تصویر معرفت در نمایش‌های آیینی

«رویاهای خلیج فارس» امیر دژاکام، قرار است یک تئاتر آیینی باشد، یعنی به روی صحنه آوردن رفتارهایی که حقیقت است و جاری و ساری در زندگی روزمره مردمی که وجود دارند و معتقد به اجرای این رفتارها هستند و از طرفی قرار است این ظرایف و حقایق روی صحنه چنان روایت شوند و خلق تصویر کنند که مخاطب به یک «درک صحیح و معقول» از آیینی برسد که اولا با آن آشنا نیست یا کم آشناست و در مرتبه بعد خودش جزو جریان این آیین باشد. جریانی که قطعا ذهنی است تا عملی. یعنی پس از دیدن نمایش «رویاهای خلیج فارس» حداقل آیین زار را بشناسد و بتواند به واگویی آن دست یابد. در این مرحله اگر کارگردان، آن آیین‌ها و رفتارها را به گونه‌ای نمایشی و جذاب روایت کرده باشد، این واگویی‌های ثانوی هم رخ می‌دهد که می‌توان آن را تعمیم فرهنگ هم نامید، اما اگر این مهم اتفاق نیفتد؛ مخاطب به دیدار نمایشی رفته که فقط در آن اجرای یک آیین را دیده است ولاغیر.
کد خبر: ۲۵۱۱۶۴

امیر دژاکام در رویاهای خلیج فارس همان گونه که کارگردان خوشفکری سناریوی فیلمش را براساس داشته‌ها و اصول استاندارد ترجمه می‌کند و به دکوپاژ می‌رسد، در چندین جا توانسته این آیین زار را بخوبی بپروراند به جای آن که فقط توسط بازیگرانش آن را اجرا نماید، اما شاید و احتمالا می‌شد تعداد این پرداخت‌های ظریف بیشتر و بیشتر هم باشد و به روندی تبدیل نمی‌شد که سرودی مقطع به جای یک نمایشنامه، به روی صحنه جلوه‌گری نماید.

دست بر قضا به نظرم دژاکام کار معقولی در اجرای آیین زار انجام داد و توانستیم این آیین را بشناسیم. اگرچه از لذت بردن از دانستن همان انگاره‌های وجودی و ذاتی زار کمی تا قسمتی محروم ماندیم. دژاکام، اجرا را بسیار پخته کار کرده و مفهوم و معنا را به تماشاگر واگذاشته تا او با رمل و اسطرلاب خودش برداشت کند هر آنچه را که دیده است. حال اگر این روند موفق باشد باز هم خوب است، اما به یاد داشته باشیم اگرچه با آیینی رئال طرفیم، اما نمایشنامه او کار ذهنی است. صحبت از جادوست و جن و پری.

تقابل خیر و شر و تماشاگر انتظار دارد این گفتارها، رفتارها و در کل آیین‌ها را آنچنان واقعی جذب کند که گویی در محل واقعی و زمان واقعی دارد رخ می‌دهد. این اصلی‌ترین وظیفه دژاکام بوده است که اتفاقا با توجه به خوشفکری او کاری پرخطر هم بوده چراکه مردم به صورت ناقص و نصفه و نیمه کمی تا قسمتی از این آیین زار می‌دانستند. وقتی این چنین باشد، کار دژاکام سخت‌تر است؛ او باید آنچه در ذهن مخاطب است پس بگیرد، دور بیندازد و با فضای نمایشنامه‌اش زار حقیقی و واقعی را به مخاطبانش ارائه دهد. کاری که در بخش‌هایی مانند حضور جن، واقعه را به بهترین شکل روایت می‌کند. حتی دیالوگ‌های بازیگران به زبان اصلی و استفاده از گویش محلی به همان رسیدن به واقعیت کمک می‌کند. دژاکام تهور بی‌نظیری نشان داده که بازیگرانش به گویشی صحبت می‌کنند که خودش هم از قبل می‌داند تماشاگرانش ممکن است با فهمیدن آن مشکل داشته باشند، اما همین گویش درجا واقعیت آیین را جلوه‌گری می‌بخشد و این یک قدم به جلوست. همان گونه که او با درایت از موسیقی خاص و ترکیبی سود می‌جوید، از نورپردازی جادویی و ذهنی و روایی نزدیک‌تر به فضای ماوراءالطبیعه استفاده برده، شهامت گویش به زبان محلی را داشته و چیزهای دیگر، چه‌‌خوب می‌شد او برخی موارد که به بار روایی و دراماتیک اثر هم می‌افزودند، بیشتر می‌پرداخت.

اگرچه ممکن است برخی کارهای آیینی را محکوم به شکست بدانند و دلیلشان وفق‌ناپذیری این چنین رفتارهایی در باکس پست‌مدرنیسم باشد، اما رویاهای خلیج فارس به نظرم هیچ گونه احتیاجی به این وفق‌پذیری نداشت. این نمایش، شمشیر دولبه‌ای بود که هر لبه‌اش می‌توانست کارگردانش را نوازش کند. به هر حال صحبت از اعتقاد داشتن به معناشناختی و رفتارشناختی یک نوع ویژه از کردارهاست که بیان‌کننده رابطه انسان با ماوراءالطبیعه باشد. روایت آیین زار به همراه یکی دو آیین دیگر در رویاهای خلیج فارس یک معرفت را نمایش می‌دهد از مردمی با فرهنگ غنی هزاران ساله.

مهدی تهرانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها