در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برگردان نمایش یا رمانی در هیات یک اثر تصویری چقدر میتوانست جذاب باشد؛ اما این اتفاق میافتاد و آثار نسبتا درخوری با بنمایههای مختلف جلوی دوربین کارگردانهای مختلف میرفتند. یکی از آثاری که در سالهای اول انقلاب ساخته و به آنتن پخش سپرده شد، تلهتئاتر برده رقصان بود که این روزها دوباره از شبکه 4 سیما پخش شد. این تلهتئاتر جدا از چیزی که برای مخاطب روایت میکرد، نوعی نوستالژی و یادآوری گذشتهها را نیز در خود داشت. پخش دوباره بردهرقصان البته به همین زوایا محدود نمیشد. این تلهتئاتر نشان داد که چه نیروی شگرفی برای برگردان تلویزیونی یک اثر مصرف شده است. داستان رقتانگیز ربوده شدن کودکی به انگیزه فلوت زدن برای گروهی از بردگان که در یک کشتی اسیر شدهاند، حالا کمی دمده و از رمق افتاده و تا حدودی شعاری به نظر میرسد؛ اما برای آن سالها یک کار دست اول بود که آدم را راغب میکرد در آن بعدازظهرهای کشدار مخاطب تلویزیون باشد. حالا که دوباره به این اثر نگاه میکنیم، به اندازه خطر کردن سازندگان آن برای ساخت چنین طرحی در قالب یک تلهتئاتر پی میبریم. این که بیشتر وقایع داستان روی یک کشتی اتفاق بیفتد، به همان اندازه که ممکن است دست بازیگران را برای اجرای درست نقشها باز بگذارد، ممکن است باعث سقوط آن نیز بشود و همه چیز این داستان را که باید لحن رئالی داشته باشد، تا اندازه یک شوخی نه چندان جذاب پایین آورد. اما این اتفاق نیفتاده است و برده رقصان حتی در نمایش دوبارهاش پس از سالها باز هم توانست نمره قبولی بگیرد. اگرچه که حالا پارهای از ضعفها بیشتر به چشم آمدند، مثل نوع شخصیتپردازی آدمهای مختلف کشتی و حتی دکور کشتی که میتوانست خیلی بهتر از اینها ساخته شود. جدای از این معلوم است که برده رقصان برای مخاطب نوجوان و جوان تهیه شده است و بیشتر پیامها و رویکرد داستانیاش برای این قشر است. دیدن بازیگرانی چون رضا بابک، جمشید جهانزاده، فاطمه نقوی و آتیلا پسیانی درآن سالها میتواند یک امتیاز باشد. اگرچه برده رقصان در میان آثاری که در این محدوده ساخته شدند، به دلیل تاثیری که بر ذهن مخاطب آن سالها داشته یک استثناست.
داستان یک روح فروخته شده
یکی دیگر از تلهتئاترهای قدیمیای که دوباره امکان پخش یافته است، دکتر فاستوس است که در آن پرویز پورحسینی، جمیله شیخی و جواد خدادادی به ایفای نقش پرداختهاند و براساس یکی از نوشتههای معروف کریستوفرمارلو ساخته شده است.
دکتر فاستوس یکسره بر تقدیرگرایی و جبرگرایی تاکید میکند. مردی که در قماری یکطرفه سرنوشتش را به شیطان میفروشد و به این گونه خوشبختی ناپیدای خود را شوربختانه به او تقدیم میکند و در این مسیر رفتهرفته به موجودی تبدیل میشود که مافوق تصور همه است. با وجود این، او هیچگاه به آرامشی که منتظر آن است، نمیرسد.
دیدن تلهتئاتری مثل دکتر فاستوس آدم را تا حدود زیادی به خصوصیات روحی آدم جاهطلبی مثل فاستوس نزدیک میکند. آدمی که میخواهد یکشبه ره صد ساله برود و در این راه آرام آرام بسیاری از اخلاقیات را زیر پا میگذارد. پورحسینی در نشان دادن این سقوط خلاقانه ظاهر شده و کوشیده است مخاطب را با روح کسی آشنا کند که در معاملهای غیرمتداول، چنان مغبون میشود که رهایی از آن ممکن نیست. نوع کارگردانی این تلهتئاتر هم بسیار در خدمت روایت داستان است و ایرج راد نشان داده است که توانایی تبدیل این اثر ویژه را به یک اثر تصویری در خور داشته است. حتی پس از این همه سال دیدن دوباره تلهتئاتری مثل دکتر فاستوس جدا از این که میتواند خاطره باشد، یادآور اندازه پتانسیل گروههای مختلف نمایشی برای تهیه آثار غیرمتعارف است.
بازار تلهتئاتر گرم میشود
در این سالها هم تلویزیون تلاش کرده همچنان تلهتئاتر را در میان برنامههای مختلف خود داشته باشد. کم یا زیاد، بد یا خوب این اتفاق افتاده و همچنان هم ادامه دارد. اگر سالها پیش تلویزیون با آثاری مثل دو مرغابی در مه، ایوان مدائن، آیینه خیال، اسکندر شاه مغلوب و حکایت مسافر گمنام سعی میکرد مخاطبانش را با نوع خاصی از نمایشهای تلویزیونی آشنا کند در این سالها تلویزیون سعی کرده همچنان با عرضه نمایشهای تلویزیونی متفاوت پلی بین علاقهمندان تئاتر با این رسانه باشد. به همین دلیل هم هست که وقتی نمایشهای تلویزیونی مثل نکراسوف یا بازرس پخش شدند، میزان استقبال عمومی به این آثار به نحو قابل توجهی بالا رفت.وقتی چندی پیش نمایش تلویزیونی ملودی شهر بارانی پخش شد، رویکرد تازه این رسانه در توجه به آثار نمایشی فاخر نمایشنامهنویسان ایرانی نمایان شد. اگر حرکتهای این چنینی ادامه داشته باشد، میتوان امیدوار بود تحولی در ساخت و ارائه تلهتئاترهای تلویزیونی اتفاق بیفتد. وقتی به انبوه فعالان و دانشجویان رشته تئاتر نگاه میکنیم، متوجه میشویم چه عقبه فوقالعادهای تئاتر این کشور را تقویت میکند. عقبهای که مطمئنا میتواند به کمک ساخت آثار فاخر تلهتئاتر بیایند و زمینهساز تحولی شوند که برای سالها جایش در تلویزیون ما خالی بوده است. تلویزیون ما میتواند همچنان گسترههای کشف نشدهای را در عرصههای گوناگون از آن خود کند؛ اتفاقی که دیر یا زود خواهد افتاد.
مهدی غلامحیدری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه