روان‌شناسی سفر حج

مناسک حج اگرچه یک عمل عبادی دینی است، اما می‌توان از منظر علوم جدید هم به آن نگریست و مورد تحلیل قرار داد. از آنجا که حج یک سفر روحی و معنوی است، جا دارد که از دید روان‌شناسی هم به آن نگاه کرد.
کد خبر: ۲۱۷۶۰۶
سفر در هر شکل و نوعی جذابیت‌های شیرینی دارد و انسان زمانی که عازم سفر می‌شود حسی از رهایی و آزادی را تجربه می‌کند که شادی بخش و مفرح است. این حس شادی در سفر الهی حج به بهجت و شعف درونی بدل می‌شود که از عمق و عناصر زیبایی‌شناسی ماندگارتری برخوردار است.

در مسافرت‌های معمولی گاهی آدمی دچار حس غربت و تنهایی می‌شود و خود را در میان بیگانگان ناآشنا می‌بیند، اما وقتی مقصد همان مبدا باشد و مسافران، مهمان کسی می‌شوند که همواره با آنان بوده است، دیگر غربت سفر معنی خود را از دست می‌دهد، چرا که قربت مسافران به مقصود لذت بخش‌ترین حسی است که تجربه می‌شود بنابراین سفر حج تفاوت‌های زیادی با سفرهای معمولی دارد، زیرا این سفر به قصد تفریح و خوشگذرانی انجام نمی‌شود.

انسان‌ها معمولا به این دلیل سفر می‌کنند که از خویشتن خود فاصله بگیرند و برای مدتی آن را فراموش کنند، اما بعکس در این سفر آدمی بیشتر به خود و لایه‌های درونی خویش نزدیک می‌شود و به تامل و تدبر در حقیقت خویش می‌پردازد. در واقع حج یک سفر آفاقی و انفسی است که انسان در فرآیند آن، نفس خود را واکاوی می‌کند و به خودآگاهی می‌رسد.

در سفرهای انسانی ممکن است آدمی به نفس خویش ظلم کند و تعلقات و علقه‌های آن‌را افزون‌تر سازد، ولی در حج آدمی فرصت می‌یابد تا از تعلقات نفسانی خود را بپیراید و نفس زنگارزده خود را صیقل دهد و سبکبال شود. از همین رو بسیاری از روان‌شناسان، سفر حج را یکی از بهترین شیوه‌ها برای سلامت روانی و بهداشت روحی انسان می‌دانند.

بسیاری از افسردگی‌ها، اختلالات رفتاری، پرخاشگری و عصبیت و احساس گناه و عذاب وجدان که انسان را آزار می‌دهد به واسطه سیر و سلوک عارفانه در حج درمان می‌شود و از بین می‌رود. در واقع سفر حج یک سفر شخصیت محور است که آدمی با فاصله گرفتن از خود ظاهری‌اش به خود واقعی‌اش نزدیک تر می‌شود.

در سفرهای دنیوی نوع طبقه اجتماعی و پایگاه اقتصادی مسافران با مقصد و مکانی که سفر می‌کنند همبستگی مثبت دارد، اما در این سفر انسان از هر پایگاه طبقاتی و اجتماعی که باشد به یک مقصد واحد سفر می‌کند و همه رنگ‌ها و برتری‌های دنیوی در آنجا رنگ می‌بازد و همه به یک شکل و واحد در می‌آیند. این اتحاد رفتاری به لحاظ روان‌شناسی حائز اهمیت است.

چرا که هم غم‌های جمعی تحملش راحت‌تر است و هم شادی گروهی فرح بخش تر. امکان کنش‌های جمعی و سنخیت و شباهت‌های رفتاری به واسطه اعمال مشترک در حج فرصتی فراهم می‌کند تا انسان‌ها از لاک خود بیرون بیایند و با گره خوردن به جمع از قید و بند فردیت خودخواهانه رها شده و دست کم از آن فاصله بگیرد.

این همبستگی که تحت باورهای مشترک اتفاق می‌افتد در دنیایی که آدمیان در سطح فردی و اجتماعی به جنگ و نزاع با هم مشغولند، غنیمت بزرگی است.

یکی از چالش‌های اجتماعی که جوامع مدرن را رنج می‌دهد، گسست عاطفی و انسانی است که به تنهایی انسان امروزی دامن زده است، اما در سفر حج آدمی بار دیگر فرصت می‌یابد تا در بستر اعمال مشترک این گسست‌ها و بریدگی‌ها را به وحدت و همبستگی بدل و لذت شیرین تفاهم انسانی را درک کند؛ به عبارت دیگر، باید سفر حج را یک فرصت تربیتی شمرد که آدمی برابری، برادری و عرفان را عملا تجربه می‌کند.

پیچیدگی و دشواری زندگی اجتماعی باعث شده تا انسان در لابه‌لای نظام معیشتی گرفتار شود و خودش را فراموش کند. حج، تلنگری است تا آدمی از این استحاله روانی  اجتماعی خارج شود و با دور شدن از روزمرگی و ملال تکرار زندگی بار دیگر به آغوش آن باز گردد و به باسازی خود و زندگی‌اش بپردازد.

از منظر روان‌شناسی سفر حج یک اردوی تربیتی برای خودکاوی و خودسازی است که به بهبود بهداشت روانی افراد کمک می‌کند و از منظر جامعه‌شناختی نیز الگو و مدلی برای تحلیل همبستگی و نظم و تفاهم اجتماعی است که می‌تواند به عنوان یک موضوع علمی مورد بررسی قرار بگیرد. جالب این‌که حج، جمعی‌ترین سفری است که ماهیت فردی دارد.

یک نوع وحدت در عین کثرت و یک آشتی میان فردیت و جمعیت است و این تجربه‌ای است که در موقعیت‌های دیگر زندگی کمتر نصیب انسان می‌شود. از منظر مطالعات فرهنگی، سفر حج تجربه‌ای ناب است که تاویل‌پذیری و دلالتمندی بالایی دارد. نگارنده معتقد است حج به عنوان یک موضوع علمی می‌تواند مورد توجه علوم انسانی قرار گیرد.

مثلا سنجش روانی افرادی که این سفر را تجربه کرده‌اند قبل و بعد از سفر در یک مطالعه تطبیقی بررسی شود تا آثار این سفر الهی اندازه‌گیری گردد. تجربه نشان می‌دهد سفر حج، تحولات اخلاقی و رفتاری عمیقی بر زائران داشته و به رضایت و بهداشت روانی آنها کمک شایانی کرده است.

این تجربه‌ها می‌تواند در یک فرآیند علمی تئوریزه شود تا وجوه روان‌شناختی آن مورد شناسایی قرار گیرد. شرایط قبولی حج به گونه‌ای است که انسان باید با خصلت‌های منفی خود مبارزه کند و کینه، حسد، نفاق و دروغ را از درونش پاک سازد. این مساله دقیقا شبیه یک رفتاردرمانی شخصی است که روان‌شناسان با تکنیک‌های علمی به معالجه بیماران خود می‌پردازند.

از این منظر حج دارای دو کارکرد روان‌شناختی است یکی تزکیه و درمان کژرفتاری‌ها و دیگری تعلیم و تکامل خصلت ‌های نیکو. در واقع خاصیت تربیتی حج دوسویه است هم سلبی است به معنی نفی و طرد خصلت‌های منفی و هم ایجابی است یعنی در رشد و پرورش رفتارهای مثبت موثر است.

به عبارت دیگر، در روان‌شناسی حج رفتار آدمی هم مبتنی بر خاموشی کنش‌های منفی و هم بر تقویت کنش ‌های مثبت بازسازی می‌شود و مکانیسم‌های کنترل رفتار در هردو شکل نفی و اثباتی فعال می‌گردد. در روان ‌شناسی از تکنیک‌های نمادین و نمایشی برای برون‌فکنی درد‌ها و رنج‌ها استفاده می‌شود.

این شیوه را در مناسک حج می‌توان در آئین‌هایی مثل؛ رمی جمرات (سنگ زدن به شیطان)، سعی صفا و مروه، احرام بستن، قربانی کردن و... بازیافت که کارکردهای تربیتی اثربخشی دارد. مثلا یکی از روش‌هایی که در درمان‌های روانشناختی توصیه می‌شود این است که فرد افکار منفی خود را روی کاغذ بنویسد و آن را به دور بیندازد تا به وسیله یک ابزار خارجی به تخلیه و پاکسازی درونی کمک کند.

در حج سنگ‌زدن به شیطان و تبری جستن از او یک حرکت نمادین و نمایشی است که مبین همین مکانیسم است. ضمن این‌که خود نیایش و دعا و عبادت به عنوان ماهیت ذاتی این سفر مهم‌ترین کنش‌هایی است که به لحاظ روان‌شناسی اهمیت فوق‌العادهای دارد و به آرامش روانی افراد کمک می‌کند. گریه کردن و اشک ریختن حتی آثار مثبتی بر جسم آدمی می‌گذارد.

مجموعه این مناسک و مراسم‌ها دست‌کم از دیدگاه روان‌شناسی به بهبود سیستم روانی انسان کمک می‌کند. در پایان از این نکته نباید غافل ماند که ارزش این سفر تنها در امتیاز‌هایی نیست که به لحاظ روان‌شناسی بر شمردیم.

حج پر از رمز و رازهای معنوی و عارفانه است که از هنرمند و فیلسوف و جامعه شناس گرفته تا پزشک و روان‌شناس و ادیب می‌توانند از منظر تخصصی خود به آن بنگرند و حقیقت‌های ارزشمندی را از درون آن کشف کنند.

رضا صائمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها