در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گویا دانشگاه شما از ابتدای شکلگیری تا امروز تغییر و تحولات زیادی را شاهد بوده است.
این دانشگاه از ابتدای تاسیس خود در سال 1336 عناوینی چون آموزشگاه عالی جنگل و مراتع و مدرسه عالی منابع طبیعی داشت، اما از سال 58 تا 67 این مجموعه وابسته به دانشگاه مازندران و تحت عنوان دانشکده منابع طبیعی فعالیت کرد و عمده فعالیتهایش هم دورههای کارشناسی و کارشناسی ناپیوسته بود. بعد از این در سال 1367 تبدیل به مجتمع دانشگاهی علوم کشاورزی و منابع طبیعی شد؛ یعنی اولین حرکتی که در جهت تاسیس دانشگاه انجام شد مثل بسیاری از دانشگاههای دیگر که مولود انقلاب هستند در سال 67 اتفاق افتاد. در ادامه رشد خود یک دوره آزمایشی 4 ساله را گذراند و در طول این مدت رشتههای کارشناسی ارشد در کنار فضای دانشگاه توسعه پیدا کرد و به جایی رسید که مجوز تاسیس دانشگاه صادر شد. به عبارت دیگر ما مجوز دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان را از سال 1371 به عنوان یک دانشگاه رسما در اختیار داریم. از این سال اتفاقات مختلفی افتاد. از جمله این که تعداد رشتههای تحصیلی رشد چشمگیری یافت و حرکت رو به رشدی بعد از دانشگاه شدن پیدا کرد و تا سقف 96 رشته پیش رفتیم و با توجه به مسوولیتی که به عهده این دانشگاه به عنوان یک دانشگاه تخصصی کشاورزی بود، سعی کردیم تمام رشتههای کشاورزی را داشته باشیم.
پس بعد از سالها این مرکز به دانشگاهی مستقل تبدیل شد. این درست است که با مستقل شدن استان گلستان داشتن دانشگاهی مستقل هم الزامی به نظر میرسید، اما این مستقل شدنها چند وقتی است در تمام شهرها و دانشکدهها تکرار میشود.
متاسفانه امروزه خیلی از مدیران استانی از جمله فرمانداران و نمایندگان به وزارت علوم فشار میآورند تا در هر شهری یک دانشگاه بزنند. خیلی از نمایندهها دوست دارند در گزارش کارشان این افتخار را هم داشته باشند. به نظر من این یکی از بزرگترین ظلمهایی است که میتواند بر وزارت علوم اعمال شود. به سبب این وقتی شما مراکز آموزش عالی را در یک استان پراکنده میکنید، مشکلات عدیدهای را فراهم میآورید. مثال بارز این مشکل در خطه شمال کاملا محسوس بود. در گذشته استان مازندران تمام این خطه را در برمیگرفت. شما تصور کنید مرکز دانشگاهی در بابلسر و دانشکده منابع طبیعی آن با فاصلهای حدود 250 کیلومتر در گرگان باشد. بنابراین از فاصله 4 ساعته چه مدیریتی را میتوان توقع داشت. چون خود من هم در آن زمان دانشجو بودم و کاملا به مشکلات جزیرهای شدن دانشگاهها واقف هستم. توسعه در این حالت بسیار سخت است و هر کدام از دانشگاهها باید امکانات مستقل داشته باشند. بنابراین تمام امکانات زیربنایی باید به تعداد دانشکدهها تقسیم میشد. اما اگر این مراکز به صورت مجتمع باشد، همه این امکانات در یک جا جمع شده و بهتر ارائه میشود. از همه اینها مهمتر شما اعضای هیات علمی دانشگاه را در نقاط مختلف نگه میدارید و مانع برقراری ارتباط میان رشتهای آنها میشوید. امروزه چیزی که از نظر توسعه علمی مهم است، توسعه مفاهیم میانرشتهای است؛ یعنی این طور نیست که یک متخصص ادعا کند فقط باید در رشته خودم خبره باشم و احتیاج به هیچ چیز دیگری ندارم؛ به عنوان مثال یک تاریخدان نمیتواند مدعی باشد فقط باید تاریخ بداند. این متخصص قطعا باید در جغرافیا، فلسفه و ادیان و خیلی از رشتههای مرتبط متبحر باشد تا بتواند حرکتهای تاریخی و اتفاقاتی که در طول تاریخ در جوامع پیش آمده را تفسیر و تعبیر کند. در غیر این صورت، چطور میتواند درباره جنگها، مهاجرتها و ... اظهارنظر کند. بنابراین ما با جدا کردن اعضای هیات علمی در شهرها و واحدهای مختلف ظلم مضاعفی را انجام داده و اجازه نمیدهیم توسعه میانرشتهای که بسیار مهم و ضروری است، اتفاق بیفتد.
شما با مستقل شدن دانشگاه تا حدی به هدف خود رسیدهاید و دیگر به مرکزی با کیلومترها فاصله که میبایست شما را مدیریت کند وابسته نیستید. با توجه به این وضعیت چه شد که به فکر راهاندازی دانشگاه جامع افتادید؟
ما دانشگاههای تخصصی و دانشگاههای غیرتخصصی یا اصطلاحا جامع داریم، به عنوان مثال در تهران دانشگاه جامع، دانشگاه تهران است، اما هیچ کدام از دانشگاههای صنعتی جامع نیستند و به عنوان دانشگاههای تخصصی قلمداد میشوند. وظایفی که برای دانشگاههای تخصصی در نظر گرفته شده بسیار متفاوت است. در حوزه محدودی کار میکنند، اما عمقی و متمرکز. از آنجا که استان گلستان فاقد دانشگاه جامع بود، یکی از وظایفی که به عهده من گذاشته شد ایجاد دانشگاه جامع در استان بود. این نکته را توجه داشته باشید که اگر در استان گلستان فقط دانشگاه علوم کشاورزی که عمده دانشجویانش را از رشته تجربی میگیرد، داشته باشیم بنابراین دانشآموزانی که دیپلم خود را در رشتههای ریاضی و علوم انسانی در استان میگیرند و سهمیه بومی میخواهند، فرصت برخورداری از دانشگاههای استان خودشان را نخواهند داشت و باید به استانهای دیگر بروند. این موضوع از باب انتقال دانشجو و رفتوآمدها و هزینههایی که برای خانوادهها به همراه خواهد داشت، در کنار مشکلات مختلف فرهنگی، اجتماعی و ... وجود خواهند داشت. خوشبختانه ایجاد دانشگاه جامع بر اساس ابلاغیهای که در سفر اول ریاست جمهوری انجام شد، به عهده ما گذاشته شد. بنابراین از ابتدای سال 85 قرار شد ضمن انجام فعالیتهای جاری زمینه ایجاد و تاسیس دانشگاه جامع را در استان گلستان ایجاد کنیم. با این مسوولیت رشتههای دیگری را بتدریج اضافه کردیم.
در حال حاضر و پس از راهاندازی دانشگاه جامع چه رشتهها و چه مقاطعی در این دانشگاه وجود دارند و به طور کلی این جدا شدن به نفع شما بوده یا به ضررتان؟
در حال حاضر 24 دوره کارشناسی، 38 دوره کارشناسی ارشد و 8 دوره دکتری در این دانشگاه داریم. بقیه رشتهها به دانشگاه گلستان منتقل شدند. جمعیت دانشجویی ما طی این سالها تا مرز 5500 نفر پیش رفت اما 2500 دانشجو در این دانشگاه داریم و بقیه را به دانشگاه گلستان و مجتمع آموزش عالی گنبد منتقل کردیم. بنابراین تعداد کاهش پیدا کرد اما این کاهش اتفاق خوبی برای ما بود چون از این تعداد دانشجو 650 نفر در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری تحصیل میکنند که 26 درصد دانشجویان را شامل میشوند. با توجه به این که یکی از مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاهها و آموزش عالی این بود که کاری کنید 30 درصد دانشجویان دانشگاهها در تحصیلات تکمیلی مشغول باشند، به نظر میرسد ما یکی از دانشگاههایی هستیم که در سایه برنامهریزیهای فشرده و منظم دولت رشدی جهشی داشتهایم و براحتی طی یکی دو سال آینده جزو چند دانشگاهی خواهیم بود که به این میزان خواهیم رسید.
دانشجویانی که به دانشگاه گلستان و مجتمع آموزش عالی گنبد منتقل شدند در تحصیلات تکمیلی هم مشغول به تحصیل بودند؟
بله. اگر اشتباه نکنم یک دوره دکتری و 4 یا 5 رشته کارشناسی ارشد با جمعیت زیر صد نفر منتقل شدند.
پیش از انتقال، درصد دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کل دانشجویانتان چقدر بود؟
پیش از این که این جدایی اتفاق بیفتد، درصد بین 12 تا 13 بود.
پس این کاهش تعداد دانشجویان، باعث شده تا شما به میزان ایدهآل دانشجویان تحصیلات تکمیلی نزدیک شوید.
این موضوع را جور دیگری میتوان دید، به خاطر این که ما وظیفه داشتیم دانشگاه جامع ایجاد کنیم، مجبور شدیم تعداد زیادی دورههای کارشناسی بگیریم، نه برای خودمان بلکه برای این که در آینده دانشگاه جامع ایجاد کنیم و این سهم کارشناسی ارشد را در بدنه دانشجوییمان پایین آورد. اگر مسوولیت ایجاد دانشگاه جامع گلستان به عهده ما گذاشته نمیشد، ما اینقدر دانشجوی کارشناسی نمیپذیرفتیم.
در واقع هدف این بود که دانشگاه دیگری ایجاد کنیم و دانشجویانی را پذیرش کردیم و در کارمان گنجاندیم که دانشجویان تخصصی ما نبودند. بنابراین اگر سه چهار سال پیش هم نسبت دانشجویان تخصصی تحصیلات تکمیلی را به کل دانشجویان میسنجیدیم، وضعیت بهتر از 13 12 درصد بود. چون از 7 سال پیش ما برنامهای تحت عنوان توسعه تحصیلات تکمیلی شروع کردیم و آنچه امروز داریم، محصول همان برنامه است.
چرا تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای شما اینقدر اهمیت دارد. فقط رسیدن به میزان مطلوب مد نظر شماست؟
ما دانشجویان تحصیلات تکمیلی خود را به عنوان دستیاران تخصصی برای اساتیدمان میدانیم. دانشگاهها برای این که کار تخصصی انجام دهند، به کارشناس نیاز دارند. چه نیروی انسانیای بهتر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی که هم آموزش لازم را دیدهاند و هم انگیزه لازم برای انجام کار تحقیقاتی دارند و در محیطی با شرایط مناسبی هستند. بنابراین مهمترین دستاورد توسعه تحصیلات تکمیلی، توسعه تحقیقات و از همه مهمتر تحقیقاتی است که به فناوری ختم شوند. به هر حال نباید انتظار داشته باشیم که 10 تحقیق انجام دهیم و در نهایت به 10 فناوری کلیدی دست یابیم. معمولا آنچه صرف پژوهش میشود، به عنوان هزینه حساب نمیآورند، به عنوان سرمایهگذاری است، منتهی نباید انتظار داشته باشیم صد درصد آن آورده داشته باشد. مقداری به نتیجه قطعی نخواهد رسید، اما درصد کوچکی منجر به توسعهای میشود که سرمایهگذاری را به صورت مناسبی جبران خواهد کرد.
آقای دکتر در خصوص نسبت استاد به دانشجو چطور؟ آیا تلاش کردهاید در این زمینه هم به استاندارد برسید؟
برگردیم به بحث پذیرش دانشجو. نمودارها نشان میدهد پذیرش ما افزایش پیدا کرده است، اما با توجه به این که دانشگاه جامع گلستان و گنبد جدا شدند، سال 88 کاهش خواهیم داشت.
بنابراین کاهش رشد کمی دانشجویان دانشگاه توجیهپذیر است اما در خصوص تعداد اساتید باید گفت سال 72 با 41 استاد شروع شد و سال 86 به 282 استاد رسید. در حال حاضر که به عنوان یک دانشگاه مستقل کار میکنیم، چیزی حدود 130 عضو هیات علمی را در بدنه خودمان داریم. البته به این تعداد، حدود 30 نفر دیگر که به عنوان بورسیه هستند و جزو هیات علمی محسوب میشوند هم باید اضافه کرد. در سال 72 اگر چه تعداد دانشجویان و اساتیدمان کم بود، اما نسبت مهم است. یک استاد به طور متوسط باید برای 35 نفر دانشجو در نظر گرفته شود. این نشان میدهد روند افزایش کمیت استادمان خوب بود چنانچه توانستیم در سال 84 برای هر 15 دانشجو یک استاد داشته باشیم اما علیرغم این که باز هم استاد جذب کردیم، دوباره به 19 برگشتیم به سبب تعداد زیادی دانشجو برای انتقال به دو دانشگاهی که قرار بود مستقل شوند جذب کرده بودیم.در حال حاضر با توجه به این اتفاقات نسبت 18 است که البته نسبت متعادلی است.قطعا در آینده هم قصد نداریم از این درصد پایینتر باشیم. چون در این صورت از حالت بهرهوری خارج خواهد شد و قرار نیست هر دانشجو یک استاد داشته باشد.
با توجه به اینکه در معیارهای مختلفی همچون مواردی که اشاره شد خوب عمل کردهاید قطعا دستاوردها و نتایج مثبتی هم داشتهاید. اصلیترین دستاورد خود را چه میدانید؟
در سال 86 با مجوز ارتقای مجتمع آموزش عالی گلستان به دانشگاه جامع استان موافقت شد. تا سال 87 مسوولیت این بخش را هم به عهده گرفتم که البته بعد از آن دکتر رنجبر، این مسوولیت را عهدهدار شدند. این به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای نظام آموزش عالی در استان است. به هر حال آنچه اهمیت دارد، توسعه رشتههای علوم انسانی و فنی و مهندسی است که قبلا ما به عنوان دانشگاه تخصصی نمیتوانستیم هیچکدام از آنها را داشته باشیم، اما در دانشگاه جامع امیدواریم در سالهای آینده رشد خوبی داشته باشیم.
بخش دیگر انفکاک مجتمع آموزش عالی گنبد است که در مهر 87 اجرا شد. البته علت اینکه به عنوان یک دانشگاه جدانشده این است که هنوز در آنجا زیرساختهای لازم نیست تا بتواند به عنوان دانشگاهی مستقل مطرح شود که امیدواریم با فراهم شدن زمینههای لازم طی سالهای آینده به این سمت برویم.
البته ظاهر امر نشان میدهد؛ شما یک دانشگاه را به 2 بخش تقسیم کردهاید، کما اینکه درست ساختمان کناری دانشگاه منابع طبیعی و علوم کشاورزی، دانشگاه گلستان قرار دارد.
به اعتقاد بسیاری از افراد و از دید وزارت آموزش عالی در دولت نهم موجودی را بر 2 تقسیم میکند و میگوید؛ دانشگاهی جدید ایجاد کردم یعنی دانشگاهی بوده، وسط آن را دیوار کشیده و دیوار کشیدن هم که هزینه زیادی ندارد، یک طرف را دانشگاه گلستان و طرف دیگر را دانشگاه گرگان نامگذاری کردهاند و در نظر عموم، شاید چندان کار توسعهای صورت نگرفته باشد؛ در حالی که این طور نیست. در مصوبه سفر دوم که در سال گذشته، اردیبهشت انجام شد، دولت 6 میلیارد تومان بودجه مستقل جدا از همه بودجههای عمرانی و جاری که به دانشگاهها اعطا میشود، برای دانشگاه جامع در نظر گرفت تا بتواند کارهای اولیه خود را انجام دهد. ضمن اینکه طبق مصوبه، براساس شاخصهای وزارت علوم، استانداری مکلف است زمینی را برای تاسیس دانشگاه فراهم کند. طبق شاخص وزارت علوم، هر دانشجو به حدود 70 متر مربع فضا نیاز دارد.یک دانشگاه جامع هم کمتر از 10 هزار دانشجو نمیتواند داشته باشد، بنابراین حداقل 70 هکتار برای تاسیس پردیس دانشگاه لازم است و در همین حول و حوش زمینی فراهم شده است.
به نظر میرسد بودجههای خوبی برای مستقل شدن دانشگاه جامع و مجتمع گنبد داده شده، پس سفرهای استانی هیات دولت برای آموزش عالی استان گلستان مفید بوده است.
بله، سفرهای استانی برای دانشگاهها خیر و برکت زیادی داشته، بویژه دور دوم این سفرها که از قبل نمایندگان ریاست جمهوری به دانشگاهها میآیند و مذاکراتی موجب تنظیم پیشنویس مصوبات میشود و این موضوع باعث میشود مصوبات، بسیار دقیق و کارشناسی شده باشد.
آقای دکتر، در بروشوری که در طول بازدید از دانشگاه به ما داده شده، نام مجلات زیادی ذکر شده است که گویا دانشگاه شما آنها را منتشر میکند، به طور کلی چند مجله و با چه عناوینی منتشر میکنید؟
در گذشته، دانشگاهها فقط یک مجله داشت که با بودجه علمی پژوهشی به صورت مجموعه رشتهای منتشر میشد، اما چون چاپ کردن، هزینههای زیادی میبرد، به سمت نشر الکترونیک رفتیم. همان طور که میدانید نشر الکترونیک عمدتا به صورت فایلهایpdf است که در این حالت، سرعت و هزینه چاپ و انتشار آن کاهش مییابد، چرا که نسخه الکترونیکی در عرض کمتر از 2 دقیقه با تیراژ زیاد در سراسر کشور پخش میشود. در حال حاضر، نشریات ما به صورت الکترونیکی منتشر میشوند.مجله الکترونیک تولید گیاهان زراعی هم از جمله افتخارات دانشگاه ماست که در فهرست مجلاتISI قرار دارد.البته به خاطر اینکه فرهنگ استفاده از این گونه مجلات جا بیفتد، تعداد معدودی هم به صورت کاغذی چاپ میشوند و به مراکزی که برای گزارش نیاز است، میفرستیم، اما بقیه برای استفادهکنندگان به صورت الکترونیکی ارائه میشود.
در ضمن مجله الکترونیک فرآوری و نگهداری مواد غذایی از شماره اول به صورت علمی پژوهشی منتشر میشود، چون در چاپ این مجله، دانشگاهها با انجمن گیاهان زراعی ایران و انجمن تخصصی علوم و صنایع ایران به صورت مشترک همکاری دارد.همچنین از آنجایی که اعتقاد داریم باید با بدنه جامعه در ارتباط باشیم، مجله الکترونیک کشاورزی و منابع طبیعی را با زبانی ساده منتشر میکنیم و در آن، صحبت از یافتههای پژوهشی به صورت تئوری مطرح نمیشود.در کل به عنوان دانشگاهی که از منابع طبیعی، چوب و کاغذ محافظت میکند، موفق شدیم در طول 2 سال گذشته، مجلاتمان را الکترونیکی کنیم و امیدواریم از سال آینده، 7 مجله علمی پژوهشی در دانشگاه منتشر شود.
آیا از نظر شاخصهای مختلف مقایسهای در بین دانشگاهها انجام شده است، در این مقایسه، وضعیت دانشگاه شما بین دانشگاههای دیگر کشور چگونه است؟
در حال حاضر، دانشگاه ما از نظر فعالیتهای پژوهشی و دستاوردهای علمی، جزو 10 دانشگاه برتر کشور قرار دارد، بیش از 200 مقاله در مجلات معتبر جهان به زبان انگلیسی و 370 مقاله در مجلات پژوهشی داخل کشور از این دانشگاه به چاپ رسیده و بیش از 165 اختراع از آن ثبت شده و با دانشگاهها و موسسات پژوهشی خارج از کشور 10 قرارداد و تفاهمنامه همکاری علمی و پژوهشی امضا کرده است.
در ضمن براساس جدیدترین اعلام وزارت علوم، دانشگاه ما رتبه سوم اختراعات را در میان دانشگاههای کشور از آن خود کرده است. کارت عضویت در شبکه آزمایشگاههای زیست فناوری کشور هم برای ما صادر شده، براساس این مجوز، ما آزمایشگاهی تاسیس کردهایم که خروجیهای ارزشمندی تاکنون داشته است و قطعا خروجیهای بیشتری خواهد داشت. در ضمن اواخر سال گذشته، مجوز 3 دوره دکتری جدید در جهت توسعه رشتههای تخصصی را دریافت کردیم که این موضوع را هم میتوان به دستاوردهای دیگرمان اضافه کرد.
در این میان، آنچه به اعتقاد من، میتواند برای پیشرفت هرچه بیشتر دانشگاهها مفید باشد و لازم است که بیشتر مورد توجه قرار گیرد، ماده 49 برنامه چهارم است.
ماده 49برنامه چهارم، دولت را موظف کرده برای تربیت نیروی متخصص و متعهد، خلاق و کارآفرین منطبق با نهضت نرمافزاری، اقدامات و ماموریتهایی را در ساختار دانشگاهها انجام دهد. درواقع اعتقاد بر این بود که دانشگاهها باید از لحاظ ساختاری و ماموریتها تغییراتی داشته باشند. یکی از خواستههای ما به عنوان اعضای دانشگاهی کشور این است که بند اول این ماده در برنامه پنجم هم دیده شود یا این که مجلس، آن را به صورت قانونی درآورد.
مگر تاکنون دانشگاهها برای اجرایی کردن تصمیمات خود چگونه عمل میکردند؟
نظامی که در مدیریت دانشگاهها وجود دارد، نظام شورایی است، بنابراین اگر به عنوان مثال قرار است در رشته صنایع غذایی، تغییر و تحولی ایجاد شود، نخست در گروه آموزشی که آن را شورای گروه مینامند، مطرح میشود تا زیربنای اصلیاش فراهم آید، سپس در شورای آموزشی دانشکده و دانشگاه عنوان میشود.
در حال حاضر، اصل شورایی در دانشگاهها حاکم است، اما این تصمیمات شورایی باید جنبه قانونی پیدا کنند، فراتر از دانشگاهها چه نهادی باید باشد که این تصمیمات شورایی جنبه اجرایی و قانونی دهد، آیا میتوانیم آنها را به مجلس شورای اسلامی بفرستیم مسلما نمیتوانیم این کار را بکنیم، مگر این که مجلس با تفویض اختیار، این اجازه را بدهد؛ این تفسیری است که از این بند میکنم. درواقع در بند اول ماده 49، این اجازه داده شده که تصمیمات گرفته شده در دانشگاهها به صورت هیات امنایی اداره شود. دانشگاهها و مراکز پژوهشی به وسیله مصوبات هیات امنا اداره خواهند شد. البته این مورد تنها در این بند عنوان نشده و درواقع در این بند، به موارد خوبی اشاره شده است. از جمله این که بودجه براساس قیمت تمام شده اعطا شود یعنی اگر هزینه 10 میلیون تومان است، براساس همان مقدار بودجه دریافت میکند و این قضیه جنبه کمکرسانی دارد، ضمن این که سهم دولت براساس هزینه سرانه در نظر گرفته میشود. این مصوبه که به بند استقلال دانشگاهها معروف است، به مستقل شدن دانشگاهها از بودجه عمومی دولت کمک میکند. قوانینی که نیاز دارند برای اداره کل دانشگاه از جنبههای مختلف مالی، اداری، استخدامی و ... خودشان تدارک ببینند. اگر قرار باشد دانشگاهها دائم به بودجههای مجلس و مصوبات ابلاغی وزارت علوم وابسته باشند، هیچ وقت فرصت توسعه منطقهای برای دانشگاه فراهم نخواهد شد. کما این که اگر به کشورهای بزرگ دنیا نگاه کنید دانشگاهها کاملا زیرمجموعههای مستقل هستند، فقط در سیاستگذاریهای کلان، اشتراکاتی دارند، برای همین هم ما برنامهریزی کردهایم تا از مجلس برای تصویب این بند کمک بگیریم.
بد نیست که به ارتباطات و مقالات بینالمللی دانشگاه هم اشاره کنید. به نظر میرسد به عنوان دانشگاهی که در استانی مرزی واقع شده، این ارتباطات پررنگ باشد.
ما دبیرخانه تنها اتحادیه دانشگاههای دولتی ایران را داریم که با خارج از کشور در ارتباط است، این اتحادیه یعنی اتحادیه دانشگاههای دولتی حاشیه دریای خزر که حدود 12 سال است فعالیت میکند و کشورهای ایران، قزاقستان، روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و دیگر کشورهای حاشیه خزر در آن عضو هستند.مباحث دینی، فرهنگی، مشترکات زیادی بین اقوام حاشیه دریای خزر وجود دارد، اگرچه امروز در کشورهای مختلف قرار گرفتهاند، یکی از راههایی که بخواهیم تمدنهای منطقهای را حفظ کنیم، تشکیل چنین اتحادیههایی است تا از این طریق، روابط بین دانشگاهی هم شکل میگیرد و ما هر ساله المپیادهای دانشجویی، نشست روسای دانشگاهها و المپیادهای ورزشی را داریم.
در ضمن با هدف گسترش فعالیتهای علمی و پژوهشی، تفاهمنامه همکاری دانشگاه با آکادمی دولتی جنگل سنت پترزبورگ روسیه به امضا رسیده است. فراهم کردن شرایط و امکانات لازم برای برگزاری کنفرانسهای علمی مشترک و شرکت استادان و دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی طرفین در کنفرانسهای علمی و ایجاد فرصتهای مطالعاتی برای استادان و دانشجویان مقطع دکتری از دیگر مفاد تفاهمنامه است.
یکی از اخباری که بتازگی از دانشگاه شما منتشر شده، به تاسیس رشته دکتری کشاورزی هستهای در این دانشگاه برمیگردد که گویا برای اولین بار در خاورمیانه چنین رشتهای راهاندازی میشود.
ما دانشگاه را در 2 قالب میبینیم یکی قالب علمی صرف است، اما علم صرفی که منفعتی برای جامعه نداشته باشد، خیلی مثمرثمر نیست. ما احساس کردیم حالا که در ایران، فعالیتهای پراکندهای در زمینه کشاورزی هستهای صورت میگیرد، نیاز است از لحاظ آموزشی منسجم شوند تا تربیت نیروی متخصص موردنیاز برای فعالیت و پاسخگویی بر شبهاتی که در این حوزه ایجاد میشوند، آکادمیک و اصولی باشند. در پاسخ به این شبهه که ایران سلاح هستهای میسازد، استفاده از فناوری هستهای در بحث کشاورزی به عنوان یکی از استفادههای صلحآمیز یعنی انرژی مطرح است بخصوص این که با پرتودهی محصولات کشاورزی، دوام و ماندگاری آنها به صورت قابل توجهی افزایش مییابد.
پرتودهی یا استفاده از رادیو ایزوتوپها در علوم کشاورزی، زیربنای رشته کشاورزی هستهای است و طی یکی دو سال گذشته، متخصصان هستهای کشور از جمله سازمان انرژی اتمی تلاشهایی را در این زمینه انجام دادهاند.
در حال حاضر، تهیه مواد درسی انجام شده است و آن را به شورای گسترش ارائه کردیم تا مجوز برگزاری این دوره را از این شورا دریافت کنیم. یکی از دورههایی که در سال جدید بشدت به دنبال راهاندازی آن هستیم، همین دوره است. امکانات فعلی تا 50 درصد نیازها را تامین میکند و امیدواریم 50 درصد بقیه آن را با همکاری سازمان انرژی اتمی به دست آوریم. فراموش نکنیم انرژی هستهای جزو سالمترین، کمهزینهترین و پاکترین انرژیهاست که در مقولههای مختلف از جمله کشاورزی میتوان از آن استفاده کرد و در این استان که کشاورزی اهمیت فراوانی دارد، این فناوری میتواند بسیار موثر باشد.
وضعیت بودجه پژوهشی امسال شما چگونه است و چه سهمی در این بودجه به اعضای هیات علمی برای استفاده در طرحها و پژوهشهایشان اختصاص مییابد؟
سال گذشته حدود یک میلیارد تومان بودجه پژوهشی داشتیم. یکی از کارهایی که در معاونت پژوهشی انجام شده، تهیه نرمافزار مهر است، هر عضو هیات علمی فعالیتهایش را در آن درج میکند، اینها امتیازدهی میشود و کل امتیاز برای دانشگاه مشخص میشود، حالا هر عضو به میزان سهمی که در این امتیاز دارد، بودجه پژوهشی یا گرافت دریافت میکند.
در طول 2 سال گذشته، اعتبار را براساس این نرمافزار در اختیار اعضا قرار دادیم، عمده این بودجهها صرف طرحهای تحقیقاتی خود هیات علمی، دانشجویانش یا رفتن برای دورههای تخصصی کوتاه مدت و چاپ کتاب و چاپ مقاله صرف میشود یا طرحهای مشترک با دانشگاههای خارجی صورت میگیرد.سیاست ما در آینده در 2 مسیر است، همین حمایت را ادامه دهیم، ضمن این که این حمایت را ادامه میدهیم، یک حمایت ویژه از افرادی در نظر بگیریم که طرحهای پژوهشی را به صورت مشترک یا به سفارش دستگاههای اجرایی انجام میدهند، این مهم است که در آینده دانشگاه از لحاظ منابع اعتباری پژوهشهای ما عرضه محور نباشد، یعنی پژوهشهایمان را عرضه نکنیم آیا کسی بخرد یا نخرد. بلکه بعکس پژوهشهای ما باید تقاضامحور باشد، یعنی بر اساس توانایی که در ما میبینند، به ما سفارش تحقیقات داده شود. همه اینها در جهت بند اول ماده 49 دیده شده است.چنانچه بتوانیم 10 تا 12 درصد اعتبارات هزینهای دانشگاه را به بخش پژوهش اختصاص دهیم خیلی خوب است و در حال حاضر به این هدف نزدیک هستیم، اما جا داریم تا به صورت کامل به آن برسیم.
یکی از بهترین راهکارهایی که میتوانید از طرحهای تقاضا محور استفاده کنید، همان یک درصد بودجه پژوهشی است که از اعتبار سازمانها میتوانید دریافت کنید.
بله، اما طرحهای ما حدود 10 مورد بود که در سایتی که اعلام کرده بودند، ثبت شد تا تایید شود، اما هیچکدام به عقد قرارداد منجر نشد که این نکته مورد انتقاد دانشگاهها بود.اگر قرار باشد طرحهای تحقیقاتی ثبت و اولویتبندی شوند، شانس ما در برابر موسسات تحقیقاتی خود وزارتخانه، بسیار ناچیز خواهد بود. بنابراین مطمئن باشید، در سالهای آینده هم اگر این روند ادامه یابد، جهاد کشاورزی چنانچه ناچار نباشد، با ما قرارداد خواهد داشت.
به مورد خوبی اشاره کردید: الزام دستگاههای دولتی برای استفاده از طرحهای پژوهشی، البته بهشرطی که نظارتی بر این قضیه وجود داشته باشد.
در بودجه 88، دولت از طریق وزارت علوم 150 میلیارد تومان برای تجهیز آزمایشگاهها در نظر گرفته، بود، اما وزیر علوم 50 میلیارد آن را میخواست صرف کارهای زیربنایی کندکه خروجی آن، ساخت برخی دستگاهها شود، چراکه ما امروز توانایی خوبی داریم تا بسیاری از دستگاههای آزمایشگاهی را خودمان بسازیم و به جای اینکه برای خرید به کشورهای دیگر بدهیم، به مراکز داخلی اعتماد کنیم.اما آنچه اتفاق افتاد، این بود که این بودجه در مجلس به صورت بخش بخش به دانشگاهها داده شد. ما یک جیب بیشتر نداریم، آن هم بودجه دولت است. اگر مراکز اجرایی که در دستگاهها هستند، به مراکز دانشگاهی متصل شوند، بحث یکپارچهسازی تحقق مییابد.
این موضوع معنا ندارد که در یک کشور چند مرکز تحقیقات کنند، اگر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همانطور که از اسمش مشخص است، مسوولیت تحقیقات را به عهده دارد، پس باید همه ابزارها نیز در اختیار این وزارتخانه قرار بگیرد تا یک نفر هم پاسخگو باشد، اما ما چطور میتوانیم نسبت به تحقیقات حوزه کشاورزی به وزارت کشاورزی پاسخگو باشیم؛ در حالیکه بیشتر بودجههای پژوهشی در دست مراکز خارج دانشگاهی است؛ اعتباری که به دانشگاههای من و امثال من داده میشود، براساس سرانه دانشجویی است، یعنی از سرانه دانشجویی 10 تا 12 درصد را برای تحقیقات میگذارم؛ در حالیکه واحدهای دیگر مستقیما پول پژوهش میگیرند. اگر همه اینها را یکپارچه کنیم، به نظر میرسد خیلی به نفع مملکت باشد.
بهاره صفوی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رضا بدرالسماء هنرمند پیشکسوت عرصه نگارگری در گفتوگو با «جامجم»:
وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم» مطرح کرد:
حسین الحاج حسن، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم» بیان کرد:
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم