهاند. در سال 1373 که اوج صادرات فرش بود، ارزش صادرات این کالا به بیش از 5/1 میلیارد دلار رسید، دلیل آن هم حذف پیمانسپاری و واردات در مقابل صادرات بود و صادرکننده میتوانست دوسویه سود کند، اما با تغییر قوانین و مقررات و همچنین افزایش نرخ تورم در کشور در حال حاضر رقم صادرات فرش به 420 میلیون دلار تنزل یافته است.
یکی دیگر از صادرکنندگان فرش نیز میگوید: رقبایی چون چین، هند و پاکستان فرش ایران را در انزوای کامل فرو بردهاند و برای رهایی از این وضعیت دولت باید از صادرکنندگان حمایت کند. در حال حاضر، کشورهای هند و چین با حمایت از صادرکننده توانستهاند دستبافتههای خود را براحتی جذب بازارهای جهان کنند.وی میافزاید: صادرات فرش ایرانی در حد صفر است و در این زمینه اگر 10 عدل فرش صادر شود، در مقابل 50 عدل از فرشهایی که در گذشته صادر شده است مرجوع میشود.
وی میگوید: برنامهریزی برای صادرات باید به گونهای باشد که فقط به بازار اروپا و آمریکا خلاصه نشود، بلکه باید بازارهای جدید شناسایی شده و در آنها حضور یابیم و باید به این نکته توجه شود که هر کشوری سلایق و ویژگیهای خاص خودش را دارد و در وهله اول باید تبلیغات مختص آن بازار، نحوه رقابت با صادرکنندگان خارجی و بحث کیفیت مدنظر قرار گیرد.
تبلیغات ضعیف است
حسین طاهباز، صادرکننده و تولیدکننده فرش نیز میگوید: تبلیغات ما در رابطه با فرش در سطح دنیا بسیار کم است و انجام تبلیغات گسترده در توان بخش خصوصی نیست و دولت باید در این زمینه اقدام کند.
وی میگوید: در کشورهای رقیب نیز این دولت است که کار اطلاعرسانی و تبلیغات را به عهده دارد و حمایتهای لازم را از تولیدکنندگان و صادرکنندگان انجام میدهد. مثلا در هندوستان کسی که تولید و صادر میکند، از مالیات معاف است. هرچند اخیرا نیز در ایران این معافیتها در نظر گرفته شده است، اما این امر باید از سالها قبل انجام میشد و اشتباه ما این است که وقتی به بنبست میخوریم تازه متوجه میشویم که باید چه کارهایی انجام دهیم. وی در رابطه با رکود جهانی میگوید: هرچند این مساله ممکن است تا حدی روی تقاضا تاثیر بگذارد، اما مدت رکود جهانی یکی، دو سال بیشتر نخواهد بود؛ اما رکود بازار فرش بیش از 10 سال است که حاکم بر بازار است و از آن زمانی آغاز شد که ما نتوانستیم با تورم پیش برویم و رکود بر بازار ما حاکم شد.
طاهباز میافزاید: وقتی تورم دورقمی داریم انتظارمان این است که دولت حداقل نصف آن را حمایت کند، اما دولت تنها کاری که کرد نرخ جوایز صادرات را از 3 درصد به 5 درصد افزایش داد و با این میزان جوایز صادراتی مشکل ما حل نمیشود.
ضرورت ایجاد کارگاههای متمرکز
طاهباز میگوید: یکی از مشکلات ما در بازارهای جهانی حرکت انفرادی ماست چون همدل و همفکر نیستیم به عنوان مثال، کشوری سفارش 500 تخته فرش از یک طرح و نقشه به ما میدهد، اما ما میگوییم نمیتوانیم. بعد تعداد سفارش را کاهش میدهند و ما باز میگوییم نمیتوانیم و این اعتبار ما را کاهش میدهد و لذا فرصت را از دست میدهیم. دلیل آن هم این است که ما کارگاه متمرکز نداریم. تنها جایی که کارگاه متمرکز دارد، تعاونیهای تولید هستند که در سطح خیلی کم آنها نیز به صورت انفرادی کار میکنند و شرکت فرش نیز چون دولتی است، معلوم است نتیجه کار چه میشود. در واقع چون دولتی است، هیچ وقت کار موفق نمیشود.
وی فردیبافی را از مشکلات صنعت فرش میداند و ادامه میدهد: هر کس با سلیقه خودش فرش میبافد و اگر با طرح و نقشه جدید به آنها سفارش بدهی، اولا مبلغ بیشتری طلب میکنند، ثانیا نمیتوانند آن سفارش را عملی کنند.
طاهباز با اشاره به این که شرکت ملی فرش در سالهای گذشته تشویقهای خوبی را در این زمینه داشته است، میگوید: هرچند شرکت ملی فرش گفته کارگاه ایجاد کنید، هزینهاش را ما میدهیم یا 50 درصد آن را به شما وام میدهیم، اما در عمل میبینیم که نمیتوانیم 4 نفر را دور هم جمع کنیم و تمام تولیدکنندگان با سلیقه خود یا الهام گرفته از نقشهای خارجی با هزینه خودشان اقدام به تولید میکنند که بیشتر آنها زیان میبینند و در طول این مدت ما زیان خلف وعده بسیار دیدیم و کاری را که باید طی 4 ماه ارائه میکردیم، نتوانستیم از عهده آن بربیاییم و نتوانستیم سفارش داده شده را با یک نقش و اندازه برابر ارائه دهیم.
وی میگوید: برخی بر این باورند که فرشبافی مال جهان سومیهاست. اگر ما جهان سومی هستیم، باید به آن برسیم و اگر جهان سومی نیستیم باید صنعتی وجود داشته باشد که وقتی بافنده دارقالی را ترک کرد، بتواند جذب آن صنعت شود؛ ولی ما نه آن طرفی هستیم، نه این طرفی.
مالکیت معنوی
سالهاست کشورهای چین، هند، افغانستان و پاکستان از طرحها و نقشههای ایران کپیبرداری میکنند و گاهی نیز فرشهایشان با نام ایران در بازارهای جهانی به فروش میرود. به گفته صادرکنندگان، در حال حاضر دیگر تولید دستبافتههای معمولی صرفه اقتصادی ندارد، چرا که رقبای ایران اینگونه قالیها را تولید میکنند و رقابت با آنها امکانپذیر نیست و راه بازیافتن رونق بازار در تولید قالیهای با کیفیت بالاست.
برخی براین باورند که ثبت تمام طرحها و نقشهای فرش دستباف به سبب تنوع آن امکانپذیر نیست و اگر قرار است در این زمینه اقدامی صورت گیرد، باید فقط فرشهای هنری و اعلا به ثبت برسد.
اکبر هریسچیان رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف براین اعتقاد است که ثبت طرح و نقشههای فرش ایران به سبب تعدد و تنوع آن غیرممکن است و این قضیه از 20 سال پیش مطرح بوده است. ولی در عمل تاکنون نتوانستیم موفق شویم. به هر حال کشوری که طرح و نقشه ایران را کپی میکند، میتواند با تغییر شکل یکی از گلهای آن مدعی شود این طرح نقش ثبت شده ایران نیست. وی معتقد است در دنیای رقابت تنها کسی برنده است که بتواند محصول خود را ارزانتر و با کیفیت بهتر عرضه کند.
رئیس مرکز ملی فرش همچنین در رابطه بحث شناسنامهدار کردن فرشها میگوید: تولیدکنندگان فرش میتوانند از مرکز شمارهگذاری کالا، برای فرشهای تولیدی خود شناسنامه درخواست کنند.
وی میافزاید: با شدت گرفتن بحث ایران کد طرح شناسنامهدار کردن فرش را با ایران کد تلفیق کردیم و در نظر داریم از مصرفکنندگان با اقدامات فرهنگی بخواهیم تنها فرشهای شناسنامهدار را خریداری کنند.
فرجی میگوید: در سال گذشته در نظر داشتیم 10درصد از فرشهای دستباف کشور را شناسنامهدار کنیم که بخش گستردهای از این برنامه محقق شده است و اتحادیههای روستایی و شرکت سهامی فرش دستباف توانستهاند فرشهای خود را شناسنامهدار کنند.
اما حسین طاهباز تولیدکننده و صادرکننده فرش میگوید: بحث ثبت نقش و طرح فرش از 15 سال پیش مطرح بوده اما نتیجهای حاصل نشده است. به هر حال بحث ثبت طرح و نقشهها را نمیتوان به کل فرشها تعمیم داد چرا که برخی فرشها ارزان قیمت هستند و بافندهاش تمایل ندارد اقدامی کند و چون بازار آزاد است، هر کس میتواند هنر خودش را نشان بدهد. اما میتوان این کار را در مورد فرشهای درجه یک تبریز، قم، اصفهان و نائین به اجرا درآورد. به هر حال ثبت تمام طرح و نقشهها به دلیل تنوع و تعدد رنگ و نقشه بسیار سخت است. وی میافزاید: در بحث شناسنامهدار کردن فرش، همسایگان ما میتوانند براحتی تقلید کنند و بر چسبی را بردارند و تعویض کنند و موضوعی که در اینجا مهم است وجدان فروشندگان است و فروشنده باید اگر فرش ایران نبود، به نام ایران نفروشد.
آمار صادرات سال گذشته فرش نشان میدهد پارسال 420 دلار فرش به خارج از کشور صادر شد و متولیان فرش براین باورند که با برنامهریزیهای انجام شده برای یافتن بازارهای جدید تلاش خواهند کرد صادرات فرش را در سال جاری در سقف سال گذشته نگه دارند. عملکرد مرکز ملی فرش نشان میدهد این مرکز با اعزام و پذیرش هیات تجاری، بهبود سیستم تولید براساس سفارش پذیری، سازماندهی فعالان در عرصه فرش دستباف و پیگیری ایجاد کارگاههای متمرکز گامهایی را برداشته است، اما صادرکنندگان براین باورند که توسعه این صنعت نیاز به حمایت بیشتر در مقابل افزایش هزینهها و تورم دارد. همچنین دولت باید با تبلیغات گسترده فرش ایرانی در بازارهای جهان و اطلاع رسانی درست به تولیدکنندگان و صادرکنندگان از نوع سلیقه خریداران در کشورهای دیگر، فعالان این بخش را هدایت کند.
سیما رادمنش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه