در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رویکرد برنامه تصویر زندگی چیست وآیا به این هدف نزدیک شدهاید؟
بیشتر مخاطب خانوادهها هستند و مسائل خانوادگی این هدف کلی برنامه است که خوشبختانه دوستان من با حسن سلیقهای که داشتند سعی کردند که نیازسنجی کنند برای خانوادهها. میدانید که خانواده نیازهای متعددی دارد و این نیازها خیلی گسترده است، شاید اگر بتوانیم یک خانواده را خوب شناسایی کنیم یک کشور را شناختهایم. مثلا در مورد نیروی انتظامی میگویند اگر شما به کلانتری بروید تمام وظایف و اختیارات و شرح وظایفی که تعریف شده در آن کلانتری هست. در خانواه هم همه چیز هست؛ اقتصاد هست، فرهنگ هست، تمدن هست، همه چیز، هنر هست. هر چه که شما فکر کنید در این سلول بنیادی جامعه وجود دارد، در نتیجه خانواده یک عنصر کلیدی است و یک نقطه شروع و آغازین است و بسیار پراهمیت است و اصلیترین نهاد اجتماعی و طبیعی است که نیازهایشان هم براساس دقت نظر گسترده است و کار کردن روی مسائل خانوادگی خیلی پیچیده است. ممکن است برخی احساس کنند پرداختن به مسائل خانوادگی ساده است اما خیلی ظرافت دارد چون وجود آرامش و شرایط خوب و متعادل باعث میشود که جامعه متعادل باشد. اگر خانواده اعتماد به نفس نداشته باشد در مجموع شما جامعهای را میبینید که اعتماد به نفس ندارد، اگر اقتصاد خانواده موفق باشد شما جامعهای را میبینید که اقتصاد موفق دارد یعنی مجموع موفقیتهای تکتک خانوادهها جمع میشود و یک نمره موفقیت به کشور میدهد. مثلا شما حساب کنید کسانی که فعالیت اقتصادی میکنند هر کدام سودی داشته باشند، جمع این سودها میشود درآمد کل آن مجموعه کشور یا خانواده. این است که هر چه خانوادهها موفقتر باشد، اضطراب کمتری داشته باشد، استرس کمتری داشته باشد، محبت بیشتری در بینشان باشد، قانونمندی بیشتری داشته باشد، سلامت روحی و جسمی داشته باشد، طبیعتا این منتقل میشود به جامعه و جامعه از خانواده است که تاثیر میپذیرد یعنی شکل بزرگترش میآید در اجتماع مدرسه، دانشگاه، عرصههای مختلف و اثراتش را نشان میدهد. اگر من کودک، من نوجوان، من دختر، من پسر در خانواده خوب تربیت شویم، خوب رشد پیدا کنیم، در جامعه هم نشان میدهیم. در محیط کاری، حتی من مازیار قاسمی اگر خوب تربیت شده باشم، اگر خوب به من یاد داده باشند، میتوانم کارم را خوب انجام دهم. اگر با من خوب کار نکرده باشند، اگر اعتماد به نفس من ضعیف باشد، اگر به خودباوری نرسیده باشم، جلوی دوربین هم شما ضعف در خودباوری و ضعف در اعتماد به نفس را میبینید و در واقع اگر کسانی میآیند، اگر این اعتماد به نفس را دارند همه چیز در خانواده شکل میگیرد و حالا یک برنامه خانوادگی آنقدر باید گسترده باشد و آنقدر باید دقیق باشد و آنقدر خوب شناسایی کرده باشد خانوده را که بتواند به همه نیازهایشان بپردازد. برنامه تصویر زندگی هم به هر حال نقاط ضعف و قوت دارد نمیگویم ندارد گاهی اوقات فراز و نشیبهایی دارد. گاهی وقتها برنامه به یک خط ممتد رسیده و هیچ فرکانسی نداشته و خستهکننده بوده برای مخاطب، هیچ نوسانی نداشته و گاهی اوقات خیلی جذابیت داشته است. زمانهای جذابیت هم توانسته است مخاطبان خیلی خوبی را در بین برنامه خانوادگی جذب کند. من از سالی که آمدم چون از قبل سابقه ذهنی نداشتم اما وقتی آمدم احساس کردم متفاوت شده. طی اظهار نظرهایی که مردم میکردند دیدم برنامه تصویر زندگی خوب شده و خیلی موفق شده است.
شما اجرای چه نوع برنامهای را دوست دارید؟
من بیشتر برنامه اجتماعی دوست دارم. برنامه سیاسی خشک دوست ندارم، اما برنامه اجتماعی را دوست دارم. برنامه حقوقی را دوست دارم. اجرای برنامه گفتگومحور را دوست دارم.
به نظر شما مجری تلویزیون چه ابزاری برای تاثیرگذاری دارد و چه کار برای تاثیرگذاری باید بکند؟
ابزارش زیاد است. ببینید یک مجری تلویزیون قیافهای دارد، ظاهرش، چگونگی شکل و صورت که بتواند برای مخاطب جالب توجه باشد و او را جذب کند بعد کلام بعد صدا است و واژگانی که کنار هم میچیند و این داشتن واژگان خوب نیازمند مطالعه زیاد است و تخصص متناسب با کاری که دارد انجام میدهد. علاوه بر آن حرکاتش، صورت و دستهای ما آنها همه پیام دارند که میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند بعد تصاویری هم که آنجا هست و دکوری که آنجا چیده شده است میتواند به مجری کمک کند در جذب مخاطب. وضعیت ظاهری گذشته از میمیک صورت موثر است. لباس مهم است. رنگ خیلی مهم است. ابزارهای بصری که الان در تلویزیون هست میتواند به مجری کمک کند و در رادیو فقط صداست و هیچ ابزار دیگری ندارید اما در تلویزیون هم صدا را دارید هم تصویر را دارید و هم چهره را دارید هم حرکات بدن را دارید هم دکور دارید هم رنگ دارید همه چیز دارید بعد هم از تخصص خودتان اطلاعات عمومی، اطلاعات تخصصی و
روزنامه خواندن، کتاب متناسب با آن خواندن از ایدههای تهیهکننده و نویسنده و سایر همکاران استفاده کردن اینها همه به شما کمک میکند که با مخاطب ارتباط برقرار کنید و مخاطب را راضی نگه دارید.
به نظر شما نیاز است که چند مجری یک مجله تصویری را اجرا کنند؟
چند مجری اشکال ندارد منتها تعداد زیاد مجری و تنوع مجری را تایید نمیکنم اصلا اعتقاد ندارم به این که فرض کنید برنامهای 10 مجری داشته باشد این را نمیپسندم چون مخاطب را گم میکند، مخاطب با چند فرم آدم، با چند چهره و با چند لحن صدا باید خود را عادت دهد. با چند کارشناس باید خود را تطبیق دهد. وقتی این تنوع ایجاد شود ممکن است برخی بگویند برنامه متنوع به مخاطب ارائه میشود اما مخاطب باید با همه اینها خود را تطبیق دهد. تنوع زیاد مجری به نظر من لطمه بزرگی به یک برنامه است. اگر قرار است تغییری ایجاد شود باید آرام اتفاق بیفتد نه این که یکباره شوک به مخاطب وارد کرد و او را گیج کرد.
به نظر شما در یک مجله تصویری درصد حضور بیشتر خانمهای مجری تاثیرگذارتر است یا آقایان مجری؟
اگر شما بخواهید به ذهن جامعه نگاه کنید، مثلا خود من به عنوان مخاطب نگاه میکنم برنامهای که تعادل حضور مجری زن و مرد دیده میشود برای من جذابیت بیشتری دارد. یک برنامه رادیویی که هم صدای مرد از آن بیرون میآید و هم صدای زن برای من جذابیت بیشتری دارد چرا چون 2 تونالیته متفاوت را میشنوی صدای یک خانم که میتواند با یک سبک خاصی باشد و یک صدای مردانه یعنی هر دو اینها میتواند نظرمخاطب را جلب کند و تنوع ایجاد کند. ما باید این تعادل را به وجود بیاوریم اصلا خانواده یعنی زن و مرد. پس برنامه خانوادگی هم باید مجری زن و مرد داشته باشد همان طوری که خانواده از زن و مرد و بچهها تشکیل شده است پس در برنامههای خانوادگی باید زن و مرد حضور داشته باشند نمیتوانیم بگوییم صرفا مرد بیاید یا صرفا زن بیاید هردوشان باید باشند منتها در جاهایی مثلا فرض کنید بحث آشپزی را مجری مرد اعلام کند برای مخاطب پذیرش آن سنگین است مخصوصا کسی که حوزه تخصصیاش هم نباشد اما اعلام آن برای یک خانم خانه برای یک مجری زن راحتتر است. مخاطب هم بهتر میپذیرد از مجری خانم که در موردش صحبت شود یا بحث شود.
اجرای یک مجله تصویری با اجرای برنامهای که یک مجری دارد چه تفاوتی دارد؟
موضوع تغییر به وجود میآورد. مثلا شما در موقع اجرای برنامه خانوادگی نمیتوانید خشک و جدی حرف بزنید. قاطعیت در صحبت میخواهد یعنی شما با بیننده برنامه خانوادگی که صحبت میکنید قاطعیت را از شما میخواهد، جدیت را از شما میخواهد در مفهوم صحبتتان. اما این که شما خشک بایستید را نمیپذیرد. چون میگوییم خانواده، خانواده مکانی راحت است که زن و مرد و فرزندان میروند زیرشلواری میپوشند و جورابشان را درمیآورند و دست و صورتشان را میشویند و لذت میبرند و ما چون تعریف کردیم خانواده نمیخواهم بگویم مجری لباس راحتی بپوشد اما باید رفتار و گفتارش صمیمی باشد، باید مهربان باشد و نزدیک به عموم جامعه باشند. جدیت به مفهوم صحبتهای سنگین نباید اتفاق بیفتد و باید لحن ملایم باشد اما قاطعیت باید در صحبت باشد.
ویژگیهای اجرای خودتان از زبان خودتان؟
من همیشه در اجرایم دنبال پیام میگردم. من سعی کردم در هر اجرایی که دارم صمیمی باشم فکر میکنم صمیمیت را داشتم یعنی توانستم با مخاطب مهربان باشم و با احترام با مخاطب حرف بزنم و این را در عکسالعملهای مخاطب میبینم که میگوید شما با مخاطب محترمانه صحبت میکنی، صمیمی صحبت میکنی، مهربان صحبت میکنی در عین حال دوست دارم در چیزهایی که گفته میشود و صحبتهایی که میشود یک پیام خوبی باشد، یک پیام مفیدی باشد. فقط صرفا جملهبافی نباشد و معنادار و هدفمند باشد سعی کردم مسائل اجتماعی خانوادهها و تجربیات خودم را در اجتماع، در دادگاه چون من وکالت میکنم و در دادگاه خانواده وقتی آنجا مسائل خانوادگی و روانشناختی مطرح است از آنها استفاده کنم. سعی میکنم با مطالعه بیایم. از کارم در برنامه خانوادگی راضیام و فکر میکنم توانستم به مخاطب نزدیک شوم.
کلام آخر؟
من برای مردم احترام ویژه قائل هستم، دوستشان دارم و برایم خیلی مهم است که در مورد من چه قضاوتی میکنند، برایم مهم است که در مورد من چه فکر میکنند، دوست دارم آنچه در درونم هست بتوانم در کلامم بیاورم. آنچه در شخصیتم هست بتوانم به مردم ارائه دهم و دوست دارم با مردم صادق باشم همانی که به مردم میگویم خودم هم عمل میکنم یعنی دور از ذهن که من چیزی را گفته باشم و خودم به آن اعتقاد نداشته باشم چیزی را که اعتقاد ندارم به زبان نمیآورم و آن چیزی را که به آن اعتقاد دارم حتما به مردم میگویم، سعی میکنم با مردم صادق باشم و حالا اگر این صداقت در درون من را مردم گرفته باشند موفق بودهام اگر نگرفته باشند شکست خوردهام و باید تلاش کنم تا به آنها بفهمانم مازیار قاسمی آنها را دوست دارد و برایش مهم است که مردم جامعهاش در آرامش بسر ببرند و خانوادهها در رفاه به سر ببرند، در امنیت بسر ببرند و از زندگیشان و داشتههایشان راضی باشند. نمیگویم به هر چه دارند قانع باشند، تلاش کنند برای بهتر شدن شرایط زندگیشان اما خیلی برایم مهم است که مردم از هر موقعیتی که دارند راضی باشند، لبخندشان برایم مهم است. من در شرایط بسیار سخت و بحرانی گاهی وقتها جلوی دوربین قرار گرفتم اما سعی کردم لبخندم را نگیرم چون دلیل ندارد بخواهند پشت صحنه و ناراحتی من را ببینند من فقط باید لبخند تحویلشان بدهم.
مریم رضازاده
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه