نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟

پس از انتشار ضمیمه مرداد ماه «نقطه» باموضوعیت بررسی‌ آراء و افکار سیدحسین نصر، دو طیف عمده در برابر این ویژه‌نامه عکس‌العمل نشان دادند. طیف اول، از انتشار چنین مطالبی استقبال و طیف دوم، ابراز ناخشنودی و ناخرسندی کردند.
کد خبر: ۲۵۱۷۶۰

البته طیف دوم به سهم خود مشمول دو جریان متفاوت فکری می‌شدند؛ جریان اول کسانی بودند که از موضع دلسوزی به تفکر و آرمان و اهداف انقلاب و نظام اسلامی می‌اندیشند و می‌نویسند و اعتراضشان در این عبارت خلاصه می‌شود که ارتباط نصر با برخی مقامات سطوح بالای رژیم شاهنشاهی، دلیل کافی و محکمی است برای طرد و حذف افکار و آراء او و جریان دوم کسانی بودند که تحلیل و نقد نصر را در باب علم و تمدن جدید نمی‌پسندند و نگران آن هستند که رواج اندیشه‌های نصر بازار ایشان را کساد کند و البته جریان دوم هم نشان داده‌اند که در مواقع لزوم برای طرد و رد افکار و شخصیت نصر به مبنای جریان اول نیز متوسل می‌شوند.

ضمن سپاس از عطف توجه تمامی کسانی که از سر موافقت یا مخالفت شماره مرداد ماه ضمیمه «نقطه» را مورد ملاحظه قرار دادند برای زدودن پاره‌ای از ابهامات خوانندگان و خصوصا نگرانی‌های طیف دلسوزان انقلاب به نظر رسید با اختصار و ایجاز تمام، نکاتی را متذکر شویم:

1- انگیزه و نگرانی دلسوزان انقلاب، موضوع پسندیده و مبارکی است که باید آن را قدر نهاد و پاس داشت، اما نباید تصور کرد ملاک درستی و صدق سخنان کسانی که از سر دلسوزی برای نظام اسلامی سخن می‌گویند و می‌نویسند، صرفا، همان دلسوزی و نگرانی ایشان است و بس. یعنی درستی انگیزه‌ها ضامن درستی انگیخته‌ها نیست.

به زبان ساده‌تر نباید تصور کرد اگر کسی یا کسانی از سر دلسوزی راجع به تفکر یا فردی قضاوت کردند، چون ایشان از سر نگرانی و دلسوزی قضاوت کرده‌اند پس قضاوت ایشان درست است. خیر، برای صحت یک قضاوت در مورد تفکر و شخصیت یک فرد ما نیازمند چیزی بیش از دلسوزی و نگرانی‌های شخصی هستیم و آن چیز برهان منطقی و دلیل عقلی است.

2- برای قضاوت سیاسی در مورد موقعیت سیاسی  اجتماعی فردی چون سیدحسین نصر شاید شناخت و معرفی سابقه ولاحقه ابعاد سیاسی و اجتماعی عملکرد او قابل استفاده و کافی باشد، اما برای قضاوت در مورد عیار «اندیشه و اسلام شناسی» نصر، تمسک به سابقه ولاحقه سیاسی نصر هم مغالطه و هم ناکافی.

بنابر این چنانچه کسانی معتقدند تفکر و اسلام‌شناسی نصر یک تفکر ناصحیح و اسلام او اساسا اسلام امریکایی است می‌باید برای اثبات این مطالب دلیل و برهان آورند و مستند به مقالات و کتابهای نصر، اشتباهات اساسی مبانی اسلام امریکایی نصر را مشخص کنند و الا به صرف استناد به سوابق سیاسی و اجتماعی نصر و حضور او در امریکا، امریکایی بودن شخصیت و اسلام‌شناسی نصر و اشتباهات فکری او اثبات نمی‌شود.

3- دفاع نصر از مقوله‌هایی چون فلسفه اسلامی در جهان معاصر و اسلامیت فلسفه در فلسفه اسلامی، جهاد اسلامی به عنوان امری فراتر از جنگ و خونریزی وحشیانه، نفی پلورالیسم دینی و نقد تمدن جدید و نقد روشنفکری دینی سکولار در ایران و حمایت از علم قدسی و حکمت خالده و اثبات حقانیت اسلام اصیل و پاسخگو بودن اسلام سنتی به نیازهای جدید انسان مسلمان معاصر و حضور دهها موضوع و محور دیگر در تفکر نصر از او شخصیتی ساخته است که در سطح بین‌المللی به او به عنوان یکی از چهره‌های برجسته و شاخص تفکر اسلامی و سنتگرا در کنار افرادی چون رنه گنون، فریتهوف شوآن، مارتین لینگرو دیگران نگریسته می‌شود.

نگاه نصر در موارد یاد شده و دهها مورد دیگر نه تنها از مصادیق اسلام امریکایی نیست، بلکه کاملا منطبق بر اسلام اصولگرا و اسلام سنتی مبتنی بر اجتهاد فقهی و اصولی و کلامی است. لذا از این جهت شناسایی و تامل در افکار نصر قابل توجه است.

گرچه نمی‌خواهم بگویم تفکر نصر هیچ عیب و نقصی ندارد، چراکه هیچ متفکری مصون از خطای فکری نیست. کما این که اشکالاتی جدی به نحوه نگرش نصر در حوزه فلسفه سیاست وارد است.

4- سخن گفتن روزنامه جام‌جم از سید حسین نصر یا هر اندیشمند دیگری با هر گرایش فکری نه از سر ارادت و نه از سر عداوت است. در عالم تفکر، از حیث اندیشه، اگر ارادت و عداوتی هم می‌رود بر مدار برهان و دلیل است و در عالم تفکر ما تابع برهان هستیم ولاغیر. «نحن ابناء الدلیل.»

در انتهای کلام خود را با سخنان دکتر حداد عدل ریاست متعهد و محترم مجلس که هم با افکار نصر آشنا هستند و هم به اوضاع زمانه وقوف دارند،‌به پایان می‌برم.

«دکتر نصر، برای جامعه فعال و پرنشاط ما حرفهای شنیدنی بسیار دارد. من تصور می‌کنم در جامعه‌ای که فرهیختگان آن با این ضرباهنگ تند درصدد فهمیدن و کشف افکار تازه هستند، جا دارد افکار دکتر نصر را هم جدی بگیرند و او را به عنوان متفکری که به جامعه و فرهنگ ما تعلق خاطری عمیق دارد و سالها با بزرگانی مثل علامه طباطبایی حشر و نشر داشته و امروز مورد توجه قشرهای بسیاری از متفکران مسلمان در سراسر جهان است، مورد توجه قرار دهند.»

(گفتگوی روزنامه کیهان با دکتر حدادعادل، صفحه 12، شنبه 12 بهمن 1381، شماره 17590)

محمدرضا اسدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها