در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شایعه را گزارش یا خبری نادرست و با اهمیت دانستهاند که به صورت غیررسمی و سینه به سینه میان افراد و اقشار جامعه در گسترههای وسیع جغرافیایی رد و بدل و همهگیر میشود. تعریف دیگری به اجمال شایعه را خبری میداند که فاش شود، ولی صحت آن مشخص نشود. در این تعاریف 2 نکته قابل اعتناست؛ اول آن که شایعه نتیجه نیاز به اطلاعات و عدم دسترسی به آنهاست. احساس نیاز به اطلاعات و اخبار شالوده انتشار شایعه محسوب میشود؛ چرا که یک خبر بیارزش هرگز میان گروههای اجتماعی نقل نمیشود و قالب شایعه به خود نمیگیرد. در حقیقت سرعت شایعه چیزی جز اشتیاق افراد برای دانستن آن نیست. در این باره ساختارشناسی نظام ارتباطی و اطلاع رسانی شیوهای راهگشاست. هنگامی که این تصور میان افکار عمومی وجود دارد که رسانههای رسمی و کانالهای ارتباطی اخبار مهم را به گوش همگان نمیرسانند، شایعه به صورت رسانهای غیررسمی و اصطلاحا مردمی رخ مینماید و عرض اندام میکند.
دکتر هادی فراهانی، جامعهشناس و کارشناس علوم ارتباطات در این باره معتقد است: <صحت، دقت، بموقع بودن و سرعت عواملی هستند که مطلوبیت یک خبر را رقم میزنند و شایعه عامل سرعت و بموقع بودن را برای یک خبر مهم و کاربردی تامین میکند. همین کاربرد شایعه را نزد عموم مطلوب و آنها را ترغیب میکند تا برای اطمینان از صحت و دقت خبر به رسانههای عمومی مکتوب، دیداری یا شنیداری متوسل شوند. قدرتمند بودن فرهنگ شفاهی نزد ایرانیان عاملی است که سرعت انتشار شایعه راتقویت میکند و حتی تا حدی آن را باورپذیر و مقبول جلوه میدهد. اگر نظام اطلاعرسانی جامعه در تمام سطوح بتواند این مدعا را ثابت کند که خبرهای مهم، جذاب و تاثیرگذار را همواره و در هر شرایطی به اطلاع همگان برساند، قدرت شایعه کاهش مییابد و عکس این موضوع نیز صادق است. افراد جامعه به اخبار اهمیت میدهند و گروهها و اقشار مختلف دلایل متنوعی برای این اهمیت دارند که تصمیمگیری ایجاد منفعت و پاسخگویی به حس کنجکاوی بخشی از آنهاست. پیچیدگی شوون زندگی، پیوستگی حوزههای اقتصادی، معیشتی و فرهنگی در کنار ارزش اطلاعات در دنیای امروز که مبنای تصمیمگیری و اقدام بهینه قرار میگیرد، بر گسترش شایعه و مطلوبیت آن میافزاید. نکته دیگری که در تعاریف مطرح میشود، وضعیت مبهم درباره درستی یا نادرستی شایعه است. این ابهام در دشواری تشخیص و دسترسی نداشتن به منبع اصلی خبر ریشه دارد؛ چرا که اگر مردم بفهمند خبری شایعه و دروغ است، انتشار آن متوقف میشود و چه بسا خیلی سریعتر به ورطه فراموشی بیفتد.
در مقابل ابهام که در فرهنگ ما مثل سکوت علامت رضاست؛ همچون لفافهای تحقیق برای صحت شایعه را از اولویت خارج میکند و افکار عمومی ترجیح میدهند به شنیدن و بازگو کردن آن اکتفا کنند گفتهاند که شایعه تلاشی است برای پر کردن خلاء اطلاعاتی و تعبیر و تفسیر یک موقعیت مبهم ولی جذاب دیگر آن که تحقیقات علوم اجتماعی نشان میدهد شایعه چه بر مبنای خبری درست شکل گرفته باشد چه نادرست، در مسیر انتقال مخدوش میشود و اعوجاج مییابد. دکتر فراهانی در این باره میگوید: یکی از خاصیتهای فرهنگ شفاهی که بستری برای انتشار شایعه قرار میگیرد، ایجاد برداشتهای گوناگون، شخصی و گاه نامربوط از یک گزاره خبری است. افکار و عقاید، هنجارها، سلایق و جهتگیریهای رفتاری و فکری گوینده و شنونده بر اصل خبر تاثیر میگذارد و آن را از قالبی به قالب دیگر در میآورد. حتی لحن گوینده و اشتباههای کلامی وی و اشکالات شنیداری و تفهیمی شنونده بر اصل خبری که به صورت شایعه انتشار یافته تاثیری فاحش دارد و تعدد انتقالهای بیقاعده و شفاهی که گاه معنایی دیگرگونه میآفریند، اعوجاج شایعه را به اصلی مسلم و اجتنابناپذیر تبدیل میکند. هر حلقهای از زنجیر گسترش شایعه براساس نظر شخصی چیزی بر آن میافزاید یا از آن میکاهد و خبری مسخ شده را به دیگری تحویل میدهد. در چنین شرایطی اغلب شایعهها در جامعه ما مصداق بارز یک کلاغ، چهل کلاغ میشوند و گاهی به صورت گزارههایی عجیب و محیرالعقول درمیآیند که بیشتر به مضحکه میماند تا شایعه. نسخههای تحریف شده حقایق و اخبار که در قالب شایعه منتشر میشوند، هیچکس را در امان باقی نمیگذارد و تقریبا همه افراد جامعه به نوعی در انتشار آن سهیم هستند.
چرا شایعه را باور میکنیم؟
با توجه به دشوار بودن دریافتن صحت یا کذب شایعه معمولا اصل بر پذیرش خبر یا سخنی است که به صورت شایعه منتشر شده مگر این که خلاف آن ثابت شود. دیگر آن که مکرر شنیدن یک موضوع با باور آن ارتباط دارد. شایعه از تریبونهای مختلف و اقشار متنوع افراد جامعه شنیده میشود و بالطبع باور آن دور از انتظار نیست. در این باره تحقیقات روانشناسی نشان میدهد افکار عمومی بر افکار فردی تاثیر میگذارد و آن را با خود همسو میکند. اهمیت شایعه نیز پذیرش و باور آن را به شرط احتیاط تبدیل میکند؛ چراکه برخی از انواع شایعه در قالب هشداری تجلی مییابد که آمادگی در برابر وقوع حادثه یا اتفاقی را میطلبد. از این رو شایعههایی که درباره ترسهای بزرگ اجتماعی نظیر زلزله سر زبانها میافتد، بیهیچ چون و چرایی پذیرفته میشود. با این حال باید پذیرفت اعتبار اصلی شایعه و وثوق آن از کثرت شنیداری ناشی میشود و بر این اساس استوار است که «چون همه میگویند، درست است» یا به قول ما ایرانیها «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها.» برخی محققان بر این پایه شایعه را پاسخ اجتنابناپذیر و طبیعی افکار عمومی به مسالهای مهم میدانند که با ابهام روبهرو شده است.
علاوه بر آن شایعه ساخته میشود که باور شود و گسترش یابد و اگر باور نشود، دیگر شایعه نیست. داغ بودن خبر شایعه نیز سرعت بیشتر آن را موجب میشود. چون خبر تا داغ است جذاب است. سرعت انتشار تصاعدی شایعه و دسترسی به وسایل ارتباط عمومی خبر داغ را در طول چند ساعت در یک شهر یا حتی کشوری گسترده و پخش میکند و مردم و رسانهها درباره صحت آن عملا خلعسلاح میشوند. با این حال، افراد در مقابل شایعه به چند دسته تقسیم میشوند: اکثریتی که باور میکنند، اقلیتی که نمیپذیرند، آنان که مرددند، کسانی که سود میبرند و افرادی که ضرر میکنند. از این رو شایعه به فراخور اهمیت و فراگیری روحیه جدیدی در میان جامعه میآفریند که ممکن است آسیبها و لطمات بسیاری به بار آورد.
دلایل گسترش شایعه
دلایل متعددی در انتشار شایعه سهیماند که برخی حوزههای خرد و کلان رفتاری و اجتماعی را دربر میگیرند. مهمترین این دلایل بدین شرحاند:
- جا افتادن شایعه در قالب رسانهای سریع و جذاب که قابلیت پیگیری قانونی ندارد.
- انحصار اطلاعاتی که جامعه را از بخشی از اخبار مهم و موردنیاز محروم میکند. این انحصار رانت اطلاعاتی را موجب میشود که به معنای تبدیل اطلاعات به ابزاری برای ارتقا، سودجویی، دستیابی به شان اجتماعی و احتمالا فخرفروشی کلامی است. انحصار خبری علاوه بر بیپاسخ گذاشتن نیاز اطلاعاتی اقشار جامعه و آسیبزایی در این حوزه از میزان اعتماد مردم به مسوولان بالادستی میکاهد.
- جنبههای اقتصادی شایعه که رانت خبری را به رانت اقتصادی تبدیل میکند و بستری برای سودجویی فراهم میآورد.
- محدودیت نداشتن در همه حوزهها.
- وجود بستری که اعتماد به شایعه را افزایش دهد. برای مثال مشخص شدن صحت بسیاری از شایعات پس از انتشار.
- وجود نارضایتی عمومی درباره بخشهایی از مناسبات اجتماعی که روحیه تخریبگری افراد را موجب میشود.
در این حوزه اگر شایعه ضد کسی باشد، زودتر پخش و باور میشود. بویژه اگر آن فرد نفرت یا حسادت دیگران را برانگیخته باشد. این نوع شایعات که با صفت سیاه یا کثیف همراه میشوند، به مسائلی نظیر رذایل اخلاقی و تمایلات نادرست میپردازند و جنبهای تخریبگر دارند.
درباره شایعات اقتصادی نیز باید گفت مهمترین انواع هدفدار شایعهپراکنی در این حوزه اتفاق میافتد. هدف این نوع شایعات از بین بردن فضای رقابتی سالم، تخریب منافع رقبا و تبلیغ به نفع خود است. تجربه نشان میدهد بیشتر شایعاتی که در مقاطع زبانی خاص مبنی بر ورشکستگی شرکتها و کارخانجات تولیدی، غیربهداشتی بودن محصولات، وجود رانتهای غیرقانونی و حمایتهای نامشروع در جامعه پخش میشود، جزو شایعات هدفدار هستند که گروههای رقیب و ذینفع آنها را اشاعه دادهاند. ضعفهای قانونی برای پیگیری عوامل شایعهساز و تاثیر کوتاه و بلندمدت آن بر ذهن افراد و افکار عمومی شایعه را به حربهای قدرتمند در حوزه رقابت اقتصادی تبدیل میکند که به هر نحو جامه مشروعیت بر آن پوشانده میشود، ذینفعان را به هدف مطلوب میرساند و ردپایی بر جا نمیگذارد.
شرایط شایعهساز
در مواقع جنگ، بحران، تبلیغات انتخاباتی، نارضایتی عمومی و اعتصابات شایعهسازی در جامعه بیشتر میشود. در چنین شرایطی انواع شایعه در حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی شکل میگیرد و گاه از یک داستان غیر حقیقی، استدلال شخصی و پیشبینیهای زیرکانه ناشی میشود. جنگ یا بحرانهای اجتماعی موجب میشود دشمنان داخلی و خارجی و مخالفان با هدف ایجاد ترس، فریب، بدبینی، تفرقهافکنی و توطئهچینی به نشر اکاذیب بپردازند و از این طریق بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. جنگ روانی نیز بر پایه شایعات شکل میگیرد و پیش میرود. معروف است که با شایعه میتوان ارتشی مجهز را بدون جنگ شکست داد. غالبا نیز افراد سادهلوحی وجود دارند که طعمه شایعهسازان میشوند و خواسته یا ناخواسته منافع آنان را تامین میکنند. جامعه ما این قبیل شایعات مخرب و تشویشآفرین را در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، دوران جنگ تحمیلی و دوره سازندگی تجربه کرده است و در حال حاضر نیز از آثار سوء و زیانبار آن مصون نیست. حقیقت آن است که افراد جامعه برخلاف آموزههای فرهنگی و دینی در برابر شایعه بسیار آسیبپذیرند. شناسایی ریشههای ضعف در برابر شایعه موضوعی است که دکتر فراهانی به آن اشاره دارد و دربارهاش توضیح میدهد: ضعف در برابر شایعه با پذیرش، تلاش برای انتقال و عمل براساس آن همراه است و از شرایط درونی و بیرونی فرد ناشی میشود. در بعد درونی ضعفهای اخلاقی، تزلزل شخصیتی، دهانبین بودن، نداشتن قدرت تجزیه و تحلیل و انکار فرد را در برابر شایعه تضعیف میکند. اما ابعاد بیرونی آسیبپذیری در برابر شایعه بسیار گسترده است و پیش از هر چیز از نظام ارتباطی و اطلاعرسانی ودیدگاههای مسوولان جامعه ناشی میشود. رسانههای عمومی باید در حوزههایی که برای مردم اهمیت دارد اخبار کافی، متناسب و بموقع ارائه کنند تا اعتماد و رضایت آنان را کسب کنند. ناگفته پیداست چنین رفتاری در گرو واکنش مناسب و منطقی مسوولان جامعه در قبال مسائل مختلفی است که به اطلاعرسانی نیاز دارند. اطلاعات بموقع و بدون تاخیر راه را بر شایعهپراکنی میبندد و فرصت عملی را از سازندگان شایعه میگیرد. علاوه بر آن، هنگامی که تاخیرهای طولانی وجود دارد به شایعهساز نیازی نیست و حدس و گمان و بیان نگرانیهای شخصی بتدریج به شایعهها و در حقیقت فرضیههای اجتماعی تبدیل میشوند و گسترش مییابند. شنیدن شایعات پیدرپی و تکذیب و تایید آنها نیز عاملی است که شایعه را بر جامعه تحمیل میکند و اعتمادها را حداقل بهطور نسبی برمیانگیزد، متاسفانه جامعه ما به چنین آسیبی دچار شدهاند. شایعات خرد و کلان به قدری زیادند که تشخیص آنها از اخبار رسمی عملی نیست و در حقیقت نوعی آمیختگی اخبار جمعی با کذب و صواب را شاهد هستیم که آزار دهنده است. وی راههای مقابله با شایعه پراکنی را چنین معرفی میکند: ارائه اخبار درست پیش از شروع شایعه که به بسترسازی برای کسب و پذیرش اطلاعات از منابع رسمی و رد شایعه نیاز دارد، بهترین راه مقابله است. تصحیح اخبار پس از شیوع شایعه نیز این راهکار را تکمیل میکند. این تصحیح باید مبتنی بر واقعیات باشد و در اسرع وقت اتفاق بیفتد. شناسایی و معرفی افراد و نهادهای شایعهساز، بیاعتبار کردن آنها و دادن اطلاعات کاربردی به افرادی که تحت تاثیر شایعه یا ذینفع آن هستند، بخشی از راهبردهای این راهکار است. پاسخ به شایعه و تصحیح آن میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد، ولی در هر صورت باید قابل اثبات و بدون هیچ شک و شبههای ارائه شود تا پذیرش همگانی شایعههای حاشیه موضوع را خنثی کند. این عکسالعمل به موقع هنگامی که جامعه با اختلالات هیجانی و احساسی، عوامل ناشناخته یا موضوعی حاد و تاثیرگذار شوون زندگی جمع کثیری از افراد مواجه است، اهمیتی مضاعف مییابد و میتواند از آسیبهای روانی و اجتماعی جلوگیری کند. در مقابل واکنش نامناسب مسوولان بتدریج بر اهمیت شایعه میافزاید و آن را نزد عموم مطلوب و قابل اعتماد جلوه میدهد. اگر چه گاهی بیاعتنایی به شایعه به دلیل رعایت مسائل خاص امنیتی، فرهنگی و اخلاقی شیوهای مقبول و کارساز است و اصلا بهترین راه مقابله محسوب میشود، اما این روش نباید به یک راهبرد دایمی و معمولی تبدیل شود. سکوت نابجا و تاخیری هنگامی که به تکذیب آشکار نیاز است کفه قضاوت را به نفع شایعه سنگین میکند و بر قدرت تخریب آن میافزاید.
شایعه از منظر دین اسلام
شایعه ناهنجاریای است که حوزههای اخلاقی، روانی و گاه امنیتی جامعه را هدف میگیرد و نظم و آرامش جمعی را بر هم میزند. از این رو قرآن کریم با اشاره به شایعهسازیهایی که در صدر اسلام علیه جامعه مسلمانان، نزدیکان و شخص پیامبرص انجام میشد، شایعه را خطری بزرگ معرفی و ضمن تعیین حکم مجازات بهترین روش پیشگیری از آن را به مومنان ارائه میکند. نص صریح قرآن کریم مومنان را از تجسس در احوال یکدیگر نهی کرده و دستور میدهد پس از شنیدن هر خبری پیش از اقدام به انتشار درباره آن تحقیق شود. این شیوهای است که پیامبراسلامص و امامان معصومع در زندگی فردی و اجتماعی در پیش گرفتهاند و مصادیق تاریخی بسیاری دراینباره قابل ذکر است. شناسایی و تدبیر این کتاب آسمانی درباره شایعه را هم باید یکی از مظاهر اعجاز آن دانست؛ چرا که با توجه به ریشههای قدرت شایعه و آثار تخریبی آن و از طریق دعوت افراد به اخلاق، عقلانیت و منطق با شایعهپراکنی و شایعهسازی مقابله میکند تا روابط اجتماعی بر پایه اصول درست و واقعی، حفظ شوون امنیتی و اخلاقی و رعایت حق احترام و آبروی یکدیگر بنا شود. برخی شایعات خواسته یا ناخواسته به نفاق، ایجاد تفرقه و تشویش اذهان عمومی دامن میزند که علاوه بر آسیب به روح و روان افراد آنچه را رشتههای پیوند اجتماعی نامیده میشود از هم میگسلد و جامعه را در برابر انواع تهدیدات ضعیف میکند. آتش شایعات رنگارنگ، تر و خشک را با هم میسوزاند و دود آن به چشم آحاد جامعه میرود. بیگمان بهترین روش و توصیه در اینباره مودب شدن به آداب کتاب مبین انسانساز است.
امین رحیمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت و درمان در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی جامجم با هاشم بیگزاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو