منطق،‌ سلاح ایران در برابر تبلیغات آمریکا

 در واقع جمهوری اسلامی مسلح به قدرت منطق بوده ولی دشمنان آن همواره منطق‌شان منطبق بر قدرت است. امروز باذن الله، جمهوری اسلامی هم از نظر قدرت و هم از نظر نظامی از موضع قوی‌تری برخوردار است و در عین‌حال همچنان با نگاه منطقی نشان داده که هیچ خوف و نگرانی از مذاکره نداشته و ندارد. 

تعلیق فعلی در مذاکرات به طرف آمریکایی برمی‌گردد که در حال حاضر، نگاه‌های متفاوت بلکه متضادی بر سیاست خارجی این کشور حاکم است و به‌رغم تلاش برای سانسور شدید این اختلافات مبنایی اما کاملا مشخص است دولت آمریکا در حوزه سیاست خارجی به‌خصوص د‌ر مورد ایران در وضعیتی ملتهب و متلاطم به‌سر می‌برد؛ البته بخشی از این امر طبیعی است، چنان‌که در کشور ما هم نقطه‌نظرات متفاوتی نسبت به مذاکرات وجود دارد اما در نهایت ایران طبق اصول اصلی حکمت، مصلحت و عزت راهبرد واحد و منسجمی از خود نشان داده و الان به اصطلاح توپ در زمین آمریکایی‌هاست که نتوانسته‌اند به این روند با سرعتی که خودشان اعلام می‌کردند، ادامه بدهند و به نظر می‌رسد که با توجه به این تلاطمی که در درون هیأت حاکمه آمریکا وجود دارد، فعلا آنها در بعضی از مسائل به بن‌بست‌هایی رسیده‌اند.

بسیار روشن است که اگر نتوانند برای خروج از این بن‌بست مسیری بیابند و این تضاد ادامه پیدا کند و پیشنهادهای معقولی برای مصالحه به معنای واقعی ارائه ندهند و در واقع نتوانند خود را با واقعیت‌ها تنظیم کنند، فرصت بزرگی را از دست داده‌اند و در این صورت هم البته این ایران است که برنده است؛ چرا که با ورود صادقانه به مذاکرات، برتری منطق و همین‌طور اقتدارش به جهانیان را نشان داده است.

هرگونه ترک مذاکرات از سوی آمریکا بار دیگر مؤید ظالمانه و غیرانسانی بودن تحریم‌هایی بوده که علیه مردم ایران اعمال شده و سند روشن دیگری است بر غیرمنطقی بودن دیدگاه‌های طرف مقابل. طرف آمریکایی چاره‌ای جز این ندارد که برای مدیریت شرایط فعلی به عقلانیت و منطق متشبث شود.

 ادعایی‌هایی چون حمایت ایران از یمن برای به انحراف کشاندن مذاکرات از سوی طیف خاصی از دولت آمریکا که خود را با نتانیاهو تنظیم می‌کند، بی‌مبناست. این حمایت بی‌چون‌وچرای آمریکا و کشورهای اروپایی از رژیم جنایتکار صهیونیستی بوده که عامل اصلی بحران کنونی است و آمریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که رهبران یمن از حیث سیاسی به‌رغم این‌که در جغرافیای مقاومت قرار می‌گیرند، کاملا مستقل از تهران تصمیم می‌گیرند. 

یمنی‌‎ها با صلابت و عزت از مدت‌ها قبل از شروع مذاکرات در حمایت از مردم بی‌دفاع غزه مجدانه وارد صحنه حمایت از این مردم شده بودند و برکشیدن این موضوع به‌عنوان بهانه‌ای برای تهدید یا تحریم ایران در میانه مذاکرات، مخل روند تفاهم و نشانه آشکار دیگری از عدم صداقت طرف آمریکایی می‌تواند تلقی شود. اگرچه تهدیدهای صورت گرفته از سوی آمریکایی‌ها جز در حوزه تبلیغات، ارزشی ندارد.

هرکسی که از علوم نظامی ــ امنیتی سررشته‌ای دارد، می‌داند که وقتی یک هدف قاطع مانند یک ناو هواپیمابر آمریکایی یا پایگاه‌های عریض و طویل نظامی در تیررس طرف مقابل قرار داشته باشد، احتمال جنگ بسیار پایین‌تر است. شاید چنین اقداماتی زمانی برای ملت‌های ضعیف معنادار و تعیین‌کننده بود؛ به زبان دیگر، از زاویه دید علوم نظامی، حضور ناو هواپیما‌بر آمریکایی‌ها در تیررس موشک‌های قاتل این نوع ناوها که ایران به‌وفور در زرادخانه خود دارد، به این معناست که آنها اصلا تصمیمی برای جنگ ندارند و چنان‌که ذکر شد بیشتر اقداماتی است بر ایجاد خوراک تبلیغاتی و نمی‌تواند مسیر مذاکرات را تعیین کند.