در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
تیمهای باشگاهی و ملی فوتبال ما سوار بر موجی که بدرستی مشخص نیست از چه منبعی هدایت میشوند پیش میروند، گاه اسیر رقابت و چشم و همچشمی میشوند و گاه دانسته، تجربه تلخ بسیاری از همتایان خود را تکرار میکنند. اینگونه میشود که هزینههای گزاف هدر میرود و یک مربی به حکم اینکه شناسنامه ایرانی ندارد با هر نامی، عزیز کرده باشگاهها میشود و پس از چند هفته ناکامی عاقبت یا اخراج میشود یا اگر مورد لطف قرار بگیرد به مرخصی اجباری میرود.
در این میان، باشگاهها میمانند و هزینهای که هدر رفته و میتوانست صرف امور دیگری شود، مردم میمانند و تکرار ضربالمثل «مرغ همسایه ...» که این روزها در مورد فوتبال ما صدق میکند و البته عدهای که از این جابهجاییها صاحب سودهای کلان میشوند. فوتبال ایران بیش از گذشته نتیجهگرا شده و بر همین اساس، لیگ برتر هنوز به نیمه نرسیده تغییر و تحولات عجولانهای روی نیمکت تیمها (از مربیان داخلی گرفته تا خارجی) رخ داده است.
حال این پرسش مطرح است که اگر ناتوانی و ناکارآمدی مربیان برکنار شده دلیل ناکامیهای یک تیم بوده است پس چطور این انتخابها تا پیش از آغاز فصل، بهترین گزینه باشگاهها بودهاند و اگر اینطور نبوده، چرا هدایت یک تیم به چنین مربیای سپرده شده است؟
تکلیف این همه سرمایه و هزینه تلف شده بخصوص در تیمهای دولتی که از خزانه دولت تامین و تغذیه میشوند چه میشود؟ آیا کسی پاسخگو خواهد بود یا باز هم توجیههای همیشگی سرپوشی بر حقایق خواهد گذاشت؟
فاصله آژانسهای ترانسفر ایران با استاندارد جهانی
در کشورمان بحث نقل و انتقال مربیان خارجی مثل بازیکنان خارجی تا همین چند سال پیش حتی در سالهای آغازین لیگ برتر به صورت غیررسمی و توسط افراد واسطه پیگیری و به سرانجام میرسید. در واقع یکی دو نام شناخته شده در این بازار وظیفه بازاریابی برای مربیانی را که تمایل داشتند در فوتبال ایران کار کنند، به عهده میگرفتند و براساس روابطی که با مدیران وقت باشگاهها داشتند این افراد را معرفی و به فوتبال ایران میآورند، اما در سالهای اخیر با جدیتر شدن نگاه مسوولان به فوتبال حرفهای آژانسهای نقل و انتقال بازیکن و مربی خارجی با دریافت مجوز از فدراسیون فوتبال فعالیت خود را آغاز کردند تا امروز که در سایت رسمی فیفا مقابل تعداد آژانسهای نقل و انتقال برای ایران عدد 12 به ثبت رسیده است، در حالی که به عنوان مثال کشور ترکیه 50، ژاپن 60 و برزیل بیش از 200 آژانس نقل و انتقال رسمی دارند.
اما فعالیت این آژانسها در فوتبال ایران تا چه حد منطبق بر قوانین و اصول استاندارد و حرفهای است؟ آیا تمام مشاوره و راهنماییهای این مراکز و معرفی مربیان از سوی آنها به باشگاهها یا حتی تیمهای ملی به موفقیت و کامیابی آن تیم منجر شده است؟ بدون شک اینطور نیست. در همین لیگ جاری نیرات در سپاهان و لیت بارسکی در سایپا بزرگترین ناکامان خارجی بودند که اتفاقا با رقمه`ایی قابل توجه هدایت تیمهایشان را به عهده گرفتند. مارکو در پرسپولیس نمونه دیگری از اشتباهات باشگاهی فوتبال ماست که عاقبت به هدر رفتن هزینه منجر شده و نارضایتی طرفداران آن تیم را نیز در برخواهد داشت.
بنابراین همانطور که فوتبال ما با کشورهای صاحب نام در فوتبال فاصله دارد، به نظر میرسد آژانسهای نقل و انتقال مربی و بازیکن خارجی هم تا رسیدن به استانداردهای دنیا فاصله دارند و شاید یکی از مهمترین دلایل ایجاد این شکاف، توجه بیش از حد و فراتر از معمول به سودها و منفعتهای شخصی است.
فرهنگ فوتبال ایران با اروپا در تناقض است
سعید آذری، مدیرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان معتقد است بهترین مربی خارجی هم در ایران نتیجه نمیگیرد. وی در این خصوص به خبرنگار جامجم میگوید: تفاوت ساختار فوتبال ما با فوتبال اروپا سبب میشود مربی نتواند در ایران موفق باشد. ما از نظر فرهنگ فوتبال با فوتبال اروپا در تناقض هستیم و اینکه پس از ناکامی مربی بگوییم او با فرهنگ ایرانی آشنا نبود صحیح نیست، چون ما با فرهنگ فوتبال آنها آشنا نیستیم.
وی ادامه میدهد: قبول دارم بعضی از مربیان خارجی که طراز اول نیستند توسط عدهای دلال و واسطه وارد فوتبال ایران شدند تا یک عده به سود خود برسند. این موضوع را هم نباید نادیده گرفت؛ اما در مقابل، تیمهایی هم هستند که قربانی همین تفاوت فرهنگها میشوند. ذوب آهن از طریق آژانس رسمی فیفا جورجویچ را استخدام کرد. از حق نگذریم کمکهای بزرگی هم به تیم ما کرد، اما از نظر فرهنگ فوتبالی، تفاوتهای زیادی میان او و ذوب آهن بود و نتوانست بماند، در حالی که باشگاه ذوبآهن حداقل از بعد سختافزاری امکانات قابل قبولی دارد. در بعضی تیمها که حتی این حداقلها مثل زمین تمرین اختصاصی و استادیوم اختصاصی وجود ندارد، وضعیت برای یک مربی خارجی به مراتب بدتر از این است.
اما آذری، حقیقت دیگری را عنوان میکند. مدیرعامل ذوبآهن میگوید: گاهی یک مربی خارجی با کارنامهای درخشان در فوتبال ما اسیر مسائل پشت پرده میشود. ارتباطات بین بازیکنان که گاه سازمانهای غیر رسمی را در یک تیم تشکیل میدهند، خط دادن برخی اطرافیان تیم از خارج مجموعه و چندین و چند موارد اینچنینی آنقدر به مربی فشار میآورد که نتیجه نمیگیرد و همین نتیجه نگرفتن باعث میشود ایران را ترک کند. از این مسائل زیاد است و اگر روزی در عالم فوتبال نباشم راحتتر میتوانم درباره آن حرف بزنم.
انتخاب مربی خارجی یک خطر است
مجید بصیرت، سرپرست تیم فوتبال سپاهان اصفهان درخصوص چگونگی راهیابی فیرات به کادر فنی این تیم و نارضایتی از عملکرد وی به «جامجم» میگوید: به هر حال هیچ چیز را از قبل نمیتوان پیشبینی کرد. قطعا باشگاه سپاهان با این تصور که بهترین گزینه را انتخاب کرده است دست به چنین کاری زد. به نظر من هم فیرات خودش از نظر فنی دانش لازم را داشت، اما کمکهایش ضعیف بودند.
او در ارزیابی و نتیجهگیری عملکرد مربیان شانس را هم عامل مهمی میداند تا جایی که میگوید: اگر سپاهان شانس داشت و در دقیقه 96 در بازی آخر فصل قبل از پرسپولیس گل نمیخورد شاید حالا ویرا همچنان سرمربی سپاهان بود. بصیرت ادامه میدهد: ممکن است اگر کاپلو هم به فوتبال ایارن بیاید نتیجه نگیرد، چون در اینجا فاکتورهای مختلفی برای یک مربی پیش میآید که گاهی فرار از آنها ممکن نیست.
اما سرپرست سپاهان در پاسخ به پرسشی درباره هزینههایی که با این انتخابهای نادرست هدر میروند، تصریح میکند: تمام این تصمیمگیریها یک خطر است که ممکن است ضرر یا منفعت مالی برای باشگاه در پی داشته باشد. مثلا در مورد لوکا بوناچیچ همه به سپاهان ایراد میگرفتند، اما او آمد و سپاهان را نایب قهرمان آسیا کرد. در مجموع بعضی مربیان خارجی در تیمهای بزرگ ایران یا حداقل تیمهایی که بیشتر مورد توجه هستند، نمیتوانند موفق شوند. برای مثال اگر لیت بارسکی در تیم دیگری بود بهتر از سایپا نتیجه میگرفت.
خطر جدی، فوتبال ایران را تهدید میکند
امیر حاج رضایی، کارشناس فوتبال کشورمان حضور مربیان و بازیکنان خارجی ناکارآمد در فوتبال ایران را با توجه به رشد روز افزون، خطری برای فوتبال ایران میداند و میافزاید: در کشورهای صاحب فوتبال در دنیا آژانسهای ترانسفر مربی و بازیکن با عبور از فیلترهای مختلف و تایید فدراسیون فوتبال آن کشور به عنوان حرفهای رسمی و استاندارد به کار خود میپردازند.
این شغل نیاز فوتبال است؛ شغلی که در فوتبال ایران با سهلگیری به آن نگریسته می شود و در واقع از قوانین بینالمللی فاصله دارد.
وی میافزاید: به این ترتیب مربیانی که از دور خارج شدند و دوران مفید مربیگری آنها به پایان رسیده است، بدون آن که انرژی و شور و اشتیاقی برای مربیگری داشته باشند، وارد ایران میشوند. انتخابهای این چنینی به شکستهای غیرقابل جبران حتی در سطح ملی منجر میشود. به نظر من تیم ملی جوانان کشورمان درست به دلیل همین اتفاق ناکام ماند، چون به مربیای مثل نیکولیچ باخت نه به عربستان و ژاپن.
حاج رضایی با بیان این مطلب که برخی سودجوییها عامل ورود این مربیان به فوتبال ایران است به «جامجم» میگوید: برخی مربیان گمنام کم کفایت و حتی بیکفایت که در ایران بازار پیدا کردند در حوزه خلیجفارس هم بازار ندارند، چون حتی در این کشورها بزرگترین مربیان دنیا به خاطر رضایت تماشاگر و نتیجه نگرفتن بسرعت قربانی میشوند و هرگز این پولها خرج یک مربی گمنام و ناکارآمد نمیشود.
ناتوانی مدیریتی و قربانی شدن مربیان
اما این اتفاق، یعنی جابهجاییهای غیرمنطقی و غیراصولی میان مربیان داخلی هم دیده میشود تا جایی که در طول یک فصل فوتبال، یک مربی در 2 یا 3 تیم مربیگری کرده است. جالب اینجاست درست فردای روزی که از یک تیم به دلیل نتیجه نگرفتن کنار گذاشته میشود، به عنوان بهترین گزینه تیم دیگر انتخاب شده و این سیر تا پایان فصل ادامه مییابد. در این جابهجاییها چقدر واسطهها نقش دارند؟ امیر حاجرضایی در این خصوص میگوید: این آلودگیها و سودجوییها قطعا یک بیماری وارداتی مختص مربیان خارجی نیست. در مورد مربیان داخلی هم گاهی پیش آمده است، اما درباره این اتفاقات که در یکی دو فصل اخیر زیاد شاهد آن بودیم باید فراموش نکنیم که برخی مربیان قربانی ناتوانی مدیریتی شدند و برای این که مدیر صندلی خود را از دست ندهد حکم اخراج گرفتند وگرنه از نظر فنی تقصیری از بابت عدم نتیجهگیری متوجه آنها نبوده است.
آژانسهای ترانسفر قیمت کاذب را کاهش میدهند
صحبتهای محمدرضا کاظمی، مدیرکل یکی از آژانسهای رسمی نقل و انتقال در ایران به نام آژانس گل، در این خصوص جالب است. وی میگوید: در فوتبال دنیا به ازای هر باشگاه 2 یا 3 آژانس ترانسفر بازیکن و مربی وجود دارد. افزایش تعداد این آژانسها و فعالیت مفید آنها میتواند قیمت کاذب مربی و بازیکن در فوتبال حرفهای را کاهش دهد، اما در ایران هم وضعیت با وجود این که بهتر شده باز هم جای پیشرفت دارد.
کاظمی معتقد است: آژانس و معرف مربی نقشی در ناکارآمدی او برای باشگاه ندارد. وی ادامه میدهد: وقتی شما برای خرید به یک مغازه مراجعه میکنید قطعا خودتان بهترین را انتخاب میکنید و قدرت انتخاب دارید. آژانس هم از بین چهار، پنج گزینهای که رزومه و مشخصات آن را اعلام میکند برای باشگاه شرایط انتخاب به وجود میآورد، اما متاسفانه وقتی شرایط کار برای یک مربی فراهم نمیشود و نتیجه نمیگیرد، همه اشتباهات را متوجه آژانس و معرف میکنند، در حالی که در فوتبال ما عوامل دیگری در این ناکامی دخیل است، مثلا در برخی تیمها افراد زیردست سرمربی برای رسیدن به جایگاهی بهتر کاری میکنند که مربی خارجی جایگاهش را از دست بدهد و به این ترتیب آژانس را هم بدنام میکنند.
وی معتقد است از فسخ برخی قراردادها هم عدهای سود میبرند. کاظمی سربسته توضیح میدهد: اگر فردی سالم کار کند سراغ این سودجوییها نمیرود، اما به هر حال اخراج یک مربی، بودجه جدید برای استخدام مربی جدید و هزار و یک مورد که در پی آن پیش میآید، سودهایی هم خواهد داشت.
سارا احمدیان
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه