در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گسترده و متنوعشدن جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، حضور گروههای خارجی در جشنوارههای فجر، ایرانزمین، اصفهان، حضور گروههای ایران در عرصههای بینالمللی، شکلگیری گروههای تئاتری، افزایش جشنوارههای تئاتری، افزایش اجرای عمومی نمایشها، رویکرد جوانان و دانشجویان به عرصه نمایشنامهنویسی و به تبع آن افزایش تعداد نمایشنامه و نمایشنامهنویس، افزایش مخاطبان، تاسیس خانه تئاتر و صنفهای تئاتری، فعالیت مجدد کانون ملی منتقدان تئاتر، تغییر مدیریتها و... همگی نشان از این تحولات جدید بود. این تغییرات اگرچه روند مثبتی را پشتسر گذارد، اما فقط بخشی از مشکلات تئاتر کشور را کم کرد و توانست وضعیت تئاتر را از باری به هر جهتبودن بیرون آورد. مدیریت و تصمیمگیری درخصوص مشکلات اساسی تئاتر همچون به دست آوردن بودجه شایسته و بایسته، برنامهریزیهای کوتاه، میان و بلندمدت، اصول مدون چگونگی فعالیت گروهها و هنرمندان تئاتر، توجه به تئاتر شهرستان، تاسیس سالنهای جدید تئاتر، پژوهش و آموزشهای خصوصی و دولتی و... همچنان وضعیت تئاتر را در کشور به تثبیت نرسانده است. از این روی تعداد کسانی که در این هنر فعالیت یا سیاستگذاری میکنند، رو به افزایش است و به تبع آن نیز تئاتر ما با سلیقههای متفاوت، گونهگون، ناپایدار و حتی در بعضی مواقع ناکارآمد روبهرو است. به نظر میرسد زمانی که تئاتر دچـار این تغییر و تحولات شد، میبایستی مدیری متخصص، مجرب و آگاه بر هنر تئاتر و علم جامعهشناسی و نیز به دور از دستهبندیهای سیاسی تعیین و انتخاب میشد، تا اکنون شاهد به بار نشستن فعالیتهای زیربنایی تئاتر میشدیم و این هنر با چالشها و مشکلات اساسی دستگاهها و مسوول سیاسی و غیرسیاسی روبهرو نمیشد. بهرغم همه نگاهها و اهداف مثبتی که مدیران و مسوولان تئاتر کشورمان در طی چند سال اخیر داشتهاند، اما مدیریتهای جزیرهای و تصمیمگیریهای لحظهای و سلیقهای مسوولان تئاتری گذشته به تئاتر کشور آسیبهای بسیاری وارد کرد که اساسا بیش از هر چیز این آسیبها به پیکره تئاتر وارد شد تا به فرد یا افراد مسوول و پیرامون این هنر. آسیبها و صدمات ناشی از این مدیریتها و تصمیمگیریها تا آنجا بود که بسیاری از هنرمندان این هنر که در همین سالهای اخیر روی به فعالیت دوباره آورده بودند و همچنین تعدادی دیگر از فعالان عرصه صحنه دست از کار کشیده و به تلویزیون و گاه به سینما جذب شدند. طبیعی است در این شرایط مساله نبود امنیت شغلی و فعالیت حرفهای مطرح میشود و همین نبود امنیتها بسیاری از هنرمندان تئاتر را آزرده ساخته و آنان را حتی به کارهای غیرهنری وادار میسازد. با این همه باید یادآور شد رویکرد جوانان به عرصههای مختلف تئاتر همچون نمایشنامهنویسی، طراحی صحنه، آهنگسازی و اساسا گرایش بسیار جوانان و هنرمندان نسل جدید به تئاتر و به وجودآمدن نهاد صنفی خانه تئاتر به عنوان تشکلی مستقل و به دور از جانبداریهای سیاسی روزمره، تشکیل و تاسیس گروههای خلاق و فعال تئاتری و مطرحشدن تئاتر در عرصه بینالمللی (البته در اروپا و آسیا) از مهمترین اتفاقات و رویدادهای دوره جدید محسوب میشود.
با تغییر و تحولات تئاتر کشور در مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی و با روی کارآمدن حسین سلیمی و سپس مجید شریف خدایی هر یک به ترتیب با 3 و 4 سال مدیریت در سمت مدیر مرکز هنرهای نمایشی در طول این دوران 7 ساله، توانست بسیاری از مسوولان سیاسی ـ اجتماعی و نیز علاقهمندان را متوجه این هنر سازد. با تنظیم و مشخصشدن برنامه سالانه مجموعه تئاتر شهر (که البته بعدها به صورت ماهانه و هفتگی و حتی روزانه تغییر میکرد) هم گروههای تئاتر توانستند حداقل سالی یک نمایش را در تئاتر شهر به روی صحنه بیاورند و هم مخاطبان موفق شدند از چنین نمایشهایی استفادههای لازم را بکنند. هر چند که جدا از آن کارگردانهایی نیز خارج از برنامه به فعالیت در این عرصه روی آوردند و توانستند حتی رکورد فروش سالانه نمایش تئاتر شهر و در نهایت تهران را به دست آورند، اما این همه توانایی و موجودیت تئاتر ما نبود، زیرا که بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان تئاتر با درهای بسته مجموعه تئاتر شهر یا چند سالن فعال دیگر روبهرو شدند و هرگز نتوانستند در این دوران نمایشی را به روی صحنه بیاورند. به وجود آمدن گروههای جوان و فعال تئاتری البته حاصل همین تغییر و تحولات بود که انصافا در سالهای اخیر تعداد این گروهها حرفهای تازهتر و جذابتری نسبت به پیشکسوتان این هنر برای گفتن داشتند که همچنان دارند. فعالیت گروههایی نظیر چریکه، امروز، معاصر، نیایش، پرگار، مهر، فردا، مروارید، پرچین، تجربه، این روزها و... حاصل به وجود آمدن فضا و شرایط جدید پس از دوم خرداد بود. محمد یعقوبی، حسین کیانی، جلال تهرانی نادر برهانی مرند، نغمه ثمینی، حمید امجد، محمد رحمانیان، علیرضا نادری، امیررضا کوهستانی و... همگی نمایشنامهنویسان و کارگردانانی بودند که هریک با تفکر و نگاه خاص خویش به تئاتر از خود فعالیتها و خلاقیتهای مطرحی نشان دادند و اکنون بعد از گذشت 8-7 سال توانستند خود را به عنوان نمایندگان نسل جدید و نسل پس از انقلاب در تئاتر بشناسانند.
تئاتر ایران در سالهای اخیر اگرچه به لحاظ آماری و گاه حتی کیفی روند رو به جلویی را پشت سر گذاشت، اما به لحاظ اعتباری و مالی و میزان بودجه، متاسفانه در وضعیت به سامانی قرار نگرفت. به نظر میرسد هنرمندان اکنون با تغییر مدیریتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با تغییر و تحول خطمشیها و سیاستگذاریهای تئاتر و تشکیل شورای توسعه تئاتر کشور منتظرند تا تئاتر کشور از زیرمجموعهای به نام مرکز هنرهای نمایشی بیرون آمده و به <سازمان تئاتر> وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتقا و تغییر یابد تا بدین وسیله بتوان هم تئاتر سایر شهرها و مراکز استانها را به لحاظ اعتباری و امکانات صحنهای گسترش داده و برنامهریزیهای بلندمدت و کلان را برای این هنر والا انجام داد. علاوه بر آن با تاسیس سالنهای جدید و مناسب تئاتر به میزان افزایش جمعیت کشور در پس از انقلاب، تاسیس پژوهشکدههای متعدد تئاتری در تهران و مراکز استانها، کاستن جشنوارههای تئاتر و درواقع دوری جستن از جشنوارهزدگی به عنوان یکی از مهمترین آسیبهای جدی تئاتر، انجام پژوهشهای بنیادی و تعیین اولویت پژوهشهای کاربردی و غیر کاربردی، برگزاری سمینارها و همایشهای کاربردی و مهم تئاتر، توجه به آموزش و اجرای عمومی تئاتر در شهرستانها، ایجاد و یا تاسیس شعبههای خانه تئاتر در مراکز استانها، یکپارچهسازی و هماهنگی سازمانها، نهادها، وزارتخانهها برای توسعه و گسترش تئاتر و برگزاری جشنوارههای مختلف و متعدد تئاتری، توجه به انتشارات و نشریات تئاتری، تربیت برنامهریزان و مدیران تئاتر برای تعیین سیاستها و برنامهریزیهای مشخص، معین و هدفمند تئاتر کشور میتوان بسیاری از مشکلات پیشروی تئاتر را در آیندهای نه چندان دور کم کرد. در این زمینه میتوان به وضعیت آموزش نیروی انسانی تئاتر در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی یا مراکز آموزش خصوصی هم توجه کرد. هماهنگی با وزارت فرهنگ و آموزش عالی و آموزش نیروی انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تربیت هنرمندان جدید تئاتر و چگونگی، نحوه و نوع گزینش دانشجویان و هنرجویان تئاتر جدا از علاقه، استعداد، توانایی، باتوجه به ایجاد بازار کار و جذب آنان در این بازار میتواند حداقل از مشکلات احتمالی آینده نیز بکاهد تا هنرمندان و دستاندرکاران فعلی تئاتر بیش از پیش شاهد مشکلات مستمر، متداوم و متوالی و همیشگی نباشند. با این همه نباید فعالیت گهگاهی و حضور پیشکسوتان تئاتر در شرایط جدید را فراموش کرد که با این حضور مجموعه تئاتر شهر را رونق بخشیدند.
حضور افرادی چون بهرام بیضایی با نمایشهای بانو آئویی، کارنامه بندار بیدخش، شب هزار و یکم و مجلس شبیه استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین، حمید سمندریان با نمایشهای بازی استریندبرگ، دایره گچی قفقازی و علی رفیعی با نمایشهای عروسی خون، کلفتها، شازده احتجاب و... حاصل تجربههای ارزنده این دوره اخیر بود. فروش قابل توجه بلیت این نمایشها و استقبال بیش از پیش مخاطبان از آثار این پیشکسوتان گواه این مدعاست که تئاتر اگر به شکل درستی اتفاق بیفتد، سالنهای نمایش همواره با استقبال تماشاگران روبهرو خواهد شد.
با این همه امیدواریم که با روی کار آمدن حسین پارسایی به عنوان مدیریت جدید اداره کل هنرهای نمایشی، به سازمان یا حتی معاونت تئاتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتقا یابد. برای مدیریت جدید تئاتر کشور آرزوی توفیق داریم.
بهزاد صدیقی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه