«سارا» دخترک سوخته؛‌قربانی اعتیاد پدر

اما مرد چیزی نشنید.

سارا از وحشت می‌گریست، وقتی پدر او را درون خانه سرد و ساکت انداخت، دختر با همه کوچکی خود سایه مرگ را احساس کرد.

دخترک در ذهن کوچک خود به دنبال راه فراری بود، اما تمام درها قفل شده بود، چند بار گفت: بابا امروز در دیکته نمره 20 گرفتم و پدر تنها لبخندی زد. سارا ناامیدتر از قبل برای خاله‌اش پیامک فرستاد؛ «خاله! کمکم کن پدرم می‌خواهد مرا بکشد.» پیامک دوم سارا هم ارسال شد: «خاله! پدر با نفت می‌خواهد خانه را به آتش بکشد.» و آخرین پیامک او نوید مرگ بود: «خاله کمک، می‌سوزم ترا به خدا کمکم کن.»

دقایقی بعد با مشاهده شعله‌های آتش از یک منزل مسکونی در غرب تهران صدای آژیر خودروهای آتش‌نشانی که در گره کور ترافیک غروب به دنبال راهی برای امدادرسانی به سارا بودند، به گوش می‌رسید.

*‌*‌*‌

تا ساعت 21 روز دوشنبه در انتظار جزئیات این خبر بودیم و تـمــاس‌هــای مـکــرر بــا بــازپــرس ویــژه قـتـل تـهـران کـه در مـحـل آتش‌سوزی حضور پیدا کرده بود، برای کسب خبر این حادثه که گـفـتـه می‌شد دختر کوچکی توسط پدرش به آتش کشیده شده است، بی‌نتیجه ماند؛ زیرا وسعت آتش‌سوزی به حدی بود که عملا کسی را یارای ورود به محل نبود و سرانجام به خبر کوتاهی بسنده کرده و نوشتیم: «آتش‌سوزی مرموز در غرب تهران»، اما سرانجام در ساعات پایانی شب وقتی با تلاش امدادگران آتش‌نشانی که فداکارانه با کپسول‌های اطفای حریق در میان ترافیک کور غرب تهران با پای پیاده می‌دویدند تا خود را به محل برسانند، خبر مرگ سارا تایید شد.

بازپرس محمد شهریاری در ارتباط با این جنایت هولناک به «جام‌جم» گفت: پس از گزارش زنی به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر این که شوهر سابق او دختر 11 ساله‌اش سارا را به منزل خود کشانده و قصد کشتن او را دارد، ماموران کلانتری 108 نواب با عزیمت به محل موضوع را به دادسرای جنایی گزارش کردند. وی افزود: پس از آن که در محل حادثه حضور پیدا کردم، معلوم شد مردی به هویت رضا که تحویلدار بانک است، پس از مراجعه به منزل مادربزرگ دخترش، فرزند خود را به خانه‌اش برده و دختر 11 ساله با ارسال پیامک به خاله‌اش، گفته که پدرش قصد دارد خانه را به آتش بکشد و او را هم به قتل برساند.

شهریاری افزود: پس از حضور آتش‌نشانی در محل که به دلیل ترافیک، خود شاهد فداکاری آنها بودم، شعله‌های آتش خاموش شـد و بـا ورود بـه خـانـه بـا جـسـد سـارا روبه‌رو شدیم که به طرز دلخراشی جان باخته بود.

دستگیری متهم

بـازپـرس ویـژه قتل تهران افزود: با دستگیری متهم که پس از ارتـکاب جنایت و به آتش کشیدن خانه محل را ترک کرده بود، معلوم شد وی از چندی پیش به مواد مخدر صنعتی اعتیاد پیدا کرده است.

شهریاری افزود: در مرحله دیگر از تحقیقات معلوم شد متهم یک هفته پیش نیز فرزند خود را از کلاس درس بیرون کشیده و قصد داشته او را با سلاح شکاری به قتل برساند.

بازپرس ویژه قتل تهران افزود: با اعتراف صریح متهم به قتل، دستور قضایی در ارتباط با این حادثه صادر شده و یکی از مواردی که در دستور کار پلیس قرار گرفته است، اعزام متهم به پزشکی قانونی برای تعیین سلامت عقلی است.

گفتگو با متهم

چند سال داری؟

45 سال.

شغل و میزان تحصیلات؟

کارمند بانک هستم و دیپلم ریاضی دارم.

با چه کسانی زندگی می‌کنی؟

تنها هستم و پدرم نیز در طبقه بالای محل سکونتم اقامت دارد.

از همسر خود جدا شده‌ای؟

بله، 2 سال پیش جدا شدم.

سارا پیش چه کسی می‌ماند؟

با مادر و مادربزرگش زندگی می‌کرد.

چرا تصمیم به قتل سارا گرفتی؟

نمی‌دانم، فقط احساس می‌کردم نباید زنده بماند.

یعنی از قتل فرزند خود ناراحت نیستی؟

از این که او را دیگر نمی‌بینم، ناراحت هستم. اما از مرگ او خیر، چون او به بهشت رفته است.

اعتیاد داری؟

بله، شیشه مصرف می‌کنم.

زمان جنایت هم مواد مخدر مصرف کرده بودی؟

بله.

به چه میزان؟

یک گرم.

پیش از این نیز تصمیم به قتل سارا گرفته بودی؟

هفته پیش می‌خواستم او را با سلاح شکاری بکشم، اما منصرف شدم.

سارا را چگونه به خانه آوردی؟

بـا تـلـفن همراه او تماس گرفتم و به خانه مادربزرگش رفتم، خاله‌اش در خانه بود و سارا با دیدن من، آمد.

عکس‌العمل سارا هنگام قتل؟

الـتـمـاس مـی‌کـرد او را نـکـشـم، اما من به حرف‌هایش گوش نمی‌کردم.

خانه را چگونه به آتش کشیدی؟

نفت ریختم و بعد کبریت کشیدم.

در این لحظه پدرت کجا بود؟

او را به پشت بام خانه فرستاده بودم.

از چه زمانی به شیشه اعتیاد پیدا کرده‌ای؟

از 2 سال پیش.

به دلیل مشکل روحی تاکنون در بیمارستان بستری شده‌ای؟

خیر، فقط بیماری مننژیت داشتم و چند روزی در بیمارستان بستری بودم.

حرف آخر؟

هیچ حرفی ندارم.